سوشا مکانی: باز هم شلوار زرد میپوشم!
سوشا مکانی دروازهبان سابق پرسپولیس روزهایی آرام و بیحاشیه را در فوتبال نروژ پشت سر میگذارد.
او بعد از یک سال پرفراز و نشیب در پرسپولیس حالا خیلی دورتر از ایران به دنبال اهدافی است که پیش از آن ممکن بود خیلی دور از دسترس وی به نظر بیاید. اما سوشا در مصاحبه جذابش با خوشبینی از آینده صحبت میکند و با اعتماد به نفس از بالارفتن پلهها میگوید.
در این مصاحبه با ما همراه باشید:
باتوجه به اتفاقهایی که فصل گذشته افتاد میتوان گفت سوشا مکانی از ایران فرار کرد؟
نه نمیشود چنین حرفی درباره تصمیم من زد چراکه من از قبل تصمیم را گرفته بودم. من از اواسط فصل پیش به آقای برانکو و ایگور پانادیچ گفته بودم میخواهم فوتبالم را در اروپا پیگیری کنم و حتی آقای برانکو به من گفتند که تصمیمی درستی است و حتما در آنجا موفق خواهی شد. فقط این را میتوان بگویم کسانی که باید میدانستند در جریان رفتن من به نروژ بودند.
اینکه حدود 6 ماه است که از فضای فوتبال ایران دور شدهای تو را اذیت نمیکند؟
من الان نباید در رسانههای ایران باشم چراکه کارم جای دیگری است و تمام تمرکزم روی کاری است که انجام میدهم. من برای هدفی خاص به فوتبال اروپا آمدهام و طبیعتا فقط هدفم را دنبال میکنم. خدا را شکر در مسیر جدیدی که پیدا کردهام همه از من راضی هستند، از هواداران تیممان گرفته تا بازیکنان، مربیان و مدیران باشگاه و این از همه چیز مهمتر است.
سوشا مکانی در ایران زندگی پرحاشیهای را تجربه کرده است. اینکه در این سطح در حاشیه بودی به فوتبالت لطمه نزد؟
واقعیتش را بخواهید من دوست ندارم به گذشته برگردم حالا میخواهد این گذشته وحشتناک باشد یا فوقالعاده. واقعیت این است که زندگی شخصی من به خودم مربوط است و بهتر است من را در زمین بازی قضاوت کنید ضمن اینکه من الان مسیر زندگی خودم را طی میکنم و به هیچ چیزی فکر نمیکنم. طبیعی است که من راهم را میروم و در این مسیر پستی و بلندیها و سنگریزههایی هم وجود دارد. اما من بیتوجه به آن راه اصلیام را برای فتح یک قله بزرگ میروم.
اگر به گذشته برگردی باز هم شلوار زرد و تیپهای عجیب و غریب را برای پوشش خود انتخاب میکنی؟
باز هم شلوار زرد میپوشم چون از نظر من شلوار زرد مشکلی ندارد و این زندگی شخصی خودم بود. آدم میتواند دو شخصیتی باشد و در ظاهر یک طور رفتار کند و لباس بپوشد و در باطن مدل دیگری رفتار کند اما من کار خودم را انجام میدهم و سلیقه خودم را دارم حالا اگر این سلیقه با باور عمومی جامعه مغایرت داشته باشد هم چندان مهم نیست چراکه من هیچ وقت در مورد پوشش کسی نظر ندادهام و کسی هم حق ندارد در مورد پوشش من حرف بزند. تا حالا هرگز به کسی نگفتهام لباسی که پوشیدهای قشنگ است یا زشت است و انتظار ندارم که کسی در این مورد نظر بدهد.
خیلیها میگویند سوشا مکانی، دروازهبانی که تجربه حضور در تیم ملی را دارد همان راهی را انتخاب کرده که نیکبخت واحدی در سالهای اوجش انتخاب کرد و البته ضربه شدیدی هم خورد. این موضوع را تایید میکنی؟
من با حرفهایی که در مورد علیرضا نیکبخت واحدی میزنند ندارم اما به جرات میگویم که نیکبخت یکی از 3 بازیکن برتر تاریخ فوتبال ایران است و من همیشه به او بابت یک اسطوره احترام میگذارم. کاری ندارم که با نیکبخت برخورد خوبی نشد اما من هرگز راه علیرضا نیکبخت واحدی را بد نمیدانم و به همین دلیل همیشه به او احترام میگذارم.
فصل پیش به گفته بیشتر کارشناسان تو مقصر اصلی قهرمان نشدن پرسپولیس شناخته شدی. این حرفها ناراحتت نمیکند؟
من اصلا کاری به حرفها و حواشی دور و برم ندارم و همیشه عادت کردم که به مسیر مستقیمم نگاه کنم. اینکه در اطرافم چه میگذرد برایم مهم نیست اما این را باید بگویم که باعث افتخارم است که در تیمی حضور داشتم که شرایط سخت قعرجدول را تحمل کرد و در روز آخر برای قهرمانی میجنگید. این باعث افتخار من است و حالا اینکه عدهای چه میگویند برایم مهم نیست.
ولی خیلیها میگفتند که سوشا مکانی قهرمانی را از پرسپولیس گرفته است و در واقع تو نباید به این موضوع افتخار کنی؟
این را یک بار برای همیشه میگویم و آن هم این است که دروازهبانی یک پست خاص است و فقط کسی که قبلا دروازهبان بود میتواند در مورد من نظر بدهد. شاید افرادی باشند که تجربه حضور در درون دروازه را نداشتند اما به من نقد فنی کردند. من حرفهای آنها را گوش دادم اما هرگز تاثیری روی کارم نداشت و فقط اگر یک دروازهبان قدیمی نقدی به من کرد آن را اجرا کردم. پس برایم مهم نیست که افرادی که در درون دروازه قرار نگرفتهاند در مورد من چه میگویند.
تو الان با کلینشیتهایی که در لیگ نروژ انجام دادهای یکی از دروازهبانهای موفق ایران محسوب میشوی، کمی در مورد شرایطت صحبت میکنی؟
واقعیتش را بخواهید خودم هم نمیدانم چند کلینشیت کردهام چون این موضوع واقعا برایم مهم نیست. کلینشیت آماری است که فقط در ایران مهم است و در دنیا همه در مورد عملکرد فنی یک دروازهبان صحبت میکنند. در نروژ هواداران، همتیمیهایم، مربیان و مدیران باشگاه از من راضی هستند و همین برای من بزرگترین پاداش است. در فوتبال اروپا به اندازه زحمتی که میکشی پاداش میگیری و لزومی ندارد به حواشی توجه کنی.
با عملکردی در پیش گرفتهای فکر میکنی بار دیگر درهای تیم ملی به روی تو باز میشود؟
حتما؛ من احساس میکنم وقتی راهت را درست میروی حتما اتفاقهای خوب پشت آن است. الان یکی از فرزندان کشور ایران به جای من در تیم ملی حضور دارد، به جای من که به جای خودش. تلاش میکند تا ایران را سربلند کند و من برای تمام دروازهیانهای تیم ملی آرزوی موفقیت میکنم. دوست دارم این را هم بگویم که اگر روزی به تیم ملی دعوت شدم به جای خودم دعوت شدم نه جای کس دیگری.
با شرایطی که داری انگار دوست نداری دوباره به فوتبال ایران برگردی. این موضوع درست است؟
اول باید بگویم که من دو سال دروازهبان اول پرطرفدارترین و بزرگترین تیم در فوتبال آسیا بودهام. به پرسپولیسی بودنم افتخار کردهام، میکنم و خواهم کرد و هیچ وقت یادم نمیرود که در چه تیم بزرگی بازی کردهام و در دلم این تیم را با دنیا عوض نمیکنم. با این حال الان مسیر جدیدی را در فوتبالم پیگیری میکنم و دوست دارم این مسیر را تا پایان بروم. مطمئن باشید پایان این راه بعد از مدتها سختی یک مسیر شیرین خواهد بود.
در مورد تجربه بازی در لیگ 2 نروژ صحبت کن. خیلیها میگویند لیگ این کشور چندان سطح بالا نیست.
اول این را بگویم که لیگ نروژ مثل خیلی از کشورها لیگ یک، دو ، سه و چهار ندارد. نام یک لیگ تیپیلیگا است که در آن تیمهای قدرتمند نروژ بازی میکنند و لیگ پایینتر اوبوسلیگا است که ما در آن بازی میکنیم. بد نیست بدانید تیمی که من در آن بازی میکنم میوندالن سال گذشته در تیپیلیگا بازی میکرد و امسال در اوبوسلیگا. ما در این لیگ تمام تیمهای بالای سریمان را با اختلاف شکست دادهایم و این شانس را داریم که در پلیآف به تیپیلیگا صعود کنیم. در حال حاضر تیم ششم جدول ردهبندی هستیم و با همین رتبه در پلیآف شرکت میکنیم اما باید در 3 هفته مانده به پایان این لیگ اختلاف 4 امتیازیمان را با تیم سوم جدول کم کنیم چراکه اگر سوم شویم این حسن را دارد که در تک بازی پلیآف میزبان خواهیم بود و در غیراینصورت باید میهمان باشیم.
برای تو پیشنهادی از تیمهای بهتر آمده است؟
همین الان که دارم با شما صحبت میکنم حداقل از 4 تیم تیپیلیگا که رتبههای خوبی دارند پیشنهاد دریافت کردهام. من واقعا باید از آقای امیر سلطانی و خانم سمیرا سمیعی تشکر ویژه داشته باشم که برای من زحمت میکشند و امیدوارم در مسیری که میروم بهترین اتفاقها را تجربه کنم.
چرا لج میکنی؟