سرنوشت تلخ دو ستاره کشتی فرنگی
حبیبالله اخلاقی نماینده ۸۵ کیلوگرم ایران با قانون عجیب تعیین برنده روی امتیاز آخر به نماینده آلمان باخت و شانس کسب مدال را از دست داد. ایران چند سال است در این وزن مشکلات زیادی دارد.
چند سال پیش، ماجرا متفاوت بود. دسته ۸۵ کیلوگرم فرنگی، محل رقابت چند فوقستاره بود برای رسیدن به دوبنده تیم ملی. گل سرسبد تقابلهای این وزن، تقابل طالب نعمتپور و سامان طهماسبی بود. طالب نعمتپور یک اعجوبه بود. بدن عجیبی داشت و بسیار باهوش بود؛ یک لر جنگنده که امتیاز گرفتن از او سختترن کار ممکن بود. سامان طهماسبی هم بدن فوقالعادهای داشت و خوشتکنیک بود. چهره آرامش شبیه همه قهرمانهای مهم تاریخ کشتی بود.
سامان طهماسبی سال ۲۰۰۶ روی سکوی سوم دنیا رفت. سال ۲۰۰۷ هم برنز جهان را گرفت. جنگ دوستداشتنی این دو برای رسیدن به دوبنده تیم ملی، خیال همه را از مدال المپیک راحت کرده بود. سامان رفت چین اما از بخت بد مصدوم شد. بعد از مصدومیت، دنیا برای او تمام شد.
طالب یک برنز و یک طلای آسیا بعد از المپیک گرفت. در روزهایی که او ملیپوش بود همه سامان را فراموش کردند. پسر نجیب برگشت شهرش و آنقدر فشار مالی تحمل کرد که سال ۲۰۱۰ مجبور شد پیشنهاد آذربایجان را قبول کند. سامان از آن روز دیگر هیچوقت آن آدم سابق نشده. دوشنبه شب هم وقتی جلوی حبیب به میدان رفت، مثل روح بود.
داستان طالب اما غمانگیزتر بود. یک بار دوپینگش مثبت شد. خداحافظی کرد اما برگشت. سال ۲۰۱۳ در مسابقات جهانی آنقدر مقتدر بود که همه گذشته را فراموش کردند. در فینال جلوی بهترین دوستش به میدان رفت.
سکوی قهرمانی جهان. فاصله سکوهای اول و دوم با سکوی سوم طعنهآمیز است
میگفتند سامان آن شب میخواسته ببازد اما هیچکس این حرفهای مسخره را باور نکرد. سامان همانقدر جنگید که طالب جنگید. طالب قهرمان شد و خبر از بازگشت داد.
فقط چند ماه بعد دنیا روی سر فرنگی خراب شد. اتحادیه جهانی طالب را به خاطر دوپینگ دوباره برای همیشه محروم کرد. هیچکس باور نکرد. طالب آنقدر ورزشکار خوب و آدم بزرگی بود که هیچوقت فکر دوپینگ هم نکرد. حمید سوریان گفت یکی از اعضای تیم او را "چیزخور" کرده؛ از سادگیاش استفاده کرده بودند و به او دارویی داده بودند که نمیدانست چیست. همه میدانستند دست کدام اختاپوسی در کار بوده اما خبری نشد.
طالب برای همیشه از کشتی رفت. سامان برنگشت و این حسرت هم به دهها حسرت کشتی ایران اضافه شد. به امیر علیاکبری که او را هم چیزخور کردند و به بابک قربانی که اسمش اشک به چشم آدم میآورد.
ارسال نظر