به گزارش پارس به نقل از مشرق، " اساسنامه فدراسیون فوتبال با سایر فدارسیون ها فرق می کند. فدراسیون فوتبال نهاد غیردولتی (NGO) است و کاندیداتوری من، منعی ندارد. " اینها را علی کفاشیان زمانی بر زبان آورد که ابهاماتی درباره وضعیت فدراسیون فوتبال و امکان فعالیتش وجود داشت. او در آن روزها فدراسیون را نهادی غیردولتی می دانست؛ اما امروز انتظاراتی دارد که در تضاد با آن حرف هاست. او اکنون فقط از لزوم پول و کمک دولت به تیم ملی می گوید و اشاره ای به غیر دولتی بودن این مجموعه ندارد.


* نهادی غیردولتی با بودجه دولتی

وقتی کفاشیان توانست در یک انتخابات پرحاشیه به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال بماند، بسیاری عنوان داشتند که این مجموعه، نهادی غیردولتی است و اشتغال رئیس به عنوان شخصی بازنشسته، فاقد ایراد است. آنها عنوان می داشتند که این فدراسیون باید مستقل باشد و انتخابات را جشن استقلال می دانستند. در حقیقت، این انتخابات به شکلی اداره شد که گویا گزینه نزدیک به دولت (دکتر قریب) نتوانسته به ریاست برسد و بخش خصوصی به پیروزی رسیده است.

اما چیزی نگذشت که تمامی معادلات برهم خورد. تیم ملی که باید خود را آماده جام جهانی ۲۰۱۴ کند، این روزها خبرهای خوبی از آن به گوش نمی رسد. لغو پیاپی اردوهای خارجی، به نتیجه نرسیدن رایزنی برای دیدارهای دوستانه و… ، مواردی است که موجب شده تا این روزها، مردم با نگرانی پیگیر اخبار این تیم باشند. اما پرسش اصلی این است که اداره فوتبال توسط بخش خصوصی و با خرد جمعی اهالی آن به کجا رسیده است؟ آیا وعده فوتبال مستقل یعنی رقم خوردن وضعیت کنونی برای اهالی این رشته ورزشی؟


* مدیریت با خرج مردم؟
در حالی که قرار بود براساس صحبت های علی کفاشیان، فوتبال به شکل یک نهاد غیردولتی و با درآمدزایی، در این چهار سال دوران جدیدی را تجربه کند، اکنون با جیب خالی مواجه شده است. این بی پولی به جایی رسیده که امکان برگزاری حتی یک اردوی ساده نیز وجود ندارد. این تنش نیز به جامعه منتقل شده و مردم نگران شده اند. البته خواندن صحبت های امروز کفاشیان نیز قابل توجه است.

" تمام تلاش مان را کردیم که بتوانیم هزینه های این سفر را فراهم کنیم؛ اما وقتی نمی شود تأمین هزینه کرد، نمی توانم بدهی روی بدهی های فدراسیون اضافه کنم. ما در فدراسیون تمام تلاش و رایزنی هایمان را انجام دادیم تا بتوانیم مشکلات مالی را حل کنیم اما هیچ کس به ما کمک نمی کند. . آقای احمدی نژاد قول داده بودند که مشکلات مالی فدراسیون فوتبال را حل کنند اما هیچ اتفاقی نیفتاد. ما هم از دولت جدید انتظار معجزه نداریم اما باید به فوتبال توجه ویژه کنند. "

رئیس فدراسیون در حالی این سخنان را بیان می کند که دولت هیچ کشوری به تیم ملی کمک خاصی نمی کند. در حقیقت، فدراسیون ها هستند که به سمت درآمدزایی رفته و کارها را اداره می کنند. آنها با یک برنامه تجاری، کمیته اقتصادی، ریاست و دبیرکلی فدراسیون را به شکلی طراحی می کنند که شرایط اقتصادیی مطلوبی را مهیا کند اما اگر قرار بر این باشد که هزینه ها را دولت تأمین کند، چه لزومی در سپردن مدیریت به شخصی دیگر است. در چنین فضایی، مدیریت با جیب دولت و بیت المال است که به درستی، جلوی آن گرفته شده است. امروز فوتبال را می توان تعبیر رؤیای فوتبال مستقل و غیردولتی دیروز مدیرانش دانست.

 

* وقتی فدراسیونی ها نیز اعتراض می کنند
در چنین فضایی، صحبت های شهاب الدین عزیزی خادم جالب توجه است: " خطاب من به رئیس فدراسیون است که اگر ناتوان است یا بی تدبیر یا اینکه مانعی بر سر راه قرار دارد، بیاید و به مردم اعلام کند. در حال حاضر مردم با فوتبال آشتی کرده اند و اگر رئیس فدراسیون نتواند این تعامل را به وجود بیاورد، توان مدیریتی فدراسیون زیر سوال می رود. " این عضو هیئت رئیسه فدراسیون انتقادهایی جدی به رئیس دارد و وی را متهم وضعیت کنونی می داند. در حقیقت، وضعیت فدراسیون موجب شده تا اعضای آن نیز لب به انتقاد باز کنند.

البته، نکته دقیق در ادامه سخنان عزیزی خادم است: " قبول داریم که وزارت ورزش باید کمک کند و پیش از این هم همیشه به فوتبال کمک کرده است؛ اما تا چه زمانی باید این نگاه وجود داشته باشد. ظرفیت فوتبال کم نیست و می توان از ظرفیت فعلی که بعد از صعود به جام جهانی ایجاد شده بیشتر استفاده کرد. " این نکته ای است که اکنون موجب انتقاد از مدیریت فدراسیون شده است. آیا تا کنون از ظرفیت این رشته بهره برده شده است؟ نقش مدیران آن در درآمدزایی چیست؟ آیا مدیریت کنونی می تواند موجب رشد و استقلال فوتبال شود؟

هرچه می گذرد، فشارها بر فدراسیون بیشتر می شود اما فدراسیون هم همچنان به دولت معترض است و از نداشتن بودجه می گوید. کفاشیان هنوز به پرسش هایی مانند آنچه عضو هیئت رئیسه مطرح کرده، پاسخ نداده که نقش مدیر این نهاد عمومی غیردولتی در اداره آن چیست؟ امروز تعبیر وعده های روز انتخابات در مدیریت فوتبال است؟