به گزارش پارس ، به نقل ازتسنیم، ویتال هاینن، سرمربی بلژیکی تیم ملی آلمان در هفته آخر لیگ جهانی والیبال با یک پیروزی و یک شکست تهران را ترک کرد. وی بعد از اولین بازی تیم ملی که به شکست ۳ بر صفر آلمان انجامید با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم به گفت وگو نشست که متن آن را در زیر می خوانید:

چطور یک مربی بلژیکی، جانشین مربیان بزرگی مثل « استلین موکولسکیو» و « رائول لوزانو» در تیم ملی آلمان می شود؟

برای خودم هم عجیب است. من هرگز به اینکه روزی سرمربی تیم ملی آلمان شوم فکر نکرده بودم. سال پیش در آستانه بستن قرارداد با تیم ملی بلژیک بودم. حدود ۷ سال در بلژیک، هدایت تیم « نولیکو مازیک» را به عهده داشتم و دنبال تجربه جدیدی بودم که هدایت تیم ملی کشورم به من پیشنهاد شد. در همین موقع، تیم ملی آلمان با سرمربی آرژانتینی خود – رائول لوزانو – دچار مشکل شد.

بازیکنان تیم ملی آلمان گفته بودند مربی ای می خواهند که بتواند آلمانی صحبت کند. لوزانو فقط اسپانیایی و ایتالیایی حرف می زد و بازیکنان آلمان از این موضوع اصلا راضی نبودند. همانطور که می دانید فقط آلمانی ها در اروپا به زبان آلمانی حرف می زنند و بنابراین برای هدایت تیم ملی آلمان فقط دو گزینه باقی مانده بود. یکی، مربیان آلمانی و دیگری، من.

یک نفر در فدراسیون والیبال آلمان نیز اعلام کرد که یک مربی آشنا به زبان آلمانی می شناسد. آشنایی من با زبان آلمانی، سن پایین تر نسبت به مربیان دیگر و داشتن چند بازیکن آلمانی در تیم باشگاهی خودم، باعث شد با من تماس گرفته شود.

جواب شما چه بود؟

وقتی رئیس فدراسیون آلمان با من تماس گرفت به او گفتم: من الان سوار ماشینم می شوم و به دفتر شما می آیم تا قراردادم را امضا کنم. می دانستم آلمان شانس حضور در المپیک را دارد و علاوه براین، تیم بزرگی مثل تیم ملی آلمان اصلا با تیم بلژیک قابل مقایسه نیست. وقتی برای مذاکره و بستن قرارداد به آلمان رفتم به من گفتند به هیچ وجه انگلیسی حرف نزنم. من هم با همه کسانی که برخورد کردم، آلمانی صحبت کردم و آنها از این موضوع خیلی خوشحال شدند.

از قراردادتان راضی بودید؟

من گفتم اصلا به دنبال پول نیستم. فقط می خواهم قرارداد ببندم و کار کنم. در نهایت پیشنهاد فدراسیون والیبال بلژیک را نشان مقامات آلمانی دادم و قرارداد من با همان مبلغ بسته شد. کارها خیلی سریع و ساده پیش رفت چون من این شانس را بدست آورده بودم که هدایت تیمی را قبول کنم که بخت حضور در المپیک را دارد.

تیم ملی بلژیک حتی تا ۸ سال دیگر هم نمی توانست به المپیک صعود کند. خوشبختانه تیم آلمان در مسابقات انتخابی المپیک با نتیجه ۳-۲ کوبا را شکست داد و راهی المپیک ۲۰۱۲ لندن شد، برعکس ایران که به استرالیا باخت و به المپیک نرسید.

حضور در المپیک چطور بود؟

المپیک برای هر بازیکن یا مربی، آرزو و رویا به حساب می آید. الان که به المپیک فکر می کنم، حس عجیبی به من دست می دهد. المپیک، رویای من بود و خیلی خوش شانس بودم که هدایت تیم ملی آلمان به من رسید. حالا یک مشکل بزرگ دارم و آن اینکه التن هدف من چیست؟

رویای من این بود که شاید در تمام دوران مربیگری ام بتوانم به المپیک برسم ولی خیلی زود به آرزو وهدفم در جوانی رسیدم. همراه تیم ملی آلمان به مقام پنجم المپیک دست پیدا کردم، بنابراین هدف بعدی من می توانست رسیدن به مدال المپیک یا سرمربیگری تیم ملی ایران باشد اما پیشرفت بیشتر با تیم ملی آلمان، کار بسیار بسیار سختی است. والیبال در آلمان، ورزش بسیار کوچک و کم اهمیتی است که در آن، پول زیادی هم وجود ندارد.

قبل از آمدن به تهران چه صحبتی در مورد تیم ملی ایران با بازیکنانتان داشتید؟

به بازیکنانم گفتم با تیمی بازی دارند که دقیقا مثل ماست. ما لیگ جهانی را با شکست ۳-۰ مقابل ایتالیا شروع کردیم، ایران هم در بازی اول خود را ۳-۰ به روسیه باخت. در روز دوم ۲-۳ به ایتالیا باختیم و شما ۳-۱ مغلوب روسیه شدید.

در هفته دوم ما کوبا را شکست دادیم و تیم ایران توانست صربستان را از پیش رو بردارد. در هفته سوم، اتفاقات غافلگیر کننده ای افتاد. ما در صربستان، این تیم را شکست دادیم و شما در ایتالیا، آتزوری را از پیش رو برداشتید. ما در هفته بعد از آن روسیه را بردیم و ایران در کوبا توانست ۲ پیروزی بدست آورد. می بینید هر دو تیم در طول لیگ جهانی، بهتر و بهتر شدند.

به شاگردان گفتم فکر نکنید تیم ایران همان تیمی است که سال قبل در تورنمنت واگنر اتریش به ما باخت ولی باید اعتراف کنم بازیکنانم حرف های مرا قبول نکردند. من به آنها گفتم اگر بازی را خوب شروع کنید، ۳-۰ می بریم و اگر بد شروع کنیم ۳-۰ می بازیم. به آنها تذکر دادم که قرار است مقابل بیش از ۱۰ هزار تماشاگر بازی کنید پس با انگیزه داشته باشید و اگر داوری هم علیه شما بود تا آخرین لحظه بجنگید. در مقابل تیمی مثل ایران که مرتب در حال رشد بوده باید با ۱۰۰ در ۱۰۰ توان خود بازی کنید وگرنه راحت تر از چیزی که تصور می کنید می بازید. شما باید به تیم ایران احترام بگذارید ولی متاسفانه بازیکنان من با اعتماد به نفس خیلی زیادی وارد زمین شدند.

و نتیجه در بازی اول همان ۳ بر صفری شد که به آنها گفته بودید.

با یک تیم جوان و جدید که حتی سابقه بازی ملی نداشتند وارد لیگ جهانی شدیم. هدف ما این بود که فقط یک مسابقه را ببریم ولی پیروزی های ما در لیگ جهانی زیاد شد و عده ای تصور کردند که هدف ما صعود به مرحله نهایی است. هدف ما یادگیری بود. من از شکست مقابل ایران خوشحال نیستم ولی از روند پیشرفت تیم در لیگ جهانی خیلی خوشحالم. اگر در هر بازی تلاش و مبارزه کنیم در صورتی که ببازیم هم مشکلی نیست.

بعد از شکست ۳ بر صفر مقابل ایران به شاگردانتان چه گفتید؟

هر چیزی را که قبل از بازی به آنها گفته بودم، تکرار کردم. گفتم من از شما خواستم مبارزه کنید و حریف را دست کم نگیرید ولی شما توجه نکردید و حالا باید جریمه سنگینی به خاطر آن بپردازید. جریمه شما شکست ۳ بر صفر بود. در مصاحبه هایم به صورت رسمی اعلام کردم که ایران شایسته پیروزی بود چون بهتر بازی کرد ولی این همه قضیه نیست. به بازیکنانم گفتم اگر شما با صددرصد توانتان بازی نکنید، تاکتیک تیمی اصلا اهمیت ندارد. در ورزش کسی به عذر و بهانه اهمیت نمی دهد و فقط به نتیجه بازی نگاه می کند.

بازیکنان ایران را از نظر تکنیکی و تاکتیکی در چه سطحی دیدید؟

تیم ایران در لیگ جهانی امسال با سال گذشته در تورنمنت واگنر قابل مقایسه نیست. بازیکنان ایران پیشرفت زیادی کرده اند به ویژه در دفاع، سازماندهی بسیار خوبی دارند. ولاسکو در ایران مثل یک جادوگر کار کرده است.

پیش از این با ولاسکو برخوردی نداشتید؟

فقط در جام واگنر در اتریش. ولاسکو مربی شناخته شده و بزرگی در جهان است و من عاشق حرف زدن هستم. سال قبل از هر فرصتی استفاده می کردم تا با ولاسکو حرف بزنم و از او مطالب مختلف بیاموزم. حتی سعی می کردم در اتوبوس هم کنار ولاسکو بنشینم. هر انسانی می تواند در لحظه نکات جدیدی بیاموزد. من از شخص تو هم می توانم یاد بگیرم.

اگر در بازی اول، هیچ تماشاگری در سالن نبود، چه نتیجه ای رقم می خورد؟

۳ بر صفر به سود ایران چون بازیکنان من برای این بازی اصلا آماده نبودند. ایران در همه بخش ها، عالی و بسیار کم نقص بود ولی بازیکنان من انگار اصلا در زمین بازی نیستند. اگر ۲۵-۲۳ می باختیم، می شد گفت که تماشاگران در نتیجه تاثیر داشتند اما ما ۲۵-۱۹ باختیم. تیم ایران بهتر بود و هر چیز دیگری گفته شود، عذر و بهانه است.

همانطور که گفتید، تیم ملی ایران و آلمان در لیگ جهانی، پیشرفت مشابهی داشتند. آیا ساختار والیبال دو کشور شباهتی به هم دارد؟

نه، اصلا. مربیان دو تیم از دو نسل متفاوت هستند. فکر می کنم ایران از نظر ساختار و تشکیلات والیبال خیلی بهتر است. تیم ملی والیبال در آلمان هیچ بودجه ای ندارد. کمیته ملی المپیک آلمان معتقد است چون والیبال آلمان در هیچ تورنمنتی نمی تواند مدال بگیرد پس پولی هم احتیاج ندارد. آنها فقط به مدال اهمیت می دهند. قرارداد من هم با این تیم خیلی پایین است.

تیم های پایه در آلمان به دلیل نتایج ضعیف، چندان فعال و مهم نیستند بنابراین یکی از مشکلات بزرگ من، پیدا کردن بازیکن جدید برای تیم ملی است. بازیکن شماره ۲۰ من – کولین – تا ۲ ماه پیش یک آماتور بود که فقط هفته ای ۳ بار والیبال بازی می کرد. من او را پیدا کردم و خوشبختانه از این کار خوشم می آید اما تیم نوجوانان ایران به مقام چهارم جهان رسیده و تیم جوانان شما هم فعالانه در هر تورنمنتی حاضر می شود.

ایران لیگ پویایی هم دارد که به روند بازیکن سازی خیلی کمک می کند. در لیگ آلمان بازیکنان خارجی زیادی هستند که فرصت بازی را از آلمانی ها می گیرند. جالب است بدانید ۴ تیم اول لیگ آلمان – فردریش هافن، برلین، اونترهاخینگ و بول - فقط ۶ بازیکن آلمانی درون زمین دارند. در این شرایط، کار سختی است که یک تیم ملی قوی تشکیل دهی. اگر شما به رنکینگ فدراسیون جهانی نگاه کنید، می بینید آلمان بالاتر از ایران است و در المپیک هم بازی کرده در حالی که پشت اسم تیم ملی آلمان، هیچ پشتوانه ای نیست. از این لحاظ، ایران خیلی بهتر است.

شما نمی توانید فدراسیون والیبال آلمان را مجبور به پشتوانه سازی کنید؟

در تلاش هستم این کار انجام دهم و اگر در مدت یک سالی که از قراردادم باقی مانده هیچ حرکتی انجام نشود، دیگر در آلمان نمی مانم. به بلژیک بر می گردم در دانشگاه، اقتصاد می خوانم و یک شغل معمولی پیدا می کنم تا بیشتر در کنار خانواده ام باشم.