در این یادداشت آمده است: تلویزیون از این حیث که ماهیت یک سویه و تعامل رسانه ای یک طرفه دارد و خود می بُرد و خود می دوزد و آن را بر قامت اندیشه مخاطب می پوشاند، را نمی پسندم مگر گاه گاهی خانواده را همراهی کنم و برنامه ای خاص مشاهده کنم.
مثل خندوانه که دیشب دیدم و نخندیدم بلکه مباهات ورزیدم نه به خندوانه بلکه به مهمانش که یک لرستانی اصیل و پاکنژاد بود.
فارغ از رنگ سرخ و آبی به دروازه بان سرخابی تیم ملی وطنم، فوتبالیست ساده و بی پیرایه هم تبارم در خطه زاگرس افتخار می کنم و معتقدم رامبد جوان می بایست در برابر سادگی و آینه داریش تعظیم می کرد و نکرد.
در برابر او که ساده و صمیمی و با تبسمی معنادار در این برنامه گفت؛ رُفتگری و کارواشی و چوپانی را سخت تجربه کرده است و با این گفته اش دل صاحبان این مشاغل را شاد کرد و امیدوار به این معنی که فرو دست ها از هر دست که باشند شاید روزی روزگاری پله های ترقی و پیشرفت را طی کنند.
رامبد جوان باید در برابر مهمان ویژه خندوانه تعظیم می کرد و نکرد چرا که او هم در مسابقات مقدماتی جام جهانی و هم در مسابقات لیگ برتر خوش درخشیده و تیمش را به قهرمانی رسانده بود.
رامبد جوان باید در برابر این لَک با غیرت تعظیم می کرد و نکرد در برابر او که ساده و صمیمی واژه ها را ادا می کرد و ساده و بی ریا از گذشته اش گفت و صادقانه گفت و دیالوگ هایش در دل می نشست و کارگردان کار کُشته خندوانه تسلیم صفای سادگی اش شد و کم آورد.
در این برنامه رامبد جوان دروازه بان بلند قامت فوتبال وطن را مجبور کرد که آواز بخواند و او ساده و ایلیاتی یک دهن آواز خواند.
دروازه بان پرافتخار تیم ملی از گله گوسفندانش گفت، از فرهنگ بومی، از ایمانی که روح و جانش را صیقل داده بود از ناملایمات زندگی اش از عرق ریزی و استرس های مداومش در بازی های بزرگ و دفاع جانانه از دروازه تیم ملی برای همه اینها، طناز خندوانه باید در برابرش تعظیم می کرد و نکرد.
علیرضا بیرانوند با سادگی اش با صفای درونش به خندوانه اعتبار بخشید و مردم را به وجد آورد و سادگی و صفای درونش قهقهه های تصنعی رامبد جوان را به زانو در آورد و به تنهایی مرکز ثقل این برنامه شد.
9102