روایت حیرت آور مربی پرسپولیس درباره فوتبال پاک
محمد رضا مولایی در گفت و گوی تلفنی با برنامه ۹۰ درباره اظهارنظر محمد مایلی کهن پیرامون اینکه در اتفاقات حاشیه ای اخیر پای یک مربی بدنساز وسط بوده است عنوان کرد: این مساله که اظهر من الشمس بود. احتیاجی به کالبدشکافی مایلی کهن وجود نداشت. پس از صحبت هایی که من بیان کردم، مشخص بود که بحث من وسط است.
به گزارش پارس به نقل ازاوج، وی درباره مواردی که در ستاد رسیدگی به تخلفات حرفه ای فوتبال عنوان کرده است گفت: سال گذشته که در راه آهن بودم، مرتضی کریمی گفت قهرمانی از تو ناراحت است. گفتم چرا؟ او گفت که گویا قهرمانی طلبی از راه آهن از قبل دارد و من هم به او گفتم این مال زمانی بوده است که من آنجا نبودم. به قهرمانی زنگ زدم و او هم گفت که طلبی از راه آهن دارد و این موضوع را تایید کرد.
مولایی درباره اینکه طلب قهرمانی از چه چیزی بوده است گفت: او می گفت که یک بازی را برای راه آهن در فصل قبلش درآورده است. بخشی از پولش را گرفت و بخش دیگرش مانده است. آن مسابقه زمانی بوده است که من در راه آهن نبودم و در کادر بدنسازی تیم استقلال کار می کردم. قهرمانی خواست این پول را پرداخت کنیم.
وی درباره اینکه مبلغ باقیمانده چقدر بوده است اظهار داشت: فکر می کنم ۵ میلیون مانده بود.
مولایی درباره اینکه سرمربی راه آهن در آن زمانی که قهرمانی گفته چه کسی بوده است گفت: سرمربی تیم راه آهن در آن زمان علی دایی بود و سرپرست تیم جعفری نژاد بود.
مربی تیم پرسپولیس درباره اینکه پس از این موضوع چه کرد گفت: من این مساله را به سرمربی تیم راه آهن که دایی بود گفتم. او هم گفت که قبلی ها هر اشتباهی کنند، به من ربطی ندارد. به دوستت هم بگو اگر داوری در مسابقه بعدی ما خراب باشد، من می دانم چه کنم.
وی درباره حکم ستاد رسیدگی به تخلفات حرفه ای فوتبال درباره خود اظهار داشت: واقعیتش این است که من خودم شوکه شدم. تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که به دایی گفتم. من به عنوان مطلع در جلسه حضور داشتم ولی در ردیف متهم قرار گرفتم. ظهر دوشنبه پیش علیپور بودم. همه حرفهایم را امضا کردم. در این هفته صحبت خیلی ها چرخش داشت. عده ای گفتند تماس نداشتند در حالیکه دو هفته قبل از بازی سپاهان تماس داشتند. پرینت مکالمات من هست و رضایت می دهم این تماس ها دیده شود.
مولایی افزود: این وسط من نه پولی دادم، نه گرفتم. هیچ نقشی در اتفاقات نداشتم. تنها چیزی که در آن مقطع به ذهنم می رسید این بوده که به دایی بگویم. او هم خیلی بد با من برخورد کرد.
ارسال نظر