سردار دوباره گل زد، این بار در لیگ روسیه و مقابل آرسنال تولا. او تمام رکوردها را یکی یکی درو می‌کند و البته طلسم‌ها را می‌شکند. ابتدا رکورد گل نخوردن اتلتیکو مادرید در ویسنته کالدرون و سپس طلسم گل زدن در لیگ روسیه. او دوباره بدل به همان مهاجمی شده که همه انتظارش را می‌کشند.
 
تمام کننده و کم اشتباه. موقعیت شناس و موفق در بازی هوایی. اینها سردار را از بقیه متمایز کرده و بهانه‌ای شده تا نام او دوباره سر زبان‌ها بیفتد. نامی که حالا المپیک مارسی و باشگاه‌های بزرگ اروپایی را خواهان خود می‌بیند. هر چند سردار علاقه‌ای به صحبت درباره پیشنهادها ندارد و به قول خودش فکر به آنها نیز تمرکزش را به هم می‌ریزد.

از آرسنال تولا شروع کنیم. گل زیبایی به ثمر رساندی که عنوان بهترین گل هفته لیگ روسیه را به خود اختصاص داد. از این بازی صحبت کن. چطور شد حریف را 4 بر یک شکست دادید؟
 
 آرسنال تیم قدرتمندی بود. هدف آنها کسب حداقل امتیاز در زمین روستوف بود. ما 10 دقیقه اول خیلی بد بازی کردیم و پراشتباه بودیم. کمی که از زمان بازی گذشت به خودمان آمدیم و 4 گل به ثمر رساندیم. محکوم به برد بودیم و باید آرسنال را در زمین خودمان شکست می‌دادیم.
 
تو هم گل زدی و هم پاس گل دادی. پاس گل به نام خودت ثبت شد اما انگار توپ لحظه آخر به پای تو برخورد نکرد.
 
 توپ در اختیار من بود اما لحظه آخر مدافع حریف آن را دفع کرد که جلوی پای بازیکن روستوف افتاد و او هم گل زد.
 
هدف تو این بود که با پشت پا پاس بدهی؟
 
 راستش را بخواهید نه. قصدم پاس دادن نبود چون بازیکنان خیلی فشرده یارگیری کرده بودند می‌خواستم خودم ضربه بزنم که در نهایت توپ به بازیکن خودی رسید و او هم گل اول روستوف را به ثمر رساند.
 
گل را هم که با ضربه سری زیبا وارد دروازه آرسنال کردی. این چندمین گل تو با ضربه سر بود. چه شد که طی یکی دو فصل اخیر اینقدر سرزن شده‌ای و در نبردهای هوایی موفقی؟
 
 خب با مربی‌ام خیلی کار کرده‌ام. بخصوص سرگئی کریچنکف. او خیلی مرا در زدن ضربات سر کمک کرد. بعد از تمرین، 15 تا 20 دقیقه با من اختصاصی کار کرد و باعث شد با سر خوب کار کنم.
 
اینکه در نوجوانی والیبال هم بازی می‌کردی نقشی در پرش‌های تو ندارد؟
 
 پرش هایم که به خاطر والیبال است چون خانوادگی والیبالیست بودیم و همین باعث شد تا در بازی هوایی و پرش‌ها قوی باشم.
 
تو بعد از گل به اتلتیکو مادرید مصاحبه‌ای انجام ندادی. بهتر است سری هم به این بازی بزنی.
 
 اتلتیکو مادرید تیم چغری است و یکی از بهترین باشگاه‌های جهان. بازی جلوی بازیکنان این تیم مشکل است اما کادر فنی روستوف به ما گفت که در طول بازی زود تصمیم بگیرید و سرعت بازی را بالا ببرید. همین آنالیز کادر فنی به ما کمک کرد تا بهتر بازی کنیم اما حیف که در نهایت بازی را واگذار کردیم.
 
هم رکوردهای اتلتیکو مادرید را شکستی و هم طلسم خودت.
 
 من طلسم را قبول ندارم. تمام تلاشم را می‌کردم تا گل بزنم اما هر مهاجمی روز خوب و بد دارد. از طرفی بار اولی بود که من اینقدر نزدیک به هم بازی می‌کردم. تقریبا هر سه روز یک بار باید به میدان می‌رفتم و این مرا تحت فشار گذاشته بود.
 
اما تمام این مسائل باعث نشد تا از تو انتقادی صورت نگیرد. در ایران می‌گفتند که سردار افت کرده و دیگر مثل قبل گل نمی‌زند. خودت این انتقادها را شنیدی؟
 
 من همیشه انتقادپذیر بوده‌ام اما آنهایی که از من انتقاد کرده‌اند لحظه‌ای به فشردگی بازی‌ها فکر نکرده‌اند. هر چند من کار خودم را انجام دادم و مربیان روستوف و تیم ملی نیز از عملکردم راضی بودند. درست است که یک مهاجم باید گل بزند اما در خیلی از بازی‌ها کادر فنی روستوف از من گل نمی‌خواست.
 
این را من هم شنیده بودم. می‌گفتند روستوف و کادر فنی‌اش وظایفی جز گل زدن روی دوش تو می‌گذاشتند. البته در برخی از بازی ها. درست است؟
 
 برای برخی از بازی‌ها چرا اما همه آنها نه. از طرفی برخی مربیان این مسائل را در رسانه‌ها می‌گویند تا فشار از روی دوش مهاجم شان برداشته شود. این انتقادها که در ایران از من انجام شد واقعا غیر منصفانهبود. آن هم در حالی که من برای تیم ملی هم گل زدم و روند رو به رشدم را ادامه دادم.
 
یک جلسه از همراهی تیم ملی محروم شده ای؟ حسرت غیبت مقابل سوریه را نمی‌خوری؟
 
 این خبر ناراحت‌کننده‌ای برای من بود. صد در صد حسرت می‌خورم که چرا در این بازی نمی‌توانم در ترکیب تیم ملی باشم. البته فکر نمی‌کردم محروم شوم، چون خیلی از بازیکنان قطر کارهایی زشت‌تر از ما انجام دادند. آنها به ما حمله کردند و ما نمی‌توانستیم بایستیم و نگاه شان کنیم. الان هم ناراحتم و از صمیم قلب دوست داشتم مقابل سوریه بازی کنم اما این اتفاق رخ نداد.
 
مثل همیشه بحث پیشنهادهای تو مطرح است. از مارسی گرفته تا لیورپول و دورتموند.
 
 فقط در رسانه‌ها شنیدم که این تیم‌ها مرا می‌خواهند. خودم بی خبرم و در جریان آنها قرار ندارم. تمرکزم فعلا روی روستوف است. البته معتقدم این اخبار و انتشار آنها تمرکز مرا به هم می‌ریزد. اصلا هم نمی‌دانم چرا همه روی من زوم کرده و مدام درباره پیشنهادهایم می‌نویسند.
 
چون یکی از استعدادهای بزرگ فوتبال ایران هستی که همیشه با بهترین مهاجمان دنیا مقایسه می‌شوی.
 
 نمی‌دانم چرا اما هر بازی که گل می‌زنم با یک مهاجم مقایسه می‌شوم. یک روز شبیه تورس هستم و یک روز گریزمان. این مرا خسته کرده. مگر ما علی دایی را نداریم؟ او بهترین گلزن جهان است اما مرا شبیه او نمی‌دانند و با او مقایسه نمی‌کنند. واقعا چرا؟ الگوی من علی دایی است و از طرفی او بهترین گلزن جهان محسوب می‌شود. پس بهتر است با او مقایسه شوم تا امثال گریزمان و تورس و مسی.