جمعی از جوانان هفت شهرستان جنوبی استان کرمان که محیط زیست یکی از دغدغه های اصلی آنها به شمار می رود به دنبال شرایط بحرانی تالاب جازموریان نامه ای سرگشاده خطاب به رضا کیانیان بازیگر مطرح کشورمان و سفیر حفظ محیط زیست منتشر کردند.

متن این نامه به شرح ذیل است؛

«در روزگاری که انسانیت در معرض خطر است، دل دادن به انسانهایی با قلب پاک و اندیشه‌ای ژرف که بتوان در سایه‌ تدبیر و اراده پولادینِ آنها در برابر ناهنجاری‌ها و ناملایمات ایستاد، دستگیری است برای کسانی که بی پشت و پناه دل در گرو ساختن آینده‌ای درخشان و دست یافتن به زندگی شاد دارند.

زندگانی و شاد زیستن ما، بسته به زیست محیطی سالم و با طراوت و درخور است که انسان‌ها یا آن را در دسترس دارند و یا شرایط رسیدن به آن را به وجود می‌آورند.

ایران عزیز ما، سرزمینی بی‌نظیر با اقلیم‌های گوناگون و طبیعتی رنگارنگ و چشم‌اندازی متنوع است که در معرض انواع آسیب‌ها و مخاطرات بوده است. این تنوع بیش از اینکه باعث جذب افکار سازنده و پویا باشد در معرض دید منفعت‌طلبان و سودجویانی است که دانسته و ندانسته کمر بسته‌اند به زدن ریشه‌ آن.

نتیجه‌ این بی‌تدبیری، نابودی جنگل‌ها، خشک شدن رودها، دریاچه‌ها، تالاب ‌ها، مرگ گونه‌های گیاهی و جانوری و... است.

نابودی طبیعت پیرامون ما، روح و روان انسان را به زوال می‌کشاند، سال‌هاست که در سرزمین پهناور ایران، شاهد نابودی مواهب طبیعی و خدادادی هستیم. نمونه‌ آن کم شدن پوشش گیاهی و جنگلی نوار ساحلی دریای مازندران، انقراض نسل ببر مازندران، در خطر بودن پلنگ ایرانی و خرس آسیایی است. همچنین در سال‌های گذشته مرگ تدریجی دریاچه‌ ارومیه نمونه‌ بارز بی‌مبالاتی و بی‌برنامگی انسانی بوده است.

مردمی که دردمند این درد بزرگند، نیازمند اندیشه، تدبیر و پشتیبانی کسانی هستند که برای احیا و حفظ میراث طبیعی و خدادادی تلاش می‌کنند.

سفیر محترم حفظ محیط زیست؛ جناب آقای کیانیان

دفتر گشوده و قلم به دست گرفته‌ایم تا شرحی از حال پریشان خود و طبیعت پیرامونمان را بنگاریم.

ما جوانان سرزمینی پهناور در جنوب کرمان هستیم که از جانب مردم هفت شهرستان با شما سخن می‌گوییم. ما همسایه‌ تالابی زیبا و جانبخش به نام جازموریان هستیم که ریشه در تمدنی کهن دارد. تالاب بین‌المللی جازموریان یکی از بزرگترین تالاب‌های آب شیرین ایران، یکی از بزرگترین منابع تولید علوفه‌ی طبیعی خاورمیانه و از مهمترین زیستگاه‌های پرورش شتر در کشور بوده است. جلگه‌ای حاصلخیز که هزاران گونه‌ گیاهی و جانوری را در خود پرورش می‌داد و پناهگاهی بود برای مردمانی نجیب و زحمتکش که کشاورزی و دامپروری‌شان در سایه‌ مهربانی تالاب رونق داشت. اما اینک با گذشت زمان، غلبه‌ دیو خشکسالی و بی تدبیریِ انسانی، این تالابِ زیبا سرابی است که دیگر تشنه‌ای را هم گمراه نمیکند؛ سرزمینی خشک و تفتیده.

حالا دیگر نه منشأ حیات، بلکه صوراسرافیلی است برای برخاستن گرد و غباری که دیگر حیات بخش نیست، اینجا دیار برخاستن و هجرت شده است، نه ماندگاری و زندگانی.

اینجا دیگر مهد تمدن جهان نخواهد بود، بلکه قبرستان مردمی خواهد شد که میراث‌دار تمدنی دیرپا بوده‌اند. مهاجرانی که می‌توانند معضلات غیرقابل جبرانی را در پی داشته باشند؛ قاچاق کالا و مواد مخدر، افزایش حاشیه‌نشینی در شهر ها، افزایش بیکاری، گسترش فقر و فساد و تقویت راهزنی و غارتگری.

از طرفی تالاب جازموریان، اندوخته‌ای طبیعی برای تمام مردم ایران و حتی جهان به شمار می‌آید. این تالاب زیستگاه گونه‌های نادری از گیاهان، پرندگان و حیوانات است که متاسفانه یا از بین رفته‌اند و یا در معرض نابودی قرار دارند.

به گفته‌ کارشناسان، 25 درصد ریزگردهای نابودگری که مدت‌هاست زندگی را در ایران تیره و تار کرده‌اند، از بستر خشکیده‌ جازموریان برمی‌خیزند.

امروز نه تنها حیات مردمان جنوب کرمان، بلکه زندگی و سلامت تمام هموطنان عزیزمان به وضعیت این تالاب بستگی دارد.

می‌ترسیم نابودی بیصدایِ این تالاب، صدایش چند سال بعد گوش همه‌ ما را کٙر کند، اما دیگر خیلی دیر خواهد بود.

ما تریبون‌هایی مانند حامیان دریاچه‌ ارومیه نداریم (که به شکرانه لطف پروردگار، دوباره احیا شد)، اما پناه بی پناهان خداست و کسانی که دل در گرو یاری رساندن به خلق خدا که همانا بهترین عبادات است را دارند، یاری گر ما خواهند بود.

جناب آقای کیانیان، می خواهیم تنهایمان نگذارید، دست یاری مان را بفشارید و به همدلی با ما در احیای تالاب بین المللی جازموریان حیات را دوباره به این اکوسیستم کم نظیر برگردانیم.»