علی کریمی با سپیدرود رشت چه کرد؟
“علی کریمی” پس از خداحافظی از فوتبال در سال ۱۳۹۳ با دستیاری کارلوس کیروش در تیم ملی ایران پا به عرصه مربیگری گذاشت و پس از بروز اختلاف، ناگهان از تیم ملی کنار رفت.
او پس از حضور چند هفتهای در باشگاه نفت تهران که اینک نامی از آن در فوتبال ایران نیست، در فصل گذشته به سپیدرود پیوست و توانست این تیم را در لیگ برتر حفظ کند.
در فصل جاری نیز از هفته پنجم و پس از ماهها درگیری و کشمکش بر سر مالکیت سپیدرود، اداره کل ورزش و جوانان مالکیت سپیدرود را به جادوگر داد و او در حال حاضر به صورت همزمان مالکیت و مربیگری این تیم را برعهده دارد.
هدف این گزارش، کنکاش عملکرد فنی علی کریمی یا میزان پرداختیاش به بازیکنان و حتی رتبه یکی به آخری سپیدرود در لیگ برتر نیست بلکه میخواهیم نتایج مثبت مدیریتی حضور وی را در رشت بررسی کنیم.
در واقع با تحلیل نقاط ضعف ورزش و فوتبال گیلان، اشارهای داشته باشیم به سایه روشنهایی که با حضور جادوگر در جامعه فوتبال گیلان افتاده است.انتظار میرود این گزارش که در دو قسمت منتشر میشود، بتواند ابعاد اقدامات علی کریمی را به نحو موثری تبیین کند.
حفظ اقتدار و استقلال باشگاه
پس از صعود سپیدرود به لیگ دسته اول، مداخلات اداره کل ورزش و جوانان گیلان و هیئت فوتبال استان در سپیدرود تشدید شد و در هفته هفتم بازیهای لیگ دسته اول، مالک وقت سپیدرود خلع ید شد و تیم در اختیار هیئت فوتبال استان گیلان قرار گرفت.
قبل از واگذاری مالکیت تیم به علی کریمی، آقایان بیات، تنزاده و نوین هم مانند پورمحسن از مالکیت خلع شدند و آتش تهیه تمامی خلع یدهای مالکین سپیدرود، مصاحبههای مداوم اداره کل ورزش و هیئت فوتبال و بازیکنان و جریان هواداری و رسانهای وابسته به هیئت فوتبال بود.
اداره کل ورزش و جوانان گیلان و هیئت فوتبال استان طی این سالها به طور مداوم در امور داخلی باشگاه سپیدرود دخالت میکردند و علاقمند بودند که امور باشگاه خصوصی سپیدرود تحت اراده آنان شکل بگیرد و آنگونه که میپسندند عمل کنند.در واقع، نهادهایی که وظیفه حمایت از سرمایهگذاری و امنیت آن را در فوتبال به عهده داشتند، بهسمت براندازی و نفی مالکیت قانونی مالکان قبلی حرکت کردند.
آنها با مصاحبه، نامهنگاری، تحریک هواداران، تحریک بازیکنان و کادرفنی در انجام مصاحبههای زنجیرهای، ترور شخصیت و پخش شایعات و عملیات روانی شدید و تحریک هواداران برای تجمع، تحریک هواداران به نامه نگاری، ارسال پیامک به مسئولان استان، فضاسازی رسانهای و حتی تهدید جانی، تصویری منفور از مالک در افکار عمومی میساختند.
نکته کلیدی ماجرا این است که با واگذاری مالکیت سپیدرود به کریمی، نه از مصاحبه مداوم مدیرکل ورزش و جوانان گیلان و رئیس هیئت فوتبال استان خبری است و نه شبکه محلی باران به باشگاه سپیدرود کاری دارد و نه هواداران تجمعی تشکیل میدهند و نه تهدیدی انجام میشود و نه اینکه کریمی شخصیتی است که اجازه دهد این نهادها در کار او دخالت کنند.از این رو باید گفت مهمترین اقدام موثر جادوگر در سپیدرود، حفظ اقتدار و استقلال باشگاه و برخورد با مداخلات نهادهای مذکور در اداره باشگاه است.
ساماندهی نظام مالی و قراردادهای باشگاه
سپیدرود از زمان حضور در لیگ دسته دوم تا لیگ برتر، بدهیهای انباشته چند میلیاردی داشته است و این موضوع باعث نگرانی هواداران و علاقمندان به سپیدرود شده بود. با حضور کریمی در سپیدرود موضوع دیون سپیدرود به اشخاص حقوقی و حقیقی و بازیکنان و کادر فنی تا حدودی حل و فصل شده و قراردادهای بازیکنان که بدون محاسبههای دقیق و مبتنی بر نوعی روابط و مسئولیتناپذیری مدیران قبلی در ابتدای فصل جاری منعقد شده بود به طور منطقی اصلاح شد.
بازیکنانی که در زمان مدیران قبلی مشتری داغ رسانهها بودند و هر روز آنان را به اعتصاب تهدید میکردند و با مصاحبههای داغ و آتشین شخصیت مالک و وجهه باشگاه را تخریب میکردند، تحت تاثیر اقتدار مالی جادوگر از سیاستهای جدید تبعیت کردند و اکنون دیگر در هیچ رسانهای اثری از اعتراض بازیکنان نیست. اعمال این سیاست منجر به سبک شدن تعهدات و دیون باشگاه شده و جالب است بدانید که رقمی معادل ۳۰ تا ۵۰ درصد از رقوم قراردادهای ابتدای فصل توسط کریمی تعدیل شده است.
مدیریت حوزه رسانهای
چنانکه پیشتر گفته شد مهمترین ابزار اعمال فشار هیئت فوتبال گیلان و اداره کل ورزش و جوانان استان برای تاثیرگذازی بر اراده مالکان قبلی سپیدرود و موجه ساختن اقدامات حقوقی خود برای خلع ید آنان و بدون کمترین آسیب اجتماعی، هواداران و رسانههای هواداری بوده است.
سایت هواداری در برابر سایت باشگاه، اینستاگرام هواداری در برابر اینستاگرام باشگاه، تلگرام هواداری در برابر تلگرام باشگاه، اطلاعیه هواداری در برابر اطلاعیه های باشگاه و مصاحبه در برابر مصاحبههای مدیران باشگاه همواره استراتژی مشخصی بوده که دنبال میشد.
با این حرکات مدیران قبلی باشگاه در معرض تهاجمات شدید رسانهای قرار داشتند و مساله مهم این بود که بازیکنان و کادر فنی دقیقاً با این جریان هواداری و رسانهای همسو بودند.
با تصدی کریمی بر سپیدرود بهعنوان مالک، شکاف موجود به شکل تحسینآمیزی ترمیم شد، بهطوریکه هیچ رسانه منتسب به هواداری نه تنها علیه باشگاه مطلبی نمینویسد بلکه به نحو کاملاً اطاعت آمیزی آنچه را که مد نظر کریمی است بازتاب میدهند.
ترمیم این شکاف و همسوسازی رسانههای هواداری با سیاست خبری باشگاه شاید بزرگترین خدمتی است که جادوگر تاکنون به باشگاه سپیدرود کرده است.
ارسال نظر