داستان ناکامی استقلال از روزی شروع شد که منصوریان با استفاده از موج بلند شده از سوی هواداران بعد از شکست در داربی با هدایت مظلومی و در ادامه شکست در فینال حذفی به نیمکت استقلال رسید اما نتوانست از این سرمایه بزرگ استفاده کند. منصوریان که سرمست از حضور در استقلال بود، تلاش کرد تا با استفاده از نسخه سرمربیان پیشین استقلال در دهه هشتاد، رفتار آنها را تکرار کند. درگیری با برخی پیشکسوتان و اعضای هیات مدیره و استفاده از قدرت لیدرها، اتفاقاتی بود که باعث شد استقلال بیشتر از متن، درگیر حاشیه شود.

هر چند منصوریان به درستی فهمیده بود که حاشیه ها نقش زیادی در نتیجه گیری در فوتبال ایران دارد و با بکار بردن ادبیات خاصش، می‌توان مردم را حامی خود کرد اما فراموش کرد که مسائل فنی نیز بخش اعظمی از مربیگری است و این نتایج هستند که در نهایت معرف واقعیت و مبنای تحلیل‌ها می‌شوند.

منصوریان در شش ماه ابتدایی حضور در استقلال تصور می‌کرد که رسانه و سکو دو فاکتور اصلی برای موفقیت در استقلال هستند اما فراموش کرده بود که رسانه‌ها و سکو شروط لازم برای دستیابی به موفقیت هستند اما کافی نیست و برای رسیدن به موفقیت در استقلال به عوامل دیگری نیاز است.

هر چند سرمربی استقلال در نشست خبری بعد از شکست برابر نفت تهران گفت که برای مهار بازیکنان نفت و ضربات ایستگاهی این تیم برنامه ریزی کرده اما جریان بازی چندان بر این صحبت صحه نمی‌گذارد چون اگرچه که استقلال چند فرصت خوب را بدست آورد ولی تیم نفت هم در موقعیت‌سازی کمتر از استقلال نبود. این روزها هواداران استقلال در صفحات مجازی از فوتبال این تیم انتقاد می‌کنند. آنها می‌پرسند که فوتبال مالکانه و جذابی که روز اول به آنها وعده داده شد کجاست؟ استقلال روند رو به رشدی را در نحوه بازی‌هایش ارائه می‌کند ولی هنوز با وعده‌ها فاصله دارد و این در حالی است که نیمی از فصل گذشته است. از سویی استقلال از بازیکنان نامدار و خوبی برخوردار است. افرادی مثل بختیار رحمانی، به نوعی شاه‌ماهی نقل و انتقالات بودند که به استقلال پیوستند ولی اثری از او و بازیکنی مثل افشین در استقلال نیست.

شنیده شده که منصوریان در محافل خصوصی اعلام کرده مبعلی را بجای رحمانی مدنظر داشته اما باشگاه نتوانسته او را جذب کند. البته این ادعا تایید نشده ولی اگر واقعا چنین مطلبی بیان شده باشد، آیا کسی هست که نحوه آمدن پر سر و صدای بختیار رحمانی را فراموش کرده باشد؟ آن هم نحوه آمدنی که منصوریان با رضایت تمام از آن نام می‌برد؟ از طرفی جذب بازیکنان مختلف از نفت، این حاشیه را برای استقلال ایجاد کرده بود که این تیم به نفت دوم تبدیل شده است.

استقلال مصاف مهمی را برابر تراکتورسازی و بعد از آن برابر نفت تهران از دست داد و حالا به نظر می‌رسد منصوریان به نوعی برای کاستن فشارها، به دنبال انداختن تقصیر شکست بر سر چند بازیکنش است. هر چند شاید در این زمینه حق هم داشته باشد ولی آیا از دست دادن نتیجه برابر صنعت نفت آبادان، ماشین سازی تبریز، گسترش فولاد و استقلال خوزستان هم بر گردن بازیکنان استقلال بود؟ شاید بهتر باشد علیرضا منصوریان شجاعانه شکست را بپذیرد و با نگاهی رو به جلو، به فرصت‌های باقی مانده نگاه کند. فرصت‌هایی که سریعتر از تصور او می‌گذرند.