فوتبال ایران که اکنون در صدر رنکینگ فیفا در بخش تیم های آسیایی قرار دارد، آنقدر در عرصه بین المللی ضعیف عمل کرده که انتقاد همگان را برانگیخته است. در این بین، برخی حتی موضوع را یک جریان عامدانه تحلیل می کنند که با توجه به مجموعه اتفاقات، دور از ذهن قرار نمی گیرد. برخی حاضرند برای حضور در مجامع بین المللی و بهره مندی از مزیت هایش، تن به هر رفتار و اقدامی دهند که کمترینش، تابعیت از مقامات بالا دست اجنبی و بی توجهی به منافع ملی است.

واقعیت این است که فوتبال ایران هیچ جایگاهی در تصمیم سازی های فوتبال آسیا و جهان ندارد و هرچه می گذرد، این موضوع را به شکلی عینی تر می توان دید و لمس کرد. در موضوع قاره کهن، اگرچه ردیفی از سمت ها و پست ها را می توان در کنفدراسیون یافت؛ اما نمایندگان ما هیچ محلی از اعراب ندارند و فقط سفرهای توریستی دارند. علی کفاشیان نیز به شکلی عمل می کند که گویا یکی از نمایندگان کشورهای حاشیه خلیج فارس است و نسبتی با کشورمان ندارد. این موضوعات واقعیت هایی است که نشان می دهد وضعیت بغرنجی داریم که هر روز نیز بدتر از قبل می شود.

* از افتضاح عربستان تا باتلاق مالزی

یکی از بدیهی ترین نمونه ها در اذعان بر ادعای وضعیت بغرنج فوتبال ایران در سطح بین المللی، پرونده عربستان سعودی است که مانند لکه سیاهی بر کارنامه کفاشیان و یارانش باقی خواهد ماند. این کشور عربی که راسا و رسما سیاست را در این ورزش مداخله داد، با حمایت و همراهی شیخ سلمان، رئیس بحرینی کنفدراسیون آسیا، توانست به خواسته خود برسد. در این پرونده، آنقدر تعلل و کم کاری صورت گرفت و اقدامی شکل نگرفت که به سختی می توان باور داشت که تعمدی در کار نبوده است.
 
فوتبال ایران و دیپلماسی تحقیرآمیز/ و اینک شیخ علی! 
 

ماجرای عربستان را می توان یک عرض ارادت به شیخ سلمان و یارانش دانست که در سال های اخیر از هر ترفندی برای ضربه زدن به فوتبال ما استفاده کرده اند. موضوعی که حتی در دادگاه حکمیت ورزش نیز به درستی پیگیری نشد که البته، بخشی از آن ناشی از فقر دانش حقوقی و بین الملل در فدراسیون ما بود که موجب شد تا یک اتفاق سیاه در کارنامه این مجموعه به ثبت برسد.

اما این پایان کار نبود. برگزاری بازی با سوریه در مقدماتی جام جهانی و وضعیت اسف بار ورزشگاه میزبان را می توان ضربه ای دیگر به فوتبال ایران برشمرد. ماجرا در این قضیه به قدری واضح و مبرهن بود که نیاز به هیچ توضیح اضافی ندارد. به راستی، کنفدراسیون آسیا و مدیران شیخ نشینش که سابقه ای روشن در عداوت با ملت ایران دارند، آیا می توانند کار دیگری نیز علیه ما انجام دهند که خودداری کرده اند؟

* نمایندگانی که فقط توریست هستند!

نمایندگان فوتبال ما در مجامع بین المللی، عملا نقش یک گروه توریستی را دارند. مروری بر نام ها نشان می دهد که هیچ تاثیری در کنفدراسیون و فیفا نداشته و ندارند. آنها که بعضا تخصص قابل توجهی نیز ندارند، فقط در قامت سیاهی لشگر عازم مجامع و رویدادها می شوند و نیم نگاهی هم به میز و صندلی‌ها دارند. همین نیز باعث می شود تا تاثیری در تصمیم سازی ها نداشته باشیم و نتوانیم ساده ترین نمونه های برآورده سازی مناقع ملی را به نمایش بگذاریم.

حال، فردی نیز مانند علی کفاشیان که در حد معاون کنفدراسیون فوتبال آسیا قرار دارد و خواهان سمتی مهم در فیفاست، به قدری ضعیف و منفعل است که نبودش به صرفه تر به نظر می رسد و دستکم دلمان نمی‌سوزد. وی که با مدیریت نامطلوبش، فوتبال کشور را دچار بحران ها و عقب ماندگی تاریخی کرده، اکنون در عرصه خارجی در حال تکرار این روزهای تلخ است.
 
فوتبال ایران و دیپلماسی تحقیرآمیز/ و اینک شیخ علی! 
 

او به گونه ای رفتار کرده که در قامت یکی از همراهان جریان اعراب حاشیه خلیج فارس به شمار می رود. همین نیز موجب شده تا امروز ابهامی باشد که شاید این اهمال ها و ضعف ها یک ترفند برای جلب رضایت اعرابی باشد که در عداوت با ما کوتاهی نمی کنند. تاریخ این مرز و بوم سرشار از اوراقی مربوط به افرادی است که برای خدمت به اجنبی، منافع ملی را بر باد داده اند.البته، اما امیدواریم که چنین نباشد؛ ولی کارنامه کفاشیان آنقدر تاسف برانگیز هست که هر ناظری را غم‌زده می کند.

امید است که علی کفاشیان به مسیر کنونی ادامه ندهد و راهی را در پیش بگیرد که به سود منافع این ملت و کشور باشد؛ وگرنه تاریخ قضاوتی تلخ از روزهای برون مرزی وی خواهد داشت که تا امروزش شائبه های فراوانی داشته و برخی وی را یار و همراه شیخ نشین ها می دانند. او باید مراقب باشد که هم نشینی با این شیوخ بر چاه‌های نفت نشسته که هرچیز و هرکس را با دلارهای نفتی‌شان می سنجند و وزن می‌کنند، او را نیز ملازم خود قرار ندهد!