، شب تلخی که پرسپولیس پشت سر گذاشت با چه مرهمی درمان می شود؟ پرسپولیس هم خودش را در شوک فرو برد هم چنان بر ذوق هوادارانش زده که معلوم نیست چطور قرار است این کمر خم شده راست شود.

شرایط در اردوگاه سرخ بهم ریخته شده و کسی نمی تواند منکر شرایط حساس و بغرنج سرخپوشان شود.انگار بند ناف فوتبال ایران را به شاید ها و اگرها و ممکن ها و امیدها و ... بریده اند. شاید مسئولان باشگاه پرسپولیس از بزرگشان گرفته تا کوچکشان دوست دارند همه مهر سکوت بر لبانشان بزنند و به خاطر 90 دقیقه مسقط هیچ کسی کوچکترین گزندی به این تیم وارفته نزند بلکه شاید و اگر شانس و اقبالی در کار باشد دری به تخته بخورد و پرسپولیس بتواند 4 گل خورده را جبران کند و فینالیست شود.

شاید هم فکر بدی نباشد. می توانیم چشم هایمان را ببندیم و خیلی امیدوارانه به بازی برگشت تمرکز کنیم و این قدر شرایط را عالی ببینیم که فکر کنیم پرسپولیس می تواند بارسلونای دیگری باشد. در عالم ماورالطبیعه هر نشدنی شدنی هست. اگر اراده بالاتر از آنچه ما فکر میکنیم مقدر شود هر اتفاقی ممکن است اما آنچه در واقعیت و روی کاغذ است چیز دیگری می گوید و آنچه ابزار ماست همین چیزهایی است که روی کاغذ است و آنچه می بینیم.

پرسپولیس مقابل الهلال یک حریف دست و پا بسته ای بیش نبود که حتی زور این را نداشت وقتی حریفش در بهترین زمان ممکن 10 نفره شد خودش را بر بازی دیکته و تحمیل کند. نه تنها شاگردان برانکو یارای چنین کاری را نداشتند حتی این قدر در هنگی خود گیر کرده بودند که نمی‌دانستند چطور باید بر خود مسلط باشند. اگر برانکو در این بازی احمد نوراللهی را نداشت چه می کرد؟ خلاهای پرسپولیس مقابل الهلال تازه سر باز کرد. پرسپولیس تیم بی دفاع، پرسپولیس تیم بدون هافبک وسط کار راه انداز، پرسپولیس بدون مهاجمی که مدافعان حریف را درگیر خود کند، پرسپولیس ....

واقع بینی در این شرایط بهترین کمک به هواداران این تیم است. الهلال بدون شک از بهترین های آسیا است و قدرت ساق بازیکنان این تیم قابل انکار نیست. تیمی که یک قیمت بازیکنش معادل بودجه نصفه و نیمه باشگاه پرسپولیس در یک فصل است آیا توقع هست که در نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا به راحتی مقابل تیم ایرانی پرچم سفید بالا ببرد؟ الهلال همان طور که خود برانکو هم بعد از بازی به آن اشاره کرده در تمام نقاط زمین بهتر از تیم ایرانی بود و واقع بین بودن برانکو نشان می دهد باشگاه های ایرانی برای رسیدن به قله های موفقیت خیلی دید فراتر از احساسات و شور هواداری باید داشته باشند.

چطور می شود توقع داشت وقتی باشگاه های ایرانی کماکان در شکایت های مختلف در فیفا همیشه محکوم هستند برای کسب مقام در آسیا سری در سرها در بیاورند. پرسپولیسی که سه روز قبل از بازی با الهلال مهمترین بازی سال دچار شوک منفی می شود و راه برون رفت از آن هم تقریبا سخت و غیر ممکن است چطور می تواند از پس الهلالیبر آید که تا آخرین لحظه به دنبال جذب بازیکن بود تا با همه قوا مقابل سرخپوشان قد علم کند.

پرسپولیس از کجا و از چه زمانی به چهار میخ کشیده شد؟ پرسپولیس روزی شکست خورد که مهدی طارمی بدون فکر و با مشاوران همیشه در صحنه ای که جز منفعت خود چیز دیگری پیش رویشان نیست راهی ترکیه شد تا آرزوهای خود را در ریزه اسپور دنبال کند اما به هر دلیل موجه و غیر موجه ای او نتوانست در دیار غربت دوام بیاورد و باز بدون فکر و با همراهی همان مشاوران همیشه در صحنه بدون اجازه از باشگاهی که با آن قرارداد بسته بود راهی تهران شد و از همه بدتر باشگاه پرسپولیس بدون کار کارشناسی و حقوقی اقدام به عقد قرارداد می کند تا درست سه روز قبل از حساس ترین بازی چند سال اخیر خود اسیر رایی شوند که هیچ راه فراری از آن ندارد.

در این گزارش قصد نداریم به ماجرای پرونده محکومیت طارمی بپردازیم که خود قصه پر غصه دیگری دارد اما بدون تردید غیبت مهدی طارمی در شکل بازی پرسپولیس مشهود بود. مهدی طارمی هر چند به دلیل نوع بازی اش در ترکیب پرسپولیس مورد انتقاد برخی هواداران و پیشکسوتان پرسپولیس هست اما بازی شب گذشته شاگردان برانکو نشان داد این تیم چقدر به بودن طارمی متکی است و نبود او به خوبی نمایان شد. طارمی هر چند در طول بازی با از دست دادن موقعیت های زیاد اعصاب هوادارانش تیمش را خورد می کند اما حضور او باعث درگیر شدن دو الی سه مدافع حریف می شود و شب گذشته پرسپولیس درست چنین بازیکنی را نداشت. همه این مسائل گواه این است که مسئولان باشگاه پرسپولیس بدانند چرا منتقدان از پرونده طارمی صحبت می کنند و دلیل این نقدها مغرضانه و از روی مرض نیست.

مسئولان باشگاه پرسپولیس باید بدانند در جایی که دست کم میلیون ها هوادار پرسپولیس در بهت و حیرت این شکست هستند حق دارند بدانند خیریت محکومیت طارمی چه بوده است؟ خوردن 4 گل؟! بازی بد؟! شاید هم به قول همان مسئول پرسپولیس حتما خیریتی بوده تا پرسپولیس چنین شب غم انگیزی را سپری کند.

بازی شب گذشته پرسپولیس و شیوه بازی شاگردان مرد کروات البته طعنه دیگری هم داشت. آن هم جای خالی کمال کامیابی نیا و سید جلال حسینی. تکلیف دومی که مشخص است. مصدومیت کاپیتان که در بدترین موقع دست پرسپولیس را بست و وقتی پای مصدومیت وسط باشد شاید نتوان چندان خرده ای گرفت اما در مورد اولی چه باید گفت؟ مردی که با خطاهای بیجا و بی موقع اش از فصل گذشته تا به حال در حساس ترین بازی ها دست برانکو و دوستانش را بد در حنا گذاشت. کامیانی نیا هم باید خلوتی برای خود دست و پا کند و به این فکر کند چطور با خطای بی مورد و خشنش در بازی با الاهلی این چنین تیمش را خالی از مهره کرد. او که از سوی AFC همین دیروز نقره داغ شد حالا باید به این فکر کند چطور با رفتار غلط فنی اش پرسپولیس را نقره داغ کرد.

پرسپولیس بی شک روزهای سختی در پیش دارد. برانکو باید این لشکر شکست خورده را برای لیگ، برای جام حذفی و برای بازی برگشتی که بیشتر شبیه تشریفاتی می ماند آماده کند. این وسط نقش مدیریت پرسپولیس چیست؟ نقش خود بازیکنان چه می تواند باشد و هواداران چطور می خواهند با تیمشان کنار بیایند؟

پرسپولیس قطعا به یک معجزه نیاز دارد اما آیا همه معجزه ها فقط برای تیم های ایرانی اتفاق می افتد؟!مثل همیشه باید دندان هایمان را بهم فشار دهیم تا 90 دقیقه مسقط هم تمام شود.