اخراج دروازه بان سنگین وزن به اتهام شرط بندی

شاو که احتمالا برای شهرت افزون تر دست به این کار زده بود با فشار امروز رسانه های انگلیسی باید با باشگاه ساتون قطع همکاری کند.

امروز خبر رسید که یکی از بنگاه‌های انگلیسی شرطی طراحی کرده بود که شاو ممکن است روی نیمکت پای بخورد و او بعد از بازی اعتراف کرد که از این ماجرا خبر داشته: «چند نفر از بچه‌ها به من گفتند که چنین شرطی وجود دارد. من در طول روز چیزی نخورده بودم. با خودم گفتم بگذار با آنها یک شوخی بکنم. ما همه تعویض‌های‌مان را انجام داده بودیم و تیم ۲ بر صفر عقب بود.»

اما حالا رسانه‌ها می‌گویند که این کار شاو با توجه به اطلاعش از ماجرای شرط‌‌بندی حرکتی غیرقانونی است و باید مورد بازجویی و تحقیقات قرار بگیرد . اتفاقی که باعث شده باشگاه ساتن یونایتد عذر این گلر مشهور اما نه چندان کارآ را بخواهد.

قصه شهرت این  دروازه بان 127 کیلویی به چندی  پیش برمی گردد . ماجرا از روزی شروع شد که ساتن‌یونایتد با پیروزی یک بر صفر مقابل لیدز بزرگترین شگفتی دور چهارم جام حذفی انگلیس را خلق کرد. طبق قرعه ساتن در دور پنجم باید با آرسنال، یکی از مدعیان قهرمانی لیگ برتر روبرو می‌شد و رسانه‌ها برای نشان دادن اختلاف سطح دو تیم سراغ دروازه‌بان ذخیره این تیم رفتند.

وین شاو ۴۵ ساله که ۱۲۷ کیلوگرم وزن دارد و با شکم بزرگش شباهت زیادی به یک بازیکن فوتبال ندارد. گزارش‌هایی درباره شاو و عکس‌هایی که او را در حال شیرجه زدن نشان می‌داد، در هفته‌های گذشته بارها در رسانه‌های انگلیسی منتشر شد. آنها متوجه شدند که شاو در سال‌های جوانی با آلن شیرر در آکادمی ساوتهمپتون همبازی بوده است و سراغ آقای گل سابق لیگ برتر رفتند. شیرر گفت: «وقتی ۱۵-۱۴ ساله بودیم در یک تیم بازی می‌کردیم. من توانستم به رویایم که بازی در لیگ برتر بود برسم و او هم به رویایش که کامیون فروش همبرگر بود رسید.»

البته رویای مرد برگز فروش خیلی زود به پایان رسیده است اگر چه ممکن است شهرت عجیب او که بازی مقابل آرسنال را تحت تاثیر قرار داده بود برایش سودآور باشد.

سرمربی ساتن یونایتد در این مورد به Sky Sports گفته: «من امروز صبح بیدار شدم و متوجه شدم بحرانی به وجود آمده است. ما متوجه پیامدهای این اتفاق هستیم و وین شاو متاسفانه مجبور شد به این خاطر استعفا دهد. حقیقت این است که من و رییس باشگاه از اتفاقی که برای شاو رخ داد عمیقا متاسف هستیم. من با وین صحبت کردم و او پشت تلفن گریه می کرد. شرایط بسیار غم انگیزی است.»