میثاقی عادل نشود
عادل فردوسیپور کجا ایستاده است؟ بررسی این مختصات بیشک میتواند نقشی کلیدی در درک تصمیم گردانندگان تلویزیون و علت توفانی که نزد افکار عمومی به راه انداخت داشته باشد.
عادل چکش عدالت در فوتبال ایران را در دست داشت و کیست که نداند مردم ایران به این راحتی هم کسی را بهعنوان بیطرف نمیپذیرند. ایستادن روی نقطه اعتماد و اطمینان موقعیتی رشکبرانگیز است که فردوسیپور توانست پس از ٢٠ سال پاکدستی در فوتبالی که گلوگاههای لغزش آن به سمت فساد باز است، بهدست آورد. نکته دیگر اما اینکه این جایگاه در رسانهای کسب شده که هرگز کمتر توانسته توده افکار و نظرهای موجود در جامعه را راضی نگه دارد و اغلب به جانبداری از یک جریان فکری خاص متهم بوده است.
بله عادل در جایی عادل است که بسیاری زخم خورده از بیعدالتیهای آن هستند. او بهانهای بود برای آشتی دوشنبه شبها با تلویزیون و یک شب استراحت رسیورهای ماهواره. اینگونه بود که او محکوم به اعدام را از پای چوبهدار پایین کشید، کمپین حمایت از مرزبانان را رهبری کرد و یکتنه مقابل کوچ تیمها در کشاکش جنگهای انتخاباتی مجلسیون ایستاد. اتفاقا در همین سیستم بود که میثاقی هم رشد کرد؛ کسی که خودش معترف است کشف عادل است و حالا فشار اتهام خیانت به استاد را تحمل میکند و در ناخواستهترین مکافات نقش قربانی را بازی میکند. ۲۰ سال حضور موفق و با صداقت روی آنتن باعث این اعتماد شد که امروز افکار عمومی اینچنین مقابل حذف او ایستادگی میکند. ٢٠ سال چند فصل فوتبال را در خود دارد؟ چند هفته از لیگ؟ چند دوشنبه؟ چند هزار نفر ساعت کار و تلاش از عادل، عادل ساخت؟ سرمایهای که از پس اعتماد مردم و ظهور یک نابغه جوان و عشق فوتبال شکل گرفت، حالا اینچنین راحت به باد میرود. راستی تلویزیون چقدر باید هزینه کند و زمان بگذارد تا یک عادل فردوسیپور دیگر بسازد؟ چه تضمینی وجود دارد که همین میثاقی ٢٠ سال بعد قربانی کجسلیقگی مدیری دیگر نشود؟
ارسال نظر