به گزارش پارس به نقل از ایسنا، پس از مطرح شدن مسائلی در مورد وجود فساد و تبانی در فوتبال در گفت و گو با کارشناسان و مربیان و مدیران فوتبال به بررسی دلایل و عوامل این موضوع پرداخت و راهکارهایی را مطرح کرد. پس از انتشار این گفت و گوها دکتر رضا شجیع، دانشجوی فوق دکترای تربیت بدنی دانشگاه تهران با بررسی مطالعه کیفی با موضوع فساد و بی اخلاقی در فوتبال ایران، آن را مسئله ای اجتماعی با علل مدیریتی عنوان کرد. بحش نخست این گزارش در زیر آمده است و دو گزارش دیگر که مربوط به پیامدهای این مساله و راهکارهای برطرف کردن آنهاست منتشر خواهد شد.

 

در این گزارش آمده است: بر پایه نظر متخصصین، هر رفتار پیامدهایی به دنبال داشته و جوانان در فرهنگی متأثر از رسانه ها بزرگ می شوند، جایی که می بیند دروغ، بی حرمتی، رفتارهای زشت و ناپسند از سوی ورزشکاران، مربیان و سایر افراد درگیر در ورزش مورد علاقه شان، به امری عادی بدل شده و اخلاق به عنوان مانع پیشرفت در محیط های حرفهای محسوب می شود.

 

در چنین جوی از نظر اخلاقی، رسانه های ورزشی به صورت فزاینده ای رفتارهای غیراخلاقی بازیکنان حرفه ای فوتبال را منعکس کرده و به مانند خود حاشیه سازان، نسبت به پیامدهای منفی ناشی از آن بی توجه هستند. از انعکاس تصادفات رانندگی در حین مستی ورزشکارانی نظیر جرج بست، کریستیانو رونالدو و غیره گرفته تا حضور در پارتی های شبانه خصوصی، ارتباط های نامشروع و بی تفاوتی نسبت به ارزشهای جامعه، که در محافل خصوصی ورزشکاران خلاصه نشده و به زمین های مسابقه نیز کشیده می شوند.

 

ضربه پای اریک کانتونا، ریختن آب دهان و فحاشی بر علیه یکی از طرفداران تیم کریستال پالاس، رفتار زننده بازیکنان با یکدیگر در مقابل ده ها دوربین تلویزیونی، بیانیه های زننده مربیان سرشناس بر علیه یکدیگر، فحاشی تماشاچیان ناراضی به داوران، ورزشکاران و مربیان، همه و همه نشان دهنده وضعیتی است که نیازمند توجه بیشتری است. نقل قول های غیر رسمی زیر، مثالهایی از ضرورت پرداختن هر چه بیشتر به مسئله اخلاق در فوتبال ایران است:

 

- امیر رضا واعظی آشتیانی (مدیر عامل سابق باشگاه استقلال) : فوتبال ما اسیر یک هزار دستان شده و هر روز این اسارت بیشتر و بیشتر می شود. این هزاردستان از گذشته وجود داشته و تا امروز ادامه یافته است و دیگر رغبتی برای صحبت کردن راجع به فوتبال نمی ماند.

- علی دایی: حاضرم در مقابل دیدگان ۷۰ میلیون ایرانی برابر رئیس فدراسیون فوتبال در یک برنامه زنده تلویزیونی بنشینم و با مدرک با ایشان صحبت کنم که یک دروغگوست.

- پرویز سیار (کارشناس و پیشکسوت داوری) : در فوتبال ایران اتفاق هایی رخ می دهد که بسیار فاجعه بارتر از اشتباه داوری است، من کلمه ی نگرانی را برای وضعیت موجود فوتبال ایران کوچک می دانم و باید از این وضعیت به عنوان بحران در فوتبال یاد کرد.

- امیر حاج رضایی (کارشناس و پیشکسوت فوتبال) : یک لجام گسیختگی در فوتبال و در استادیوم ها وجود دارد که من از آن وحشت دارم. احساس می کنم در فضای استادیوم های ما با توهین هایی که می شود اکسیژن نیست و به سادگی نمی شود این مشکل را حل کرد. من شخصا هیچ راهکاری ندارم و تنها آرزو می کنم که هیچگاه به استادیوم های فوتبال در ایران نروم.

 

اولین چیزی که ذهن را آزار می دهد، گفتمان خیل عظیم جامعه در مورد اخلاق است، بدون آن که تعریفی یکسان و مشابه از آن ارائه دهند، به عبارت ساده تر، هر شخص با هر میزان تخصص و شناخت، این اجازه را به خود می دهد که در مورد اخلاق اظهارنظر کرده و راهکار ارائه دهد. تا اینجا مشکل چندانی وجود ندارد، مشکل از جایی آغاز می شود، که علل واقعی فساد و بی اخلاقی فراموش شده و در پس جنجال های دوره ای و بعضاً کوتاه مدت رسانه ای، صورت مسئله اصلی پاک می شود.

 

گاهاً تنوع پیامهای رسانه ای و تنوع آرا آنچنان زیاد می شود که هیچ کس به جمع بندی صحیح و اثربخشی از مسئله دست نمی یابد. کارشناسان از دید خود دلایل و نظرات بسیار متنوع و بعضاً خوبی را مطرح می کنند و مخاطب ناگزیر از تحلیل را به خواننده ای سردرگم تبدیل کرده و البته نتیجه گیری نیز مثل همیشه به آینده ای مبهم واگذار می شود. برای پاسخ به این نیاز بود که تصمیم گرفتم از یک روش کیفی برای تحلیل علل بی اخلاقی در فوتبال ایران استفاده کنم.

 

برای همین لیستی از متخصصین خبره تهیه کردم و برای آن که پاسخ های متنوعی دریافت کنم، اسامی را به گروه های مختلف مربیان، داوران، ورزشکاران، مدیران، خبرنگاران، ایجنتهای رسمی و تماشاگران تقسیم کردم. شروع کردم به مصاحبه و آن را تا جایی ادامه دادم که دیگر نظر و یا دیدگاه جدیدی دریافت نکردم. برای پی بردن به عمق مسئله، تنها مصاحبه کافی نبود، باید جمله به جمله کلام مصاحبه شوندگان را تجزیه و تحلیل می کردم تا به عمق دیدگاه آنها پی ببرم. جدول زیر، یک نمونه تحلیل جملات را نشان می دهد.

 

 

ابراهیم زاهدی مطلق (روزنامه نگار) : کارخانه های ما صاحب فوتبال شده اند، نه برای سلامت کارگرانشان و افزایش کارایی تولید، بلکه برای جبران ناتوانی یک مدیر عامل در جذب سرمایه و نقص تولید و محصول. - ناتوانی مدیران در جذب سرمایه می تواند از علل ایجاد مسأله باشد. - اسناد بیرونی - سلامت کارگران و افزایش کارایی تولید در اولویت صاحبان صنعتی فوتبال قرار ندارد. - اشاره به نقش جبرانی فوتبال در صنعت

 

 

در پایان مصاحبه ها و تحلیلهای جمله به جمله، متوجه سیل عظیم علل، پیامدها و راهکارها شدم که همگی از زبان دست اندرکاران فوتبال کشور بیرون آمده بود. آنها را یک به یک دسته بندی کرده و از هم تفکیک کردم. جدول زیر خلاصه اقدامی را که برای تمامی مصاحبه ها انجام دادم، نشان می دهد.

 

 

منتخبی از جملات محورها
حمیدرضا صدر (جامعه شناس و ورزنامه نگار) : نخستین عامل بی اخلاقی در فوتبال ایران جنبه اقتصادی است. علل
علی دوستی مهر (مربی فوتبال) : زمانی که در برنامه تلویزیونی، آقایان به راحتی دروغ می گویند و به راحتی خودشان را به بیراهه می زنند، این امر نشان می دهد که دروغگویی در فوتبال ایران به امری رایج تبدیل شده است. پیامد
عزیز محمدی (رئیس سابق سازمان لیگ فوتبال) : همه چیز نسبی است، اگر فوتبال را با سایر پدیده های اجتماعی مقایسه کنیم، متوجه می شویم که واقعاً فوتبال پاک است. بستر و شرایط دخیل
مجید جلالی (مربی فوتبال) : باید قوانین جدیدی برای فوتبال ایران و سالم سازی محیط آن نوشته شود. راهکارها

 

 

آنچه یافتم شگفت انگیز بود؛ ۶۰ علت فقط برای فساد و بی اخلاقی در فوتبال ایران یافتم که آنها را جدولی به شرح زیر طبقه بندی کردم.

 

 

۱ بی توجهی به افراد شایسته و لایق ۲ نبود امنیت شغلی برای مدیران و مربیان
۳ بی اعتنایی مسئولین به علم و تخصص ۴ شیوع اسناد بیرونی باخت ها و مشکلات
۵ حاکمیت سلائق و علائق شخصی ۶ افزایش تحریک پذیری تماشاگران
۷ نبود کنترل در جذب بازیکنان ۸ فقر فرهنگی
۹ سهم خواهی سیاستمداران از فوتبال ۱۰ شیوع فساد در تمامی بخش های جامعه
۱۱ از بین رفتن اصول و قواعد ۱۲ افزایش نفوذ باندهای دلالی در بین داوران و…
۱۳ ناتوانی مدیران در جذب سرمایه ۱۴ افزایش مشارکت افراد فاقد مناعت طبع
۱۵ پرداخت های بی حساب به بازیکنان ۱۶ ورود بدون برنامه سرمایه داران
۱۷ پول دولتی ۱۸ ورود بدون برنامه صنعت
۱۹ رسانه ها ۲۰ بی علاقگی بخش خصوصی
۲۱ ناتوانی قانون ۲۲ معیوب بدون چرخه بازیکن سازی
۲۳ بالا بودن هزینه باخت ۲۴ بی توجهی به الفبای فوتبال
۲۵ درآمدزا نبود فوتبال ایران ۲۶ نگرش نامطلوب مدیران و معلمین مدارس
۲۷ شیوع نتیجه گرایی ۲۸ فقدان اثربخشی مدارس فوتبال
۲۹ فقدان شناخت مناسب در مدیران ۳۰ قانع نبودن افراد به حق قانونی
۳۱ تلاش مدیران برای حفظ جایگاه خود ۳۲ فقدان اراده برای کار فرهنگی
۳۳ مدیریت ناکارآمد ۳۴ اجرای نامطلوب ایده حرفهایگرایی
۳۵ غلبه شهرت افراد بر سلامت رفتاری آنها ۳۶ نبود آمارهای صحیح
۳۷ فقدان نظارت ۳۸ ناتوانی سیستم در نیروسازی
۳۹ ناتوانی فنی مدیران (سوء مدیریت) ۴۰ فعال نبودن ایجنتهای رسمی
۴۱ بیتوجهی مالی به حوزههای زیرساختی ۴۲ بی اهمیت بودن درجه کیفی بازیکن
۴۳ وابستگی دولت به فوتبال ۴۴ عملکرد سازماندهی شده دلالها و باندهای خلاف
۴۵ امکان تبلیغات سیاسی از طریق فوتبال ۴۶ همراهی مدیران، مربیان و بازیکنان با دلالها
۴۷ حضور غیر متخصصین و بیتوجهی به حضور خبره گان ۴۸ تمایل بالای بازیکنان برای در بورس بودن
۴۹ در اولویت بودن جام جهانی به جای ساختار ۵۰ وضعیت بد اقتصادی جامعه
۵۱ در اولویت بودن جذب مخاطب برای رسانه ۵۲ تحصیلکرده نبودن بازیکنان
۵۳ گرایش مردم به تضادها و اخبار زرد ۵۴ پایین بودن سقف تخصص برای ورود
۵۵ رواج بی اخلاقی در جامعه ۵۶ ناتوانی سیستم در تربیت و معرفی الگوهای اخلاقی
۵۷ عدم برخورد سخت با افراد خاطی ۵۸ هزینه پایین دروغ در جامعه
۵۹ بی ارزش بودن کیفیت ۶۰ پائین بودن هزینه های باخت از نظر فنی

 

 

علل کشف شده برایم جالب بودند اما همچنان برای هدف مطالعه کافی نبود. این علل پراکنده بودند که چیزی جز سردرگمی بیشتر دستاوردی به همراه نداشتند. بنابراین دوباره دست به کار شده و شروع به طبقه بندی علل در پنج حوزهء اقتصادی، ساختاری، مدیریتی، اجتماعی و فنی کردم. جدول خلاصه اقدام شده به شکل کلی و نمادین نشان می دهد:

 

 

علل اقتصادی ساختاری مدیریتی اجتماعی فنی
بی توجهی به افراد شایسته و لایق     *****    
بی اعتنایی مسئولین به علم و تخصص     *****    
سهم خواهی سیاست مداران از فوتبال       *****  
از بین رفتن اصول و قواعد   *****      
ناتوانی مدیران در جذب سرمایه     *****    

 

 

به طور کلی بر پایه نتایج دریافتم؛ علل بی اخلاقی در فوتبال ایران؛ ۱۸.۷۵ درصد اقتصادی، ۱۲.۵ درصد ساختاری، ۲۸.۱۲ درصد مدیریتی، ۳۲.۸۱ درصد اجتماعی و ۷.۸۱ درصد فنی است. در حالی که بسیاری پول را مشکل اصلی می دانند، مدیریت و مسائل اجتماعی موضوعاتی هستند که گاهاً نادیده گرفته شده و در پس هیاهو مغفول می مانند. در گزارش های بعدی نتایج بیشتری ارائه کرده و به طور دقیق تر گزارش های کاربردی تری از مطالعه خود را ارائه خواهم کرد.

 

انتهای پیام