نوع بازی سپاهان مقابل استقلال و البته پرسپولیس نشان داد این تیم با استیماچ می‌تواند بزرگی کند اما مانعی از درون این باشگاه اجازه نمی‌دهد سپاهان نتیجه بگیرد و تنها مواقعی که پخش مستقیم بازی پربیننده می‌شود و مقابل استقلال و پرسپولیس همه ایران بازیکنان را می‌بینند، این تیم توپ را می‌چرخاند و مدام و پی در پی موقعیت خلق می‌کند و در مواقع دیگر از این مهم خبری نیست که نیست.

برخی این اتفاق و این نخواستن را به دلیل رفتار های محرم نوید کیا می دانند و این «برخی» در حال ازدیادند. کامنت‌ها و نظرات مردم حتی خود سپاهانی‌های اصفهان را که نگاه می کنی متوجه می‌شوی که محرم دیگر جایگاه سابق را در اصفهان ندارد. او آنقدر قهر و آشتی و باید و نباید داشته و فراتر از یک بازیکن اقدام کرده که  جدی ترین دوستدارانش را هم با تردید مواجه کرده است.

حرف های حسین فرکی در مورد نویدکیا در واقع شاید پایانی بود بر تردید‌ها در مورد این بازیکن که سعی می کند در کار مربی و حتی مدیران دخالت کند وگرنه سپاهان در دیدار های بزرگ کاملا سرحال و متحد به میدان می رود و خوب هم بازی می کند.

در این رابطه البته که مدیریت باشگاه مقصر همه وقایع است، آنها باید پای حسین فرکی می ایستادند و حتی با وجود نتایج بد «که بد هم نتیجه نگرفته بود» اجازه از هم گسیختگی و چند پاره شدن و غیر اصولی رفتار کردن باشگاه را می‌گرفتند اما در همان ابتدای فصل شکست خود را در این رابطه اعلام کردند و کاری کردند که حسین فرکی برود و به نظر می‌رسد همین نقشه برای استیماچ هم کشیده شده است.

در این مسیر اما نسخه کی‌روش موجود است، او نه با یک نویدکیا که با چندین نویدکیا با نام‌های جباری، خلعتبری، عقیلی، خود نوید کیا، رحمتی و ... کنار نیامد و همه را کنار گذاشت و نسلی نو در انداخت.

برای این کار یک مربی خوب لازم است و یک جوانگرایی انقلابی و تعویض بازیکنان وگرنه با اینهمه اختلاف درونی که حتی پیش از بازی با استقلال هم اخبارش به بیرون درز پیدا می کند سپاهان به جایگاه سابق خودش باز نمی گردد.

مشکل این تیم کاملا معلوم است، نه استیماچ و نه فرکی مقصر نبوده اند بلکه مدیریت این باشگاه بوده که از مربیان خود دفاع نکرده و پشت آنها نایستاده وگرنه کاملا معلوم است که آنجا در آن تیم چه کسی یا کسانی دوست دارند مربی و مدیر باشند و تصمیم هایی خارج از جایگاه فعلی خود بگیرند.