به گزارش پارس نیوز، 

عادل اخیرا بعد از دریافت جایزه مردمی جشنواره جام‌جم، از سال ۹۷ به‌عنوان سخت‌ترین سال کاری‌اش یاد کرده بود. از سوی دیگر به گزارش «ایرنا» بنابه دستور مدیر شبکه سوم سیما، برنامه نود در آخرین دوشنبه سال ۹۷ از جدول پخش برنامه‌های شبکه خارج شد؛ به نظر می‌رسد، به این ترتیب تلخی این سال سخت در ذائقه عادل ماندگار شود.

در سرزمینی که زور شایعات بیشتر از اخبار رسمی است، زمزمه‌ها را همیشه باید جدی گرفت؛ حتی اگر فرسنگ‌ها با منطق و عقلانیت فاصله داشته باشد. بعد از همه حرف و حدیث‌هایی که در یک سال گذشته پیرامون احتمال جدایی عادل فردوسی‌پور از نود به گوش می‌رسید، سرانجام در روزهای پایانی سال این کابوس به یک قدمی تحقق رسید. در آخرین ساعات شامگاه یکشنبه، وقتی مدیر گروه ورزش شبکه‌سه از تغییر ترکیب برنامه نود در سال ۹۸ خبر داد، دیگر روشن شد که خطر جدی است. جالب است که مدیران تلویزیون، اعلام این خبر را به روزهای پایانی سال و تعطیلی موقت رسانه‌های مکتوب موکول کرده‌اند؛ یعنی جایی که عادل بیشترین پایگاه را دارد و قطعا در شرایط عادی حمایت چشمگیری از او به عمل می‌آمد. با این همه، از زمان اعلام خبر موجی از واکنش‌ها در فضای مجازی شکل گرفته است؛ عکس‌العمل‌هایی که اگر قرار بود مسوولان صداوسیما کوچک‌ترین توجهی به آن داشته باشند، اصلا وارد بازی «حذف عادل» نمی‌شدند. مگر نه این است که اعلام رسمی تغییرات در نود، کمتر از یک هفته پس از پیروزی قاطع فردوسی‌پور در جشنواره جام‌جم اتفاق می‌افتد؟ این یعنی برای سیاست‌گذاران تلویزیون فرقی نمی‌کند مردم چه می‌خواهند.

یادش به خیر؛ در ۲۰ سال گذشته هر بار مدیران یک باشگاه قصد حذف سرمربی تیم‌شان را داشتند و محترمانه پست مدیریت فنی را به او پیشنهاد می‌کردند، داد فردوسی‌پور در نود در می‌آمد که: «آقا این مسخره‌بازی‌ها چیست؟ اگر طرف را نمی‌خواهید، رک و روراست بگویید.» حالا اما همان داستان برای خودش تکرار شده است؛ جایی که همزمان با تلاش‌ها برای حذف عادل از نود، به او پیشنهاد می‌کنند قائم‌مقام شبکه ورزش شود! از قضا یکی از آقایان هم گفته: «عادل با تخصصی که دارد می‌تواند به تکثیر برنامه‌های پرهواداری از جنس نود کمک کند.» داستان شبیه این است که لیونل مسی را در همین اوج دلربایش از بارسلونا حذف کنی و بگویی: «تو برو مسی‌های دیگر را تکثیر کن.» البته که خود اینها بهتر می‌دانند آنچه عادل دارد «نبوغ» است و این استعداد خدادادی را نمی‌شود تکثیر کرد، اما خب خودشان را به آن راه می‌زنند. تجاهل می‌کنند که عقیده دارند جای خالی عادل را با پررنگ کردن محمدرضا گلزار و دعوت از امین حیایی در کپی شده‌ترین مسابقه تاریخ می‌توانند پر کنند. بگذار سوپراستار خوش‌قیافه سینما روی سن از درایت مدیر جوان شبکه سه حرف بزند، اما رای مردم جای دیگری می‌رود و حتی با پاتک شبانگاهی به سامانه دریافت آرا هم نمی‌شود «برنده‌باش» زوری ساخت!

سر و صورت مهم‌ترین مرد دو دهه گذشته تلویزیون، پر از ترکه و تازیانه بی‌مهری است؛ از شبی که مصاحبه‌اش با محمدجواد ظریف را قیچی کردند تا راه ندادن کارلس پویول به استودیو به بهانه پرهیز از نمایش لاکچری‌بازی. احتمالا مردم با دیدن چهره کاپیتان پیشین بارسلونا یاد قیمت نجومی گوشت و مرغ می‌افتند، اما رویافروشی به آنها با بازی پوچ ستاره و مربع ایرادی ندارد، اصلا نماد ساده‌زیستی و قناعت است! حالا عادل آخرین شلاق‌ها را می‌خورد. به پاس ۲۰ سال بالا نگه داشتن پرچم یک برنامه انتقادی، به پاس دو دهه پرهیز از لابی‌گری و فساد، به پاس نمایش تضارب آرا در رسانه‌ای که به تک‌صدایی شهره است، به پاس پول‌سازی برای سیما از رهگذر آگهی‌های فراوان و گرانقیمت، به پاس صحت، صلابت و سلامت‌نفس و به پاس همه آن چیزهایی که  فکر می‌‌کنیم «ارزش» است، دارند پر و بالش را می‌چینند؛ طوری که هر هفته تا عصر دوشنبه نمی‌داند برنامه دارد یا نه؟ نمی‌داند زمان برنامه‌اش چقدر است و نمی‌داند کجاهایش حق پخش ندارد. دم عیدی هم خبر حذف قریب‌الوقوع عادل از نود را می‌دهند تا خستگی یک سال کار، از تنش به در برود. چه چیزی بهتر از این؟

اسفند چند سال پیش بود که فردوسی‌پور تصمیم گرفت برای برنامه آخر سالش، رضا عطاران را به استودیوی نود دعوت کند. با این وجود مدیران سازمان در آخرین ساعات با این موضوع مخالفت کردند و گفتند عطاران حق حضور روی آنتن زنده را ندارد. خاطرم هست که عادل از این موضوع خیلی آزرده شده بود. می‌گفت حق کسی که این همه سال برای تلویزیون زحمت کشیده، مخاطب جمع کرده و هنوز هم سریال‌هایش چپ و راست بازپخش می‌شود، این نیست. او اما نمی‌دانست که عفریت ناسپاسی، خیلی زود خودش را هم قربانی خواهد کرد. وای از این رسم عادل‌کشی؛ وای از بدعتی که در آن خدمت را با خیانت پاسخ بدهند و محنت را پاداش محبت کنند. به راستی دنیای ما چه شکلی خواهد شد اگر قرار باشد آدم‌ها قدر خوبی را ندانند؟ با چنین رویه‌ای آیا در این روزگار لامروت، سنگ روی سنگ بند خواهد شد؟