چه بر سر قطب سوم فوتبال آوردند؟
تیم فوتبال پاس روز گذشته به لیگ دسته دوم سقوط کرد و در ادامه روزهای افول خود این بار با سقوط به لیگ پایینتر به سمتی پیش رفت که شاید دیگر به فراموشی سپرده شود.
روز گذشته نه در سطح اول فوتبال ایران بلکه در لیگ یک خبر بدی مخابره شد، شاید اگر کمی به گذشته برمی گشتیم و فوتبال ایران را ورق میزدیم، کمتر کسی فکر می کرد که روزی خبر سقوط پاس (همدان) به لیگ دسته دوم کشور را بشنود. دائم جدول را بالا و پایین میکردیم تا شاید در محاسبه امتیاز تیمها دچار اشتباه شده باشیم، اما پاس سقوط کرده بود، سقوط که شاید مختص به روز گذشته نبود، سقوطی که به تصمیمات فردی آقایان در سال های گذشته ارتباط پیدا می کرد، واقعیت تلخی که برخی به اصطلاح مدیر ورزشی کلید خورد. دیروز پاس، تیم قدیمی و ریشهدار، تیمی که جز پرافتخارترین تیمهای ایران به حساب میآمد به لیگ دسته دوم سقوط کرد.
تجربه نشان میدهد شاید دیگر نامی از تیم پاس در آینده برده نشود چرا که تیمهای زیادی بودهاند که پس از سقوط به لیگهای پایینتر به فراموشی سپرده شدهاند و یاد و خاطرهای از آنها باقی نمانده است. تیمهایی چون ابومسلم، پیام مشهد، شاهین بوشهر، برق شیراز، دارایی، بانک ملی، چوکای تالش، آرارات و شموشک نوشهر از جمله تیمهایی بودند که به این سرنوشت دچار شدهاند و دیگر هیچ نامی از آنها برده نمیشود.
اما چه اتفاقی افتاد که پاس پس از 63 سال به ورته نابودی کشیده شد و حالا باید روزهای افول تیم را شاهد باشیم. قطعا بدترین اتفاق انتقال باشگاه از تهران به همدان بود و همین مسئله هم باعث شد تا روزهای بد پاس آغاز شود. تصمیمی که در سال 86 گرفته شد و پس از آن تیم پاس به لیگ دسته اول سقوط کرد و حالا پس از 10 سال تیمی که روزی تاریخ فوتبال ایران به حساب میآمد به لیگ پایینتر یعنی لیگ دسته دوم سقوط کرد. شاید دیگر بعید باشد که اسمی از این تیم برده شود چرا که وقتی تیم در لیگ دسته اول بود هیچ مسئولی در همدان پاسخگو نبود و وضعیت این تیم بسیار اسفناک بود، حالا که تیم به لیگ پایینتر هم سقوط کرده و شرایطش بسیار سختتر خواهد بود.
اما یک سوال، سوالی که شاید هیچ گاه پاسخی منطقی نتوان برای آن پیدا کرد؛ سوال این است که چرا تصمیم انتقال یا بهتر بگوییم تصمیم نابودی پرافتخارترین باشگاه ایرانی گرفته شد؟! کدام منافع باعث شد که این تصمیم عجیب و غریب گرفته شود؟! آقایانی که به فکر منافع خود بودند حالا بیایند و پاسخی به هواداران و دوستداران فوتبال بدهند.
حسن حبیبی، اصغر شرفی، حشمت مهاجرانی، همایون شاهرخی، فیروز کریمی، محمد خاکپور، حسین فرکی، حمید استیلی، بهزاد غلامپور، جواد نکونام، آرش برهانی و خیلی از بازیکنان اسم و رسمدار دیگر از دل این باشگاه بیرون آمدند حالا بماند که بازیکنان زیاد دیگری چون خداداد عزیزی، وحید هاشمیان، ایرج داناییفر، محمد صادقی، رضا قفلساز، حسین کازرانی، مهدی دینورزاده، ابراهیم قاسمپور و ... نیز در این تیم سابقه بازی دارند، اما دیگر خبری از این تیم نسیت و دیگر تیم بازیکنساز باید به تاریخ بپیوندد.
پاس 5 عنوان قهرمانی در سطح اول فوتبال ایران را دارد. در سالهای 55 و 56 در جام تخت جمشید، 70 و 71 جام آزادگان و 83 لیگ برتر عنوان قهرمانی را از آن خود کرد و در سال 72 نیز به عنوان قهرمانی در جام باشگاههای آسیا دست یافت اما از سال 86 و پس از تصمیم عجیب بر سر انتقال پاس روزهای افول این تیم ریشهدار آغاز شد و تا امروز هم ادامه داشت که آخرین ضربه آن هم سقوط به لیگ دسته دوم بود.
به هر حال پاس رفت و نابود شد اما حداقل میتوان از این تجربه تلخ یک درس عبرتی گرفت که در مورد فوتبال مسائل غیر فوتبالی را وارد نکنیم و باعث از بین رفتن تیمهای ریشهدار و باسابقه نشویم. امیدواریم آنهایی که این نقشه شوم را برای یک باشگاه با ریشه فوتبال ایران را کشیدند و آن را به قهقرا بردند، بتوانند آرامش خاطر داشته باشند؛ هر چند اگر کوچک ترین عِرقی به فوتبال داشته باشند، نمی توانند از خطای خود به راحتی بگذرند و اگر هم غیر فوتبالی باشند، باید اعتراف کرد که این تیپ از دوستان راحت تر از آنچه که فکرش را می کنیم به خواب می روند و ککشان هم نمیگزد!
ارسال نظر