به گزارش پارس به نقل از خبر ورزشی،با این انتظار که تعطیلی بعدی کی از راه می‌رسد! که تعویق بعدی چه زمانی همین چرخ لنگ را از حرکت بازمی‌دارد! این لیگ مرسوم به برتر برای رویارویی با هندوستان و عمان چند روز تعطیل می‌شود! فوتبال ایران برای برگزاری یک بازی ملی و دو بازی ملی،‌کی و از چه زمانی به خودش دستور آتش‌بس و فرمان توقف می‌دهد!

همان‌طور که می‌دانید! همان‌طور که می‌دانیم!

تیم‌های المپیک آسیا، کار خود را برای حضور در «ریو 2016» تمام کردند! به ترتیب، همان‌طور که می‌دانید - و می‌دانیم - اول ژاپن، دوم کره ‌جنوبی و سوم عراق بر سکوی قهرمانی ایستادند! تیم ایران - که به همین زودی از یاد همه رفته است - باخت و حذف شد!

ژاپن در بازی فینال، 3 گل هم به کره ‌جنوبی زد و بر سکوی اول ایستاد! ژاپنی که برابر ایران به ضرب و زور اشتباهات «ما» برنده شد، کره را با لیاقت و سزاواری برد! یک برد کامل، یک پیروزی نمایان! یک قهرمانی بی‌حرف که در آن نقش مربی ژاپن برجسته و درجه اول بود!مربی ژاپن، تیم خود را خوب و کامل می‌شناخت!

مربی ژاپن، تصمیم‌های مفید به نفع تیمش می‌گرفت!مربی ژاپن، می‌دانست چه می‌خواهد و چرا می‌خواهد و چگونه باید خواسته‌های تاکتیکی خود را پیاده کند!

مربی ژاپن اصل تعویض یار و تغییر بازی را - که پیامد تعویض مفید و به ‌هنگامش باشد - می‌شناخت!

مربی ژاپن؛ یار دوازدهم تیمش بود!

مربی ژاپن؛ راه نباختن را، راه بردن را، راه قهرمانی را بلد بود!

مربی ژاپن، راه کمک به تیمش و به جوانان سرعتی تیمش را بلد بود!

مربی ژاپن؛ ...بگذریم و با حسرت حذف خودساخته - و در مواردی خودخواسته - تیم امید خودمان را، در دایره اگر و مگر و اما و شاید و باید و نباید بنشانیم! کاری کنیم که باخت‌‌های 40 ساله (از 1976 تا سال 2016) بدل شود به زنجیره باخت‌های 44 ساله، و الا کیست که نداند «این تیم» که از تدارکات مفصلش بهره‌ای نبرد، بهترین نفرات را داشت و دارد!

بگذریم که در این فوتبال حرف حساب خریدار ندارد و باز هم در این فوتبال آنچه البته به جایی نرسد فریاد است که گوش‌ها - گوش‌های دست‌اندرکاران ناشی و گماردگان و گماشتگان نابلد - پر است از پنبه! بگذریم...

 

دربی پایتخت‌ها

ذوب‌آهن- استقلال! پرسپولیس- سپاهان!

پایتخت‌های فوتبال ایران، به هم رسیده‌اند! تهران رخ به رخ با اصفهان!

بعد از شوکی که سیاه‌جامگان - فرهاد کاظمی - به نفت تهران و علیرضا منصوریان داد؛ بعد از سیلی یواشی که مهدی تارتار، با فوتبال منطقی‌اش نواخت آیا غافلگیری دیگری هم در راه است؟

آیا زنده‌رودی‌ها دوباره به سرچشمه فوتبال صاحب سبک و صاحب ادعای خود برخواهند گشت؟

آیا زاینده‌رود، زاینده فوتبال همیشگی‌اش - هوشمندانه، زحمت‌کشانه و خودباورانه - هم خواهد بود؟

کار پرسپولیس سخت است!‌ کار سپاهان سخت‌تر است! در بازی رفت سپاهان چون به خود آمد 4 بر 2 برنده شد! طارمی گلش را زد! عالیشاه هم، تا دفاع بی‌دفاع آن روزها هم گل به خودی‌اش را وارد دروازه پرسپولیس کند و هم سه گل حاج‌صفی، عقیلی و خلعتبری عروسی را به خانه اصفهانی‌ها ببرد! اصفهانی‌هایی که نیمه «سبزشان» در تهران اول دست و پای استقلال را بست سپس دروازه‌شان را به توپ بست! با گل‌های قیمتی احسان پهلوان و مرتضی تبریزی!

 

فرمانده برانکو

امروز روز دیگری است! این برانکو،‌ برانکوی دیگری است! برانکو از پرسپولیس تیم متفاوت و تیم قابلی ساخته است! برانکو با بقیه و در رأس همه با آقای پرویز مظلومی این فرق را دارد: برانکو به آنچه دارد می‌اندیشد و می‌بالد و به کارشان می‌گیرد؛ آقای مظلومی همه فکر و ذکرش مطرح کردن و عهده کردن و اصلی کردن نداشته‌هایش است!

برانکو می‌گوید: ...برای قهرمانی، همین مردان، ما را بس، نیروی جدید و یاران تازه‌نفس - در اصل کهنه‌نفس‌های از نا و از نفس افتاده - نمی‌خواهم!

مظلومی می‌گوید: ...برای حفظ صدرنشینی باید تجدید قوا کنیم و تمدید قوا لازم است! او پنهان نمی‌کند که تیمش نقطه‌های ضعیف چندی دارد که باید پر شوند!

برانکو بذر باور و نهال اعتماد به نفس می‌کارد و به مردانش شخصیت قهرمانی تزریق می‌کند! مظلومی «ان‌قلت» می‌آورد و یارانش را شرطی کرده از دایره مدعیان درجه اول دورشان می‌دارد!

کدام‌ یک بر حقند؟ کدام ‌یک به پیروزی نهایی نزدیک‌ترند؟!

امروز در تهران و در اصفهان، اصفهانی‌ها داوری می‌کنند، داوری مقدماتی با کار سپاهان از کار ذوب‌آهن سخت‌تر است چرا که برانکو مرتب می‌گوید:

...باید ببریم... باید ببریم... باید ببریم!