باشگاه پارما همان تیمی که در دهه 1990 تبدیل به یکی از مدعیان جدی در فوتبال ایتالیا شده بود، پس از ورشکستگی و بحران مالی به دسته های پایین تر تبعید شد اما خبر بازگشت پارما به سری ب، دوباره نام این تیم را بر سر زبان ها انداخت. به همین بهانه، نگاهی خواهیم داشت به آن تیم رؤیایی پارما در دهه ۱۹۹۰، همان پارمای دوست داشتنی!
 
هر کدام از شهرهای ایتالیا از تاریخ منحصر به فردی برخوردار هستند، تاریخی سرشار از فراز و فرود، تاریخی مملو از پیروزی و شکست به ویژه در دوره رنسانس که اغلب شهرهای ایتالیا به برتری جویی می اندیشیدند. وقتی که حکومت محلی پارما در سال 1545 میلادی بر پا شد و پاپ پل سوم این شهر و قلمروی اطراف آن را برای پیر لوئیجی پسر نا مشروع خود به ارث گذاشت، اهمیت شهر پارما در تاریخ کشور ایتالیا فزونی یافت.
 
شاید پس از آن اتفاقات هیچ گاه شهر پارما به اندازه دهه 1990 مطرح نگردید. خانواده ثروتمند تانتزی با تأسیس کارخانه تولیدی فراورده های غذایی در شهر پارما، یک قطب جدید تجاری و بازرگانی را در ایتالیا به وجود آوردند. کالیستو تانتزی مالک اصلی این کارخانه علاوه بر جنبه های تجاری، بلند پروازی های دیگری را در سر می پروارند و بدین منظور، هیچ چیز را بهتر از فوتبال نمی دید. او با تکیه بر ثروت خانوادگی و البته درآمدهای حاصل از کارخانه، وارد عرصه فوتبال شد و باشگاه پارما کالچو را تحت پوشش قرار داد. استخدام مربیان و سپس بازیکن های بزرگ، پارما را تبدیل به هفتمین قدرت در سری آ کرده که بعدها از سوی روزنامه های این کشور، به «هفت خواهر» معروف شدند. کالیستو تانتزی و کارخانه محصولات غذایی «پارمالات» وارد بخشی از تاریخ فوتبال ایتالیا شده و پارمای بزرگ یا «Il Grande Parma» را به وجود آوردند.
 
یادی از آن پارمایِ دوست داشتنی!
 
پارما بین سال های 1992 تا 2002 به دو جام یوفا، یک جام برندگان جام اروپا، یک سوپر کاپ اروپا و سه قهرمانی در کوپا ایتالیا دست یافت. سریال موفقیت های کم نظیر پارما در سال 2003 و پس از وقوع ورشکستگی مالی کارخانه فوق الذکر، به پایان رسید اما داستان آن تیم رؤیایی پارما تا ابد در برگ های کتاب تاریخ فوتبال ایتالیا ماندگار خواهد شد.
 
مردم شهر پارما به میهن پرستی یا Campanilismo مشهور هستند. پارما در منطقه امیلیو- رومانیا بین رودخانه «پو» و سه منطقه توسکانی، لیجوریا، لومباردی و ونتو محصور شده که منابع طبیعی آن به طور تاریخی، از شهرت خاصی برخوردار است. در روزگاری نه چندان دور، تئاتر Regio پارما با تئاتر La Scala میلان رقابت داشت، لامبورگینی های پارما در برابر فِراری های مودنا می ایستاد و دو نوع از پنیرهای این شهر در سراسر ایتالیا بی رقیب بود. مردم شهر پارما همواره به جوزپه وردی آهنگ ساز مشهور خود می بالیدند و در سال های اوج، بازیکن های تیم پارما نیز با آهنگ Marcia Trionfale ساخته وردی، وارد زمین چمن ورزشگاه انیو تاردینی می شدند. از اوایل دهه 1990 به بعد، مردم شهر بیش از هر چیزی به تیم فوتبال خود فخر می فروختند و سایر فخر فروشی های پارمایی ها به گرد پای فوتبال هم نمی رسید.
 
یادی از آن پارمایِ دوست داشتنی!
 
آغاز موفقیت های پارما به سال 1985 مربوط می شود که این تیم به سری ب صعود کرد. آریگو ساکی با اتخاذ سیستم ۲-۴-۴ متکی بر یارگیری منطقه ای و پرسینگ یک پارچه توانست تأثیر شگرفی بر تیم پارما بگذارد. این مربی پس از صعود پارما به سری آ در فصل ۸۷-۱۹۸۶، مورد توجه سیلویو برلوسکونی قرار گرفته و به میلان پیوست تا آن تیم رؤیایی میلان را بسازد.
 
در حالی که پارما یک مربی بزرگ همچون ساکی را از دست داد، تغییرات نیز در اسپانسر این باشگاه به وجود آمد. ارنستو چزرینی رئیس وقت باشگاه پارما به سراغ یک حامی مالی (اسپانسر) جدید رفت که همان کارخانه پارمالات متعلق به خانواده تانتزی بود. پارما که از بدو تأسیس در سال ۱۹۱۳، همواره بین سری د تا سری ب همچون آسانسور، بالا و پایین می شد، اکنون و با این حامی مالی جدید سرنوشت متفاوتی را در پیش داشت.
 
یادی از آن پارمایِ دوست داشتنی!
 
اوج قدرت آن تیم رؤیایی پارما موسوم به «Il Grande Parma» به سال های مربیگری کارلو آنچلوتی و آلبرتو مالزانی مربوط می شود. پارما در آن سال ها از وجود بازیکن های بزرگی همچون جان لوئیجی بوفون، لیلیان تورام، فابیو کاناوارو، خوان سباستین ورون، دیگو فوزر، انریکو کیِزا و هرنان کرسپو بهره می برد. پیراهن زرد با نوارهای آبی تبدیل به نماد شهر پارما شد. اولین مربی که هویت پارما را در سری آ تثبیت کرد، نِویو اسکالا بود.
 
اسکالا در نخستین تجربه جدی سرمربیگری اش توانست تیم رجینا را به سری ب بیاورد و با این که تمایل چندانی به ترک کالابریا نداشت اما مسئولان باشگاه پارما این مربی را بهترین گزینه برای پروژه بلند پروازانه خود دانسته و اسکالا را به خدمت گرفتند. وقتی نِویو اسکالا از کالابریا به امیلیا رسید، کلیشه های مرسوم را کنار گذاشت تا طرحی نو در اندازد. به هر حال او نِویو اسکالا بود، مردی با پشتکار فراوان که همه حرف های خود را در زمین تمرین به بازیکن هایش می زد.
 
یادی از آن پارمایِ دوست داشتنی!
 
اسکالا از سیستم دگماتیک ۲-۴-۴ آریگو ساکی عبور و به سراغ ۲-۳-۵ رفت و با تکیه بر همین سیستم توانست موفقیت های بزرگی را برای پارما به ارمغان بیاورد. پارما در فصل ۹۰-۱۹۸۹ با پیروزی ۲-۰ مقابل رقیب محلی اش یعنی تیم رجیانا به عنوان چهارمین تیم از سری ب صعود کرد تا جالوبولو [لقب باشگاه پارما به معنی زرد و آبی] برای اولین بار پس از 77 سال از تأسیس، وارد بهشت فوتبال ایتالیا (سری آ) شود.
 
تراژدی بزرگ این بود که معمار این موفقیت ها یعنی چزرینی چند ماه پیش از این دستاورد بزرگ، از دنیا رفت و لحظه صعود پارما به سری آ را ندید. چزرینی از سال 1976 رئیس این باشگاه بود و مرگ او چندان هم به ضرر باشگاه پارما تمام نشد زیرا جاده ها برای خرید ۹۸% سهام باشگاه توسط کارخانه پارمالات فراهم گردید.
 
یادی از آن پارمایِ دوست داشتنی!
 
کالیستو تانتزی خریدار باشگاه پارما بخش عمده ای از وظایف ریاست این باشگاه را به جورجو پدرانسکی همکار خود در کارخانه پارمالات سپرد. پدرانسکی نیز به خوبی از عهده این مسئولیت بر آمده و بازیکن های بزرگی از جمله کلودیو تافارل دروازه بان برزیلی، ژرژ گرون سوئیپر بلژیکی، لوئیجی آپولونی و لورنزو منوتی را برای تقویت خط دفاعی به خدمت گرفت. توماس برولین مهاجم خوش سیمای تیم ملی سوئد و یکی از ستاره های جام جهانی 1990 و آلساندرو ملی نیز برای تقویت فاز هجومی به پارما پیوستند.
 
نویو اسکالا در نوآوری تاکتیکی خویش از یک لیبرو در سیستم ۲-۳-۵ استفاده می کرد که این لیبرو در مواقع لزوم از خط دفاعی جدا می شد. سیستم ۲-۳-۵ وی نقش دو گانه ای داشت و گاهی با پوشش دو وینگر توسط دو دفاع کناری به سیستم ۲-۵-۳ تبدیل می گردید. پارما در نخستین فصل حضور در سری آ توانست به رتبه پنجم دست یافته و جواز حضور در جام یوفا را نیز به دست بیاورد.
 
کسب رتبه هفتم سری آ در فصل بعد، برای تحقق اهداف بلند پروازانه کالیستو تانتزی یک عقب گرد محسوب می شد اما پیروزی مقابل یوونتوس در فینال کوپا ایتالیا 1992 بخشی از این ناکامی را جبران کرد. این قهرمانی پارما در کوپا ایتالیا، سر آغاز یک دهه طلایی و البته شروعی بر یک رقابت تنگاتنگ با یوونتوس بود. در آن سال ها، مسابقه یوونتوس و پارما به اندازه برخی از دربی های کلاسیک ایتالیایی، حساسیت و جذابیت داشت.
 
موفقیت های پارما با افزایش ارزش کارخانه حامی این باشگاه رو به فزونی گذاشت و پیراهن این تیم یکی از ارزشمند ترین آگهی های تبلیغات در سراسر دنیای فوتبال را به خود اختصاص داد. نقش کارخانه پارمالات به قدری در موفقیت های پارما اهمیت داشت که حتی برخی از گزارش گر های خارجی، این تیم را با نام «پارمالات» می شناختند. البته این اشتباه اگر هم به مذاق تانتزی خوش می آمد، برای پارمایی ها [Parmensi] چندان خوشایند نبود.
 
یادی از آن پارمایِ دوست داشتنی!
 
در آن سال ها، پول هنگفتی در حساب باشگاه پارما جاری بود و اسکالا نیز با تکیه بر اشتیاق و کار بی امان در مسیر موفقیت گام بر می داشت. هر روز نحوه بازی پارما بهتر می شد و نحوه بازی آنها به ضد حملات و خط دفاعی مستحکم متکی بود. نقل و انتقالات پارما نیز حکایت های خاصی داشت و توازن بین خلاقیت و مهارت را به رخ می کشید. انتقال فاستینو آسپریا در سال 1992 از اتلتیکو ناسیونال کلمبیا و جان فرانکو زولا در سال 1993 از ناپولی، تلفیقی از فانتزی و حیله گری را به پارما آورد. نستور سنسینی و ماسیمو کریپا به ترتیب از اودینزه و ناپولی به پارما ملحق شده تا همه گزینه های مطلوب اسکالا در انیو تاردینی جمع شوند.
 
دو گل فاستینو آسپریا در نیمه نهایی جام برندگان جام اروپا مقابل اتلتیکو مادرید در ویسنته کالدرون، وی را تبدیل به چهره محبوب هواداران پارما کرد و آنها یک مجسمه سیمانی را از آسپریا ساختند. یکی دیگر از شب های رؤیایی هواداران پارما، پیروزی مقابل تیم رویال آنتورپ و فتح نخستین جام اروپایی در ورزشگاه ومبلی بود.
 
پارما در فصل ۹۳-۱۹۹۲ به مقام سوم سری آ دست یافت و به رکورد 58 مسابقه بدون شکست تیم رؤیایی میلان تحت هدایت فابیو کاپلو خاتمه داد. اسکالا در فصل بعد نیز مقابل کاپلو قد علم کرد و تیم میلان را در سوپر کاپ اروپا شکست داد. اوج هنر شاگردان اسکالا در فصل ۹۵-۱۹۹۴ و در رقابت با یوونتوس بود. پارما و یوونتوس در آن مقطع زمانی، جدی ترین رقبای یکدیگر محسوب شده و در 3 جبهه مختلف به رقابت پرداختند.
 
یادی از آن پارمایِ دوست داشتنی!
 
یوونتوس در آن فصل توانست پارما را در فینال کوپا ایتالیا شکست داده و در سری آ نیز 10 امتیاز بیشتر از پارما به دست بیاورد اما در فینال جام یوفا، شاگردان اسکالا از سد یوونتوس گذشته و یک جام اروپایی دیگر را به کارنامه خود افزودند. دینو باجو هافبک ملی پوش پارما در تقابل با تیم سابقش در فینال جام یوفا، ستاره میدان بود. باجو هم در پیروزی ۱-۰ مسابقه رفت در ورزشگاه انیو تاردینی و هم در تساوی ۱-۱ مسابقه برگشت در ورزشگاه دل آلپی، دروازه یوونتوس را گشود و جام یوفا را از چنگ تیم پُر ستاره یوونتوس با مثلث مخوف روبرتو باجو، جان لوکا ویالی و فابریتزیو راوانلی در آورد.
 
نویو اسکالا یک مربی واقع اندیش بود و حتی در یک مصاحبه اعتراف کرد که پارما توانایی غلبه بر یوونتوس در کوران لیگ و فتح اسکودتو را ندارد اما در مسابقات تک حذفی در برابر هیچ حریفی کم نخواهد آورد. کالیستو تانتزی رئیس بلند پرواز باشگاه، چندان از این رویکرد اسکالا راضی نبود و به چیزی جز قهرمانی در سری آ نمی اندیشید. بعدها همین مسئله به جدایی اسکالا از پارما علی رغم موفقیت های چشم گیر این مربی بود.
 
خرید هریستو استویچکوف به ازای 10 میلیون پوند با هدف تقویت پارما جهت دستیابی به اسکودتو صورت گرفت. این ستاره بلغار سال های خوبی را در بارسلونا سپری کرده و توپ طلا را به دست آورد اما پرداخت این مبلغ برای یک بازیکن مسن، دیوانه وار به نظر می رسید. البته با حضور استویچکوف، شهرت کارخانه پارمالات به شرق اروپا نیز رسید و تانتزی قسمت عمده ای از این هزینه را جبران کرد. خرید استویچکوف چندان بر وفق مراد اسکالا نبود زیرا او با سه مهاجم بزرگ رو به رو می گردید. اسکالا اعتقاد ویژه ای به جان فرانکو زولا داشت و حضور ستاره بلغار را موجب کاهش کارایی و اثر گذاری زولا می دانست.
 
یادی از آن پارمایِ دوست داشتنی!
 
پارما در نخستین فصل حضور استویچکوف به مقام ششم سری آ تنزل کرد و تانتزی یک تغییر مهم را در کادر مدیریتی باشگاه به وجود آورد. وی پُست ریاست باشگاه را از پدرانسکی گرفته و به پسرش استفانو سپرد. تغییرات در پارما به نیمکت نیز رسید و کارلو آنچلوتی مربی اهل رجو امیلیا جانشین نویو اسکالا مشهور به «آقای پارما» شد. هواداران پارما برای اولین بار با چهره ای خطرناک و غیر اخلاقی از کالیستو تانتزی رو به رو گشته و بعدها به این نتیجه رسیدند که بلندپروازی های وی صرفاً به منظور اهداف مالی بود.
 
استفانو تانتزی رئیس جدید باشگاه پارما اقدام به خرید ستاره های بزرگی همچون تورام، کیِزا، کرسپو و استانیچ کرد و دو استعداد ناب یعنی جیجی بوفون و فابیو کاناوارو را از تیم آکادمی باشگاه پارما به خدمت گرفت. آنچلوتی از سیستم ۲-۴-۴ در پارما استفاده نموده ولی در برخی موارد به سیستم ۲-۳-۵ اسکالا نیز رجوع می کرد.
 
رقابت بسیار جذابی در فصل ۹۷-۱۹۹۶ بین یوونتوس و پارما برای فتح اسکودتو به وجود آمد. پارمای آنچلوتی با دو تساوی پیاپی ۱-۱ مقابل تیم های میلان و یوونتوس در هفته های پایانی سری آ، مقام قهرمانی را از دست داد و اسکودتو با اختلاف 2 امتیاز به شاگردان مارچلو لیپی در تورین رسید. ناکامی در فتح اسکودتو و مخالفت آنچلوتی با استخدام روبرتو باجو توسط استفانو تانتزی رئیس باشگاه پارما باعث افزایش اختلافات بین آنها شد.
 
یادی از آن پارمایِ دوست داشتنی!
 
یک فصل بدون جام باعث شد تا صبر استفانو تانتزی به پایان رسیده و آلبرتو مالزانی را جانشین کارلو آنچلوتی کند. مالزانی از آن دسته مربیانی بود که به سخت گیری شهرت نداشت، صدای بلند و خوشحالی های خاص پس از گل، جزو ویژگی های بارز این مربی محسوب می شد. به ستاره های پارما در دوره حضور آلبرتو مالزانی دقت کنید؛ جیجی بوفون درون دروازه، لیلیان تورام و نستور سنسینی در قلب خط دفاع، دیگو فوزر و پائولو وانولی در جناحین زمین، آلن بوغوسیان و دینو باجو در هافبک دفاعی، خوان ورون در نقش هافبک جلو، هرنان کرسپو و انریکو کیِزا در خط حمله
 
فصل ۹۹-۱۹۹۸ را باید موفق ترین فصل در تاریخ باشگاه پارما دانست زیرا جالوبلو به دو قهرمانی کوپا ایتالیا و جام یوفا دست یافت. پیروزی ۳-۰ مقابل مارسی در فینال جام یوفا منجر به قهرمانی پارما گردید. از سال 2000 به بعد، مشکلات مالی پارما به تدریج آغاز و پارما که از جمع مدعیان قهرمانی سری آ دور شده بود، فقط به یک قهرمانی در کوپا ایتالیا 2002 تحت هدایت پیترو کارمانیانی بسنده کرد. مشکلات مالی چاره ای جز فروش ورون و کرسپو به ازای مبلغ مجموع 50 میلیون پوند و بوفون و تورام به ازای مبلغ مجموع 80 میلیون پوند باقی نگذاشت. حتی این مبالغ نیز کفاف بدهی های پارما را نداد و در سال 2003 برای اولین بار، رسوایی های مالی و مشکلات اساسی کارخانه پارمالات حامی اصلی این باشگاه فاش گردید.
 
یادی از آن پارمایِ دوست داشتنی!
 
پارما که تا چند سال پیش، هشتمین باشگاه بزرگ ایتالیا بود، با بدهی 20 میلیارد دلاری مواجه و کالیستو تانتزی نیز به جزم کلاه برداری، اختلاس و اعمال مجرمانه به 17 سال زندان محکوم شد. سرنوشت باشگاه پارما و کارخانه پارمالات به یکدیگر وابسته و در حقیقت، پارما نیز یک باشگاه ورشکسته بود که زعامت آن تا سال 2007 به یک دادگاه ویژه واگذار گردید. می توان سرنوشت باشگاه پارما را مشابه ناپولی دانست که دقیقاً چنین اتفاقاتی را چند سال زودتر تجربه کرد و هر دو باشگاه نیز پس از یک دوره طلایی ولی کوتاه، قربانی بی درایتی مالکان خود شدند. حالا هواداران پارما مانده اند و فقط خاطراتی از آن روزهای خوش که شاید هرگز تکرار نشوند. توماسو گیراردی طی چند سال اخیر عنان این باشگاه را در اختیار گرفته و فعلاً توانسته این تیم را به سری ب بازگرداند تا فقط یک قدم به حضور پارما در جمع بزرگان فوتبال ایتالیا باقی مانده باشد.
 
یک ضرب المثل محلی در پارما وجود دارد که چنین می گوید:
 
وقتی که از درخت بالا می روید، نباید فراموش کنید که هر چه بالاتر رفته، شاخه های درخت نیز نازک تر شده و شما از زمین دورتر می شوید!
 
این ضرب المثل دقیقاً با روزهای اوج و سپس سقوط پارما در دوران کالیستو تانتزی انطباق معنایی دارد. چه بسا که روزهای بازگشت به اوج و تکرار روزهای آن پارمای دوست داشتنی نزدیک باشد.
 
یادی از آن پارمایِ دوست داشتنی!