با این دستفرمان بازگشت به عقب قطعی است
مشکل کشور ما همینجاست، همینجا که مدیران به جای کار و نفد مدیریتی تصمیمهای فنی می گیرند، همین آقای هاشمی طبا آن روزها که باید صدا و سیما را وادار میکرد که حق پخش بدهد تا فوتبال خودش، خودش را بگرداند، دنبال آوردن محمد مایلی کهن به تیم ملی ایران بود چون قیمتی نداشت و ارزان بود.
به گزارش پارس نیوز، محمد سررشتهداری در «مدال» نوشت: دکتر علی شریعتی میگوید: «اگر خواستی به چیزی حمله کنی از آن بد دفاع کن»
حرفهای زیر بخشی از گفته های مصطفی هاشمی طبا، رییس پیشین سازمان تربیت بدنی است، یعنی همان مدیری که محمد مایلی کهن را سرمربی تیم ملی ایران کرد:
«مدیران ما در حال حاضر از حقوق کیروش بزنند. حقوق کیروش ولخرجی است. کیروش را میخواهیم چه کار. اینقدر مربیان باکیفیتی داریم که بخواهیم از مربیان ایرانی استفاده کنیم. امثال علی دایی و امیر قلعهنویی میتوانند به تیم ملی کمک کنند مگر چه میشود یا میبریم یا میبازیم. مگر کیروش در جام ملتهای آسیا مقابل عراق شکست نخورد و حذف نشد. ولی زمانی که قلعهنویی با تیم ملی در ضربات پنالتی در جام ملتها حذف شد او را برکنار کردند.»
میبریم یا میبازیم؟
مگر چه میشود؟ یا میبریم یا میبازیم. این فراز حرفهای آقای هاشمی طبا است که به فوتبال نه به شکل یک صنعت پولساز که به چشم یک طفیلی بی اهمیت نگاه میکند و مدتی هم رئیس سازمان تربیت بدنی بوده است. دوباره بخوانید: «یا میبریم یا میبازیم»!
بدون اغراق باید گفت مشکل بزرگ امروز کشور ما همین نوع نگاه مدیریتی است که نه فقط در فوتبال که در جای جای این کشور ساری و جاری است. آقای هاشمی طبا در دوره ریاستش که معادل وزارت ورزش امروز بود هرگز دنبال این نرفت که حق فوتبال را از صدا و سیما بگیرد، هاشمیطبا هم مثل بسیاری از مدیران دیگر ورزش آمدند تا باشند تا فقط به زعم خود هزینهها را کم کنند (کم کردن هزینه جزو واجبات است البته) اما هرگز دنبال درآمدزایی برای ورزش نبودند و امروز ورزش و فوتبال هرچه میکشد از همین نوع نگاه دیروزش است که فوتبال را حرفهای کرد اما فقط در درون زمین چمن و نه در مجلس و دولت با وضع قوانین حرفهای جدید.
حقوق کیروش چیزی حدود دو میلیون دلار است که وقتی دلار هزار تومان بود این رقم میشد دو میلیارد تومان، وقتی دلار چهار هزار تومان بود این رقم که همان عدد قبلی بود، شد ۸ میلیارد تومان و حالا که ۱۴ هزار تومان است همان دو میلیون دلاری که کیروش میگیرد میشود کمتر از ۴۰ میلیارد تومان.
برانکو حدود ۱.۵ میلیون دلار میگیرد که او هم رقم قراردادش به تومان میشود کمتر از سی میلیارد تومان، شفر هم یک میلیون دلار قیمتش است که او هم رقم قراردادش میشود حدود ۱۵ میلیارد تومان.
با دست فرمان هاشمیطباها باید بدون توجه به وضعیت دلار هم کیروش، هم برانکو و هم شفر را برکنار کنیم و استقلال را بدهیم به دست منصوریان یا مظلومی، پرسپولیس را بدهیم به درخشان یا استیلی و تیم ملی را بدهیم به دایی یا قلعهنوعی.
نتیجه عملکرد و کارنامههای این عزیزان را در تیمهای ملی و استقلال و پرسپولیس دیدهایم که از بخش «یا میبریم یا میبازیمش»، فقط بخش «میبازیم» را میشناسند!
بازگشت به عقب قطعی است
با این دست فرمان همان میشویم که بودیم، همان که هیچ بود، همان که پوچ بود، هم در استقلال هم در پرسپولیس و هم در تیم ملی ایران.
مشکل کشور ما همینجاست، همینجا که مدیران به جای کار و نفد مدیریتی تصمیمهای فنی می گیرند، همین آقای هاشمی طبا آن روزها که باید صدا و سیما را وادار میکرد که حق پخش بدهد تا فوتبال خودش، خودش را بگرداند، دنبال آوردن محمد مایلی کهن به تیم ملی ایران بود چون قیمتی نداشت و ارزان بود. او بخشی را که دوست دارد ببیند را میبیند، شکست تیم ده نفره به عراق را میبیند اما رکورد گل نخوردن در آسیا را نمیبیند، ۴ پیروزی پی درپی مقابل کره را نمیبیند، دو صعود به جام جهانی و بازیهای فوق العاده تیم ایران را نمی بیند، تولید موج جدید برای لژیونر شدن و ارز آوری به کشور توسط بازیکنان اروپایی ایران را نمیبیند، هدر نرفتن میلیاردها هزینه برای نرسیدن به جام جهانی را نمیبیند. نمیبیند چون نمیخواهد ببیند.
آقای هاشمیطبا پراید نخریدن واجبتر است
جناب هاشمیطبا که دو دوره کاندیدای ریاست جمهوری هم بودهاند، به جای آنکه به سیر صعودی دلار بپردازد و این صعود باور نکردنی را نقد کنند چنین نمیکنند، به جای آنکه در مورد اختلاسها حرف بزنند و از قوه قضائیه بخواهند جلوی این هدر رفتنهای مالی چند هزار میلیاردی را بگیرند، چنین نمیکنند اما به جای آن دستور بازگشت به عقب را میدهند.
از جناب هاشمیطبا میپرسیم مگر پراید ۴۰ میلیون تومان میارزد؟ پاسخ قطعا منفی است، پس چرا با همین دست فرمان، دستور نخریدن پراید با این قیمت را نمیدهید؟ مگر دوچرخه با ماشین چه فرقی دارد؟ چرا اینجا حرفی نمیزنید اما نوبت به کیروش یا برانکو و شفر (ایشان در مورد برانکو و شفر حرفی نزدهاند اما این مسیر شامل آنها هم میشود در ادامه) که میرسد، بردن و باختن فرقی ندارد؟
فرق دارد جناب هاشمیطبا، فرق دارد که موج میلیونی مردم افسرده سه شب در جام جهانی آستانه اتحاد را رد کردند، فرق دارد که سه شب این مردم در اوج خوشحالی در سراسر کشور موج زدند. برخی از کشورها با هزینههای هنگفت جشن گوجه فرنگی و جنگ بالشها و جشن رنگها و کنسرتهای مجانی برگزار میکنند تا مردمشان خوشحال باشند، فرق باختن و بردن همین است اگرچه با این تدارکات و نداشتن بازیهای دوستانه از این تیم در جام ملتهای آسیا آبی گرم نمیشود اما به جای حل و فصل مشکلات این تیم آیا باید بخشی را هم که درست است بزنیم و خراب کنیم؟
یا میبریم یا میبریم
اینکه هاشمیطبا یک روز بعد از حرفهای اسلامیان در مورد مشکلات مالی شدید فدراسیون فوتبال این حرفها را میزند کمی عجیب است. کمی عجیب است که چرا هاشمی طبا به جای آنکه کمک کند تا فوتبال دلار دولتی بگیرد در حمایت از دولت امید میگوید کیروش را بردارید یا میبریم یا میبازیم!
نه با این دست فرمانها بازگشت به عقب قطعی است، کاش مدیران بلند پروازی داشتیم که میگفتند: «یا میبریم یا میبریم». این بدترین دفاعی بود که از فوتبال تا کنون دیده بودیم.
ارسال نظر