به گزارش پارس نیوز، پسر موبور نروژی به اولدترافورد برگشته. به جایی که در آن متولد شد و رشد کرد. او حالا یک بار دیگر برگشته تا ناجی تیمش شود. تیمی که هیچوقت در آن مهره ثابت و فیکس نبود اما ویژگی ای داشت که او را از بقیه هم قطارانش متمایز می کرد. سولسشیر همیشه یک تعویض طلایی بود،تعویضی که می آمد و کار خراب را درست می کرد. برای اثبات این ادعا فقط یک شاهد کافی است. فینال دیوانه وار 1999 بارسلون جایی که منچستر یک گل از بایرن خورده و چندتا نخورده. تیر دروازه و پیتر اشمایکل شیاطین سرخ را زنده نگه داشته اند تا اوله گنار سولسشیر از راه برسد. دقیقه 80 می آید و دقیقه 93 مهم ترین گل دوران فوتبالش را می زند تا منچستر،با کامبکی برق آسا قهرمان چمپیونز لیگ شود.

آن روزی هم که از فوتبال کنار می رود، سر الکس آنقدر قبولش داشت که او را مربی مهاجمان تیمش کند.

 

حالا الان یک بار دیگر کار منچستر خراب است. شیاطین سرخ از حریفانشان عقب هستند و احتیاج به تعویضی طلایی دارند. تعویضی برای بازگرداندن روح برنده و همیشه پیروز من.یو به این تیم خسته. تعویضی که باز هم سولسشیر یک پای ثابت آن است این بار اما نه در قامت یک شماره 20 قرمزپوش که با کت و شلواری مرتب و اتو کشیده برای نشستن روی صندلی ای که یک زمان فرگوسن کبیر بر آن تکیه می زد.

سولسشیر قطعا گزینه دائمی شیاطین نخواهد بود و عمر مربی گری اش با پایان فصل 2018-2019 به پایان خواهد رسید تا مدیران منچستر به سراغ گزینه های مطرح تر و شناخته تر شده ای چون زین الدین زیدان، آلگری و یا مائوریتسیو پوچتینو بروند با این حال او این فرصت را دارد که در همین زمان اثبات کند که شاگرد خلف مکتب فرگی است.

لیگ برتر شاید دیگر از دست رفته باشد اما یونایتد با سولسشیر هنوز در FA CUP و لیگ قهرمانان حضور دارد و می تواند برای کسب افتخار رقابت کند.رقابتی که قطعا دیگر برای حریفان مثل زمان حضور مورینیو در تیم، رقابتی یک طرفه با آمار 36 موقعیت به روی دروازه داوید دخیا نخواهد بود.

سولسشیر باید راهی را آغاز کند که انتهایش کامیابی منچستریونایتد باشد. راهی که باید ابتدایش،قبول این گزاره باشد که منچستر به فکر جدید و خون تازه احتیاج دارد و دیگر نمی شود با مربیانی بی حال و کم انگیزه و پر حاشیه به جایی رسید.

راهی که در ادامه اش باید این باشد که فوتبال تغییر کرده. دیگر صرفا با بازی مستقیم و سانتر از چپ و راست و شوت از راه دور نمی شود یک بازی را برد. آن هم در فوتبال انگلیس که امثال پپ گواردیولا،مائوریتسیو ساری،یورگن کلوپ و پوچتینو در آن ترک تازی می کنند و هرکدام سبک های نوین و فوق العاده ای از فوتبال را با تیم خود ارائه می دهند. سبک هایی که منچستریونایتد در تمام سال های بعد از فرگوسن نه توانایی اجرای آن را داشته و نه توان مقابله در برابر آن را.

بی تردید آخر این مسیر باید به گزینه ای برای تامین این خواسته ها ختم شود.گزینه ای که این بار نه فقط 20 بازیکن را مربی گری کند، که بتواند یک باشگاه را در جهت بازگشت به روزهای رویایی گذشته مدیریت کند.یک رییس، نه درست مثل سر الکس که قطعا افسانه ای تکرارناپذیر است و شبیه او بودن غیر ممکن.که فردی حداقل در لول سایر مدعیان لیگ جزیره برای بازگرداندن شیاطین سرخ به رقابت بالای جدولی ها.