می‌گویند وقتی امام زمان «ع» ظهور می‌کنند، عده‌ای اعتراض می‌کنند که ایشان دین جدیدی عرضه کرده‌اند! این تعبیر قابل تأمل می‌تواند به این معنی باشد که فاصله اعمال دینداران با اسلام اصیل چقدر طولانی است و از طرفی به این معنی که عرف دینداران بر اساس آنچه در ذهنیتها شکل گرفته با آنچه تراز مکتب است، در بسیاری موارد سنخیت و تطبیق ندارد.

روزنوشت دیروز من در فضای گوگل پلاس(يك شبكه اجتماعي) درباره ترانه جدید خواننده مسیحی لبنانی خانوم «جولیا پطرس»‌ و واکنشهای عده‌ای از کاربران در پای آن،  تعبیر ابتدای این مطلب درباره دوران ظهور مهدی موعود «عج» را ملموس‌تر کرد. چرا که بحث به جایی کشیده شد که دوستان حاضر نبودند فتوای صریح یکی از بزرگترین مراجع تقلید معاصر را درباره یک موضوع تاب بیاورند و به انحای مختلف کوشیدند یا آن را که در همه جا ثبت شده، انکار کنند یا آنقدر آن را مشکل و محال جلوه بدهند تا به ذهنیت ساخته شده خودشان نزدیک و شبیه شود نه به آنچه مراد رهبر انقلاب از این فتوا بوده است.
   
بزرگ شهید اهل فرهنگ این دیار یعنی «سید مرتضی آوینی» در این جور مواقع از تعبیر «سیطره مشهورات» سخن می‌گوید و آن را مانعی برای درک حقیقت قضایا و عمل به تکالیف فردی و اجتماعی می‌شمارد. کسانی که در سیطره همین مشهورات، به مطلب و در حقیقت (و حتماً بدون توجه)، به فتوای رهبر انقلاب تاختند، تصورشان و توهمشان این است که نوشته مزبور (و در حقیقت فتوای مزبور!)، سلیقه‌ای و خارج از چارچوبهای دین و شریعت است، در حالی که دوستان غفلت کرده‌اند که همین برنتافتن یک فتوای سه خطی، خودش خروج از چارچوبهای دین محسوب می‌شود نه آن که این فتوا را صادر یا نقل کرده است!

حاج آقا مجتبی تهرانی «رضوان الله تعالی علیه» می‌گفت برخی افراد از آنجا که به دلایل مختلف تاب تحمل احکام شرعی و عمل در چارچوب شریعت را ندارند، می‌کوشند یا از گوشه و کنار اعمال شرعی بزنند تا در چارچوب خودساخته شرعی خودشان جا بگیرد یا چارچوب را تنگ کنند تا اندازه تفکرات و سلایق خودشان شود.

بسیاری از مراجع معظم تقلید پس از غور و تفقه در دین و آموزه‌های آن به فتاوا و نظریاتی کاملاً متفاوت با دیگر فتواها رسیده‌اند از جمله آنها فتوای «بلد کبیره بودن تهران» یا «لیالی مقمره» امام خمینی، یا فتوای آیت الله خامنه‌ای و آیت الله خوانساری در «پاک بودن اهل کتاب» است. آیا باید این مراجع بزرگ را به خاطر آنکه فتواهایی برخلاف عرف رایج صادر کرده‌اند زیر سؤال برد؟ پاسخ قطعاً منفی است زیرا چنین کاری، به معنی زیر سؤال بردن پویایی و زنده بودن فقه شیعه و نقض غرض از اجتهاد کردن است. البته مسلم است این سخن به معنی این نیست که هر کسی حق داشته باشد با نظر ناقص خود می‌تواند درباره اسلام و احکام آن نظر دهد، بلکه این کار، نیازمند سالها پای درس و تفقه و دین شناسی و متخصص و مجتهد شدن در آن است و باز هم به قول حاج آقا مجتبی تهرانی، هر تزریقاتچی ساده‌ای نباید جای دکتر متخصص بنشیند و نسخه بنویسد!

در موضوع مانحن فیه، طبیعتاً ما با فتوای رهبر انقلاب اسلامی و یک مرجع تقلید بزرگ مواجه هستیم نه اظهار نظر احساسی یک فرد غیر متخصص و غیر مجتهد. ایشان با تفقه و اجتهاد خود به این حکم رسیده‌اند که:

«اگر صداى زن (چه به صورت تک خوانی و یا همخوانی با زنان و یا با مردان) به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسده‌‏اى هم بر آن مترتّب نگردد، اشکال ندارد. اگر مفسده داشته باشد و یا تحریک شهوت بکند، جایز نیست.»

کسانی که ابتدا چنین حکمی را باور نداشتند و کسانی که پس از آوردن سند، قبول کردند ایشان چنین نظری دارند و کوشیدند به انحای گوناگون، دو شرط ذکر شده را عملاً‌ محال قلمداد کنند و زیر بار پذیرش اینکه می‌شود با شرایطی، شنیدن صدای خواننده زن اشکال شرعی نداشته باشد نروند، به نوعی مصادیق همان کسانی هستند که در ابتدای این مطلب به آنان اشاره شد.

بله، قبول که این حکم با عرف رایج دینداران ما همخوانی ندارد و به همین دلیل پذیرش آن سخت می‌نماید اما باید بپذیرند که این حکم شرعی یک مجتهد به روز و اتفاقاً پر وسواس در احکام شرعی است. حتی آنها که می‌خواهند چگونگی شکل گرفتن این فتوا برایشان ملموستر شود می‌توانند به این گفته‌های ایشان توجه کنند که:

غنا که در شرع اسلام حرام است، اشاره به شکل ندارد؛ بلکه اشاره به محتوا می‌کند. اصلاً وقتی می خواهید دنبال غنا بگردید، آن آهنگ را از لحاظ شکل مطالعه نکنید تا بگویید حرام است یا حلال است؛ بلکه آهنگ را به لحاظ محتوا مطالعه کنید. یعنی غنا یک امر محتوایی است، نه یک امر قالبی. (در دیدار اعضای واحد فرهنگی روزنامه جمهوری اسلامی - ٢۶/١١/١٣۶٠)
 
آن چیزی که در اسلام حرام است، غناست نه موسیقی. موسیقی هر آهنگ و صدایی است که از حنجره یا از وسیله ای، به یک شکل حسابشده بیرون می آید. اما آن چیزی که حرام است، نوع خاصی از موسیقی است که غنا باشد . علت اینکه نظرات[در باب موسیقی]، مختلف است این است که در مورد غنا، ما آیات و روایات صریحی که مشخص کند غنا چگونه چیزی است نداریم؛ لذا استنباط فقهی از غنا متفاوت است. غنا آن چیزی است که مخصوص مجالس لهو باشد. ( صحبت پس از اجرای برنامه سرود خوانی در استانداری شیراز - ٧/٩/١٣۶۶)

بله،‌ دوستانی به نظرات امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» در باب موسیقی اشاره کرده بودند که نهی در آنها شدید بوده است. درست است. به نظر می‌رسد بین دیدگاههای امام و رهبر انقلاب در باب موسیقی تفاوتهای زیادی وجود داشته باشد. هیچ عیبی هم ندارد؛ همان گونه که تفاوت دیدگاههایشان درباره مثلاً بلد کبیره بودن تهران یا لیالی مقمره(شبهای مهتابی) و یا احکام مربوط به اهل کتاب با هم متفاوت است. همین یعنی پویا بودن اجتهاد.

با این حال همین دوستان هم باید توجه داشته باشند که همین امامی که این گونه درباره موسیقی سخن گفته است، وقتی سرود همراه با موسیقی «شهید مطهر» پخش می‌شود از آن تجلیل می‌کنند و جلوی همین امام در حسینیه جماران، گروه موزیک ارتش یا سپاه، برنامه زنده اجرا می‌کنند و بالاتر اینکه در زمان همین امام، صدا و سیمای ما شبانه روز در برنامه‌های خود موسیقی پخش می‌کند و ایشان به اصل موضوع پخش شدن موسیقی اشکال وارد نمی‌کنند.

دوستانی که درباره فتوای رهبر انقلاب درباره خوانندگی زنان،  مشروط بودن آن را یادآور شده‌اند درست می‌گویند. من هم در کامنتها تصریح کردم که این فتوا دو شرط دارد. اما آنها نمی‌خواهند بپذیرند که پس از تحقق آن دو شرط، آن اجرا و آن موسیقی حلال و مباح است! این همان جایی است که تفاوت بین تقید به احکام شرعی و دلبستگی به عرف رایجی که چه بسا ربطی به دین و مکتب هم ندارد، خودش را نشان می‌دهد.
دوستان جوری برخورد و قلمداد می‌کنند که این فتوا با این شروط، همان محال بودن تحقق آن را نشان می‌دهد. این زورچپان کردن نظر خود به فتوای یک مجتهد بزرگ است! سختی کار شما تا اینجاست که بپذیری اگر این دو شرط محقق شد،‌ آن موسیقی و آن خوانندگی حلال و بلا اشکال است و کسی که به آن گوش می‌کند آدم لا ابالی و بی قیدی در رعایت احکام شرعی نیست. بلکه اتفاقا کوشیده است در چارچوب مجاز شرع قدم بردارد.

این مانع آن نیست که بگوییم مثلا در ماه مبارک رمضان بهتر است تو به جای گوش کردن موسیقی، قرآن تلاوت کنی یا به امامزاده صالح «ع» بروی یا به مطالعه کتاب بپردازی. اما این اسمش حکم شرعی نیست. آن ترجیح عقلانی در بهره گیری بهتر و پرثمرتر از وقت است، اما نمی‌توانی بگویی گوش کردن به ترانه «احبایی» خانوم جولیا پطرس «خلاف شرع» و «حرام» است! من اگر به جای گوش کردن به این ترانه، قرآن نخوانم، خودم را از یک ثواب بزرگتر محروم کرده‌ام، اما کار غیر شرعی انجام نداده‌ام. تمام بحث آن روزنوشت با دوستان همین موضوع ساده است و بس!

خیلی از بزرگان اهل دل ممکن است توصیه‌هایی به مریدان خود کنند. مثلا مرحوم آقا میرزا جواد آقا ملکی تبریزی توصیه کرده‌اند که آنکه می‌خواهد در سلوک به جایی برسد، از خوردن آجیل آلات بپرهیزد. آیا اگر کسی آجیل خورد کار حرامی انجام داده است؟ نه. بحث حکم شرعی یک چیز است و ممکن است بحث اخلاقی یا سلوک عرفانی چیز دیگری باشد.

یک نکته دیگر هم در کامنتها وجود سلیقه‌های بشدت متفاوت است که البته هیچ ربطی به دین و مکتب ندارد. آن دوستانی که نوشتند گوش کردن به ترانه‌های ضد آمریکایی حامد زمانی به این دلیل حرام نیست! که «دفع افسد به فاسد» است! در کجای جغرافیای احکام شرعی و دینی جای می‌گیرد؟ آیا حکومت اسلامی موظف است اگر بالفرض مرجع تقلید محترمی هم باشد که از اساس موسیقی را حتی مارش اخبار صدا و سیما را هم «حرام» می‌داند، مطابق نظر او عمل کند و همه ملت را از یک «حلال» و «مباح» محروم کند؟ و اگر من بخواهم پستی بگذارم، (آنگونه که یکی از دوستان نوشته بودند) باید به خاطر آن مرجع تقلیدی که – احتمالاً – وجود داشته باشد و برای رعایت حال مقلدان آن مرجع محترم، از نوشتن یا انتشار مطلب و فایل صوتی و تصویری حلال خودم صرف نظر کنم؟ و این عقلانی است؟!

برخی از دوستان هم نوشته‌اند معنی این فتوا این نیست که آقا گفته باشند پاشو برو ترانه خواننده زن را گوش کن! معلوم است که من باید خیلی ساده لوح باشم که چنین حرفی زده باشم. بله، «دعوت» کردن به گوش کردن چنین ترانه‌ای، فرق می‌کند با اینکه دیگران را «مجبور» کنم که حتماً‌ باید این را گوش کنید. معلوم است که این کار، نه عقلانی است و نه ممکن! اما حق دارم، موضوعی را که خواندنش را یا ترانه و کلیپی را که شنیدن و دیدنش را مناسب و مفید و انگیزه ساز و تکلیف آفرین می‌بینم به دیگران هم توصیه کنم و هدف من و شمایی که در شبکه‌های مجازی فعالیت می‌کنیم اصولاً همین دعوتهاست وگرنه خود شما هم چرا در این شبکه‌ها و فضا حضور داری و پست و کامنت می‌گذاری؟!

همچنین برخی مرا متهم کرده‌اند که این اندازه نمی‌فهمم که ترانه حامد زمانی با جولیا پطرس مثل هم نیستند. باید به این دوستان عرض کنم که اتفاقاً به همان دلیل پیش گفته، بین این دو در حکم شرعی تفاوتی وجود ندارد. در فتوای مشابه دیگر رهبر انقلاب هم آمده است که در حرمت «غنا» (و نه موسیقی)، فرقی بین اینکه خواننده زن باشد یا مرد وجود ندارد. معنی این حکم این است که اساساً‌ تقسیم بندی رایج بین زن و مرد خواننده غلط است و درست آن این است که «نباید مفسده داشته باشد یا موجب شهوت شود». به این ترتیب، اگر این دو مورد در صدای مرد هم وجود داشته باشد حرام است! و اگر در صدای زن وجود نداشته باشد حلال. ولی از آنجا که چند دهه است صدا و سیمای ما از صدای زن، خالی بوده است این تصور ایجاد شده است که اصل بر حلال بودن صدای هر خواننده مرد و حرام بودن نوای هر خواننده زن است! یعنی همان سیطره مشهوراتی که سید مرتضی آوینی گفت.

نکته آخر هم اینکه بعضی از نظردهندگان عزیز نوشته بودند که از من و اصولاً از یک بچه حزب اللهی و ریش و پشم‌دار بعید است که چنین مطلبی بگذارد و خواننده زن را تبلیغ کند؟ اولاً‌ جواب دادم که ریش و پشم سید حسن نصرالله که از آن خانوم تجلیل کرد و به او هدیه داد از من بیشتر است! ثانیا! در کدام مانیفست حزب‌الله نوشته شده که من باید فقط عکس شهید و کربلا و روضه و شعر مذهبی و آیه و حدیث به اشتراک بگذارم و حق ورود به موضوعات و قالبهای دیگر را ندارم؟!

مطالب مرتبط:
لینک مطالب ذیل در وبلاگ آب و آتش
- رهبر انقلاب: موسیقی در اسلام حرام نیست؛ غنا حرام است.
- درباره جولیا پطرس و ترانه «احبآیی».
- کلیپ ترانه «احبایی».
- جولیا پطرس خواننده مسیحی با یک ترانه دیگر درباره مقاومت نقش آفرینی کرد. (مطلب حاضر بر اساس کامنتهای ذیل این پست گوگل پلاسی نوشته شده است.)
- کلیپ ترانه «حق، سلاح من است» برای رزمندگان غزه.
- استفتائات درباره موسیقی از حضرت آیت الله خامنه‌ای.
- گزیده‌ای از اظهارات رهبر معظم انقلاب درباره موسیقی.
http://ab_o_atash.persianblog.ir/post/759