از «پوکر» دایی تا «چیپ» یحیی!
تیم ملی، جام هفدهم ملتهای آسیا را بسیار پرقدرت آغاز کرد و توانست با یک نمایش خوب، یمن را با 5 گل از پیش رو بردارد. دیداری که در آن مهدی طارمی دبل و خود را به عنوان مدعی آقای گلی مطرح کرد. به بهانه این برد پرگل و دبل طارمی سری به گذشته زدیم و تعدادی از اتفاقات خاص و ماندگار و خاطرات تلخ و شیرین ایران در جام ملت ها را مرور کردیم.
در جام ملتهای آسیا 1968 تهران، فقط 5 تیم را دربر میگرفت و همه تیمها با یکدیگر بهطور دورهای بازی کردند و یک فینال سنتی وجود نداشت اما بازی آخر بین ما و رژیم صهیونیستی در ورزشگاه امجدیه حالتی مانند فینال پیدا کرد. چرا که حکم به قهرمانی یکی از 2 تیم میداد که از سد امثال تایوان و برمه گذشته بودند. در آن دیدار فراموش نشدنی، با وجود حکومت شاه، فضای ضدصهیونیستی روی سکوهای امجدیه و بین تمام مردم ایران کاملاً محسوس و انزجار از اسرائیلیها ملموس بود. ایران با یک گل فوقالعاده از پرویز قلیچخانی و گل دیگری روی یک ضربه کرنر که با دخالت زندهیاد همایون بهزادی و حسین کلانی به درون دروازه غلتید، رقیب را 2 بر یک شکست داد و نخستین قهرمانی خود را جشن گرفت.
میزبانی که فکر کرد تحقیر شده!
ایران جام ملتهای آسیای 1972 کار خود را در قامت مدافع عنوان قهرمانی، در یک تایلند گرم و شرجی و در شرایطی سخت آغاز کرد. با تیمی که سقفی بر آرزوها و توانمندیهایش متصور نبود و در بازی اول با هتتریک حسین کلانی، عراق را 0-3 درهم کوبید اما در بازی دوم اتفاق عجیب و ویژهای روی داد. وقتی بازی ما و تایلند میزبان گره خورد و رقیب روی ضدحملاتش در نیمه دوم و با مهاجمانی که سرعت زیادی داشتند، 2 گل زد و از ما پیش افتاد، چشمها گرد شد اما در یک تغییر سرنوشت حیرتانگیز، علی جباری، هافبک راست آن روزهای درخشان فوتبال ما، در 15 دقیقه پایانی 3 گل پیاپی به تایلندیها زد و باخت را به برد 2-3 تبدیل کرد تا صعودمان از گروه پرشکوهتر شود. روزنامههای تایلند روز بعد نوشتند: «ایران مخصوصاً این کار را کرد تا تایلند را تحقیر کند و بگوید که خودت را خسته نکن و هر چقدر هم که گل بزنی، آخرش به ایران میبازی!» ایرانیها بسیار کوشیدند به طرف تایلندی تفهیم کنند که واقعاً این طور نبوده و 3 گل جباری به اندازه 2 گل اولیه تایلند برای ایرانیها هم عجیب بوده اما آنها نپذیرفتند و بعد از گذشت 46 سال هنوز هم قدیمیهای تایلند معتقدند که ایرانیها قصد تحقیر آنها را داشتهاند!
ضربه آزاد سلطان
بازی فینال جام ملتهای آسیا 1976 بین ایران و کویت در ورزشگاه آزادی تهران بدجوری گره خورد و مسابقه تا دقیقه 76 با وجود حملات فراوان ما، بدون گل پیش میرفت. کویت در آن زمان در بین تیمهای عربی حوزه خلیج فارس از همه بهتر بود و دروازهبانش احمد طرابلسی در آن فینال هم بارها سد راه ایران شد اما در آن دقیقه خاص یک ضربه آزاد چسبیده به خط 18 قدم به سود ایران اعلام شد و کسی پشت آن توپ نایستاد جز علی پروین که در سالهای بعد به لقب «سلطان» هم مفتخر شد. ضربه آزاد پروین به قدری قشنگ و زیرطاقی و مؤثر نواخته شد که حتی طرابلسی هم از پس آن برنیامد و توپ بر تور دروازه بوسه زد و دقایقی بعد جشن سومین قهرمانی متوالی ایران در تهران و سطح کشور برپا شد.
گل به خودی
تیم ملی با نفرات عالی و آمادهای مثل شاهرخ بیانی، جعفر مختاریفر، بهروز سلطانی و محمد پنجعلی و با سرمربیگری ناصر ابراهیمی رقبایش را یکی بعد از دیگری در جام ملتهای آسیا 1984 در خاک سنگاپور شکست داد و به نیمه نهایی رسید اما در این مرحله و در یکی از تلخترین رویدادهای تاریخ فوتبال ملی، مسابقهای را به عربستان واگذار کرد و از فینال دور ماند که تا دقیقه 89 با نتیجه 0-1 برنده آن بود. حملات سعودیها تا آن دقیقه هیچ اثری نگذاشته و ایران نه فقط با قدرت و موفقیت از دروازهاش دفاع میکرد، بلکه فرصتهایی هم برای زدن گل دوم داشت که از دست داد تا اینکه در دقیقه 89 روی ارسالی از جناح راست شاهین بیانی، مدافع راست جوان وقت ایران با ارتفاعی کم به پرواز درآمد و با یک ضربه سر عجیب و ویژه، دروازه خودی را گشود و نتیجه را 1-1 کرد. این گل چنان ضربه روحیای را به تیم ایران وارد کرد که در ادامه بازی (وقت اضافی) نتیجه کلی را هم واگذار و در نهایت در جامی که قهرمانی حق بدیهی ما بود، به رتبه چهارمی قناعت کرد و عکسالعمل ابراهیمی هم که گفت: «جام در دست ما بود و مفت بیرون افتاد» بیش از آن که دلها را آرام کند، بیقراریها را بیشتر ساخت.
پوکر به یاد ماندنی دایی
با وجود درخشش ایران در بازی مرحله گروهی مقابل عربستان و پیروزی 3 بر صفر در جام ملتهای آسیا 1996 امارات، وقتی ایران و کره جنوبی در یکچهارم نهایی رو در روی هم قرار گرفتند، کسی فکر نمیکرد کرهایها آن طور توسط تیم ایران به توپ بسته شوند و با نتیجه 2-6 شکست بخورند. در روزی که ایران تقریباً هر چه زد، بر تور نشست و گلهای فوقالعاده ما، روحیه حریف را کشت و ایران به یک نقطه اوج بینظیر رسید و حتی بردهای انتقامی کرهایها مقابل ما در مرحله یکچهارم نهایی جام ملتهای آسیا 2000، 2007 و 2011 هم آن سرخوردگی تاریخی و ویژه را محو نکرده است. البته مرد اول آن میدان علی دایی بود که چهار گل از 6 گل ما را زد و با آن پوکر (زدن 4 گل در یک بازی)، یک تنه کره را نابود کرد.
چیپ بد موقع
دیدار ایران و چین در نیمه نهایی جام ملتهای آسیا 2004 در خاک چین به مسابقهای سنگین و پر حادثه و البته تلخ برای ما تبدیل شد. وقتی در 90 دقیقه وقت عادی و یک وقت اضافی 30 دقیقهای نتیجه تساوی یک بر یک ماند، ایران که در مرحله قبلی کره جنوبی را با هتتریک عالی علی کریمی حذف کرده بود به ضربات پنالتی رسید تا با این حربه، خودش را فینالیست و میزبان را راهی ردهبندی کند. پنالتیها هم پا به پا پیش رفت تا اینکه یحیی گلمحمدی پشت توپ ایستاد. برانکو ایوانکوویچ، سرمربی وقت ایران و سایرین، طبعاً انتظاری به جز زدن ضربهای فاقد ریسک و مؤثر را از مدافع وسط پخته ایران نداشتند اما یحیی در انتخابی بیوقت، یک ضربه چیپ زد که گل نشد و همان واقعه که تا به حال هزاران بار نقل شده و صدها انتقاد را از یحیی در پی داشت، رخ داد. عادل فردوسیپور گزارشگر تلویزیونی مسابقه گفت: «این چه وقت چیپ زدن بود، آقای گل محمدی؟!»
ارسال نظر