به گزارش پارس به نقل از تسنیم، تیم ملی تیراندازی با کمان کشورمان برای حضور در مسابقات جهانی داخل سالن با 4 ورزشکار و 5 همراه راهی لاس‌وگاس آمریکا شد تا عیار خود را در این رقابت‌ها بسنجد و کمانداران شانس خود را برای رسیدن به سکو امتحان کنند که البته نتیجه‌ و موفقیتی هم حاصل نشد. این اعزام در حالی صورت گرفت که از نظر برخی از اهالی ورزش، تیراندازی با کمان داخل سالن به واسطه عدم حضور در بازی‌های آسیایی و المپیک در مقایسه با سایر بخش‌های تیراندازی با کمان از اهمیت کمتری برخوردار است.

باید توجه کرد که تیراندازی با کمان یک رشته نوپا در ورزش ما و با قدمتی 10 ساله است و ما هنوز در بخش کامپوند و ریکرو نیازمند کار بیشتر هستیم و  در ابتدای مسیر قرار داریم و سوق دادن ورزشکارانی که در کامپوند در مسابقات جهانی تازه سکوهای جهانی را لمس کرده‌اند، به سمت شاخه‌ای دیگر کاری غیر منطقی است. هر عقل سلیمی این موضوع را تائید می‌کند که برای رسیدن به موفقیت باید یک هدف را تا انتها به پیش برد و از این شاخه به شاخه دیگر پریدن مطمئنا کار را برای رسیدن به مقصد سخت‌تر می‌کند.

فعال کردن بخش داخل سالن تیراندازی با کمان مورد قابل انتقادی نیست اما این موضوع باید از طریق برنامه‌ریزی و با ساز و کارهای لازم انجام شود. مهم‌ترین برنامه برای اعزام یک تیم آن هم در رشته‌ای جوان در ایران مانند تیراندازی با کمان داخل سالن، برگزاری مسابقات انتخابی با حضور همه استان‌ها است تا در گام نخست استعدادهای این رشته شناسایی و تیمی با حضور بهترین‌های این رشته تشکیل شود.

با توجه به تفاوت‌های تیراندازی داخل سالن با فضای باز لازم است کادرفنی با تجربه در راس تیم ملی قرار گیرد و صرفا نمی‌توان با اعزام تیم ملی کامپوند در هر دو رشته داخل سالن و خارج از سالن به کسب نتایج مورد نظر به طور همزمان امیدوار بود و کسب مدال در جهان و آسیا توسط ملی پوشان کامپوند دلیل بر این نیست که همین افراد در داخل سالن هم بهترین‌های ایران هستند و با این بهانه اجازه ورود افراد جدید را به تیم ملی نداد.

باید این موضوع را نیز یادآوری کرد که اگر قرار است تیراندازی با کمان داخل سالن کار خود را به صورت حرفه‌ای آغاز کند، پس از انتخاب یک تیم ملی مجزا در این رشته یا بعضاً حضور افراد مشترک در هر دو رشته؛ لازم است تا این تیم مانند سایر تیم‌های تیراندازی با کمان اردوها و تمرینات مجزایی را در طول سال داشته و تنها در آستانه اعزام تیم به مسابقات برون مرزی اردوی این تیم تشکیل نشود.

در کنار این موارد لازم است اقتصاد مقاومتی به رئیس فدراسیون تیراندازی با کمان یادآوری شود. در شرایطی که کشور و به خصوص ورزش در شرایط مالی مناسبی قرار ندارد و مقام معظم رهبری نیز بارها بر اقتصاد مقاومتی تاکید کرده‌اند، کار چندان منطقی‌ نیست که برای اعزام 4 ورزشکار به لاس‌وگاس آمریکا آن هم مسابقاتی که گفته می‌شود تاثیری در رنکینگ کمانداران هم ندارد، 5 نفر تیم را همراهی کنند. در شرایطی که سرمربی تیم ملی و رئیس فدراسیون به همراه تیم عازم لا‌‌س‌وگاس شده چه دلیلی وجود دارد که مدیرکل روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان که البته حضورش به عنوان نماینده حراست(!) اعلام شده و همچنین مدیر تیم‌های ملی این تیم را همراهی کنند؟

اگر حضور این افراد به همراه تیم ملی لازم بوده است، پس تیم شمشیربازی چگونه در مسابقات جهانی در آمریکا با 3 ورزشکار و سرمربی و رئیس فدراسیون حضور یافت؟ آیا جز این است که در این سفر حضور رئیس فدراسیون در کنار تیم به عنوان حراست کافی بوده است؟ بارها در ورزش کشور دیده شده که در صورت عدم صدور ویزا برای نماینده حراست وزارت ورزش، در صورت حضور مسئولان فدراسیون، امور حراستی بر عهده خود مسئولان قرار داده می‌شود.

در این مورد می‌توان به فدراسیون جودو اشاره کرد که در سال 92 برای اعزام به آمریکا و در شرایطی که ویزای حراست صادر نشده بود، این امر به آرش میراسماعیلی، نایب رئیس وقت جودو سپرده شد. به هر حال رئیس، نایب رئیس و دبیر فدراسیون‌های ورزشی از فیلترهای لازم رد و از طرف مرجع ذی‌صلاح تائید صلاحیت شده‌اند و در موارد ضروری و در اعزام‌های کوچک و در شرایطی که ویزای حراست صادر نمی‌شود، می‌توانند به عنوان افراد قابل اعتماد جای خالی حراست را پر کنند. مطمئنا به همان اندازه که مدیرکل روابط عمومی وزارت ورزش مورد اعتماد و تائید وزارت ورزش است، رئیس فدراسیون نیز تائید شده است و هر دو در مورد انجام امور حراستی به یک اندازه آموزش دیده‌اند و اگر قرار باشد حراست همراه تیم نرود، می‌تواند بدون ایجاد هزینه اضافه برای ورزش امور مربوط به حراست تیم را انجام دهد.

به گفته حسنی‌خو مدیرکل حراست وزارت ورزش و جوانان، از سوی وزارت ورزش نام عباسی به عنوان نماینده حراست برای اخذ ویزای آمریکا رد شده بود. این درحالی است که همزمان با نام عباسی، نام مازیار ناظمی هم در لیست اعزامی‌های لاس وگاس وجود داشته و این نشان می‌دهد که شجاعی پیش از این نام افراد مورد نظر خود را نهایی کرده و از ابتدا قرار نبوده وی به عنوان حراست همراه تیم باشد. شاید هم نام «لاس‌وگاس» باعث شده نام مسئول حراست در کنار نام مدیرکل روابط عمومی وزارت ورزش قرار گیرد؛ چه اگر کشوری دیگر و شهری دیگر بود، نیازی به اعزام مدیر روابط عمومی به عنوان حراست نبود؛ همانگونه که پیش‌تر در جریان مسابقات کشتی در لاس‌وگاس، معاون فرهنگی و همچنین معاون پارلمانی وزارت ورزش و جوانان در این سفر حضور داشتند اما استثناً، نماینده حراست نبودند و مشخص نیست تحت چه عنوانی، با خرج چه کسی یا ارگانی و به چه دلیلی به این سفر رفته بودند. ظاهرا کشور آمریکا و به ویژه لاس‌وگاس جایی است که برخی مقامات مسئول منتظر فرصتی هستند که تحت عنوان مسئول حراست یا هر چیز غیر قابل باور دیگری عازم سفر شوند و دورهمی خوش بگذراند. اینجاست که باید از نهادهای نظارتی و البته شخص وزیر ورزش و جوانان پرسید تکلیف بیت‌المال و اقتصاد مقاومتی چه می‌شود و آیا سفر غیر ضروری معاونان او به لاس‌وگاس جزو بیت‌المال محسوب نمی‌شود؟

در کنار این موضوع باید گفت که حضور رئیس فدراسیون، مدیر تیم‌های ملی و سرمربی به صورت همزمان برای اعزام تیم 4 نفره به لاس‌وگاس چندان منطقی به نظر نمی‌رسد و در اعزامی با این تعداد ورزشکار، کمتر دیده می‌شود که همه این عوامل در فدراسیون تیم را همراهی کنند.

در ادامه به همراهی مترجم نیز باید اشاره کرد. در شرایطی که برخی از مسئولان فدراسیون حضور مدیر تیم‌های ملی را در کنار تیم به عنوان سرپرست و مربی ضروری می‌دانند باید این سوال را پرسید که آیا این فرد که سمت اداری مهمی در فدراسیون دارد بر زبان انگلیسی مسلط نیست؟ اگر چنین باشد باید تاسف خورد به حال فدراسیونی که باید در سفرهای خود مترجم همراه خود ببرند آن هم در سفر پر هزینه‌ای مانند آمریکا که حضو هر فرد اضافه‌تر می‌تواند هزینه زیادی را به فدراسیون تحمیل کند و اگر او به زبان مسلط است چه لزومی به بردن مترجم بود؟

در این روزها که شرط تسلط بر زبان انگلیسی یکی از مهم‌ترین معیارهای افراد برای حضور در کنار تیم‌ها است، جالب است که فدراسیونی مانند تیراندازی با کمان که سفرهای برون مرزی زیادی دارد هنوز مترجم همراه خود می‌برد.

به هر حال بیش از هر فردی دیگری در فدراسیون، محمد علی شجاعی رئیس فدراسیون است که باید نسبت به ورزش و سرمایه فدراسیون خود نگران باشد و تا زمانی که گوش‌های رئیس فدراسیون  روی واقعیت بسته باشد گفتن هر چیزی آب در هاون کوبیدن است، به ویژه اینکه او در کنار خود برخی معاونان وزارت ورزش و جوانان را می‌بیند. باید افسوس خورد به حال جامعه‌ای که مسئولانش مراقبت نمی‌کنند در سفرهای غیرضروری و کَک‌شان هم نمی‌گذرد از هدر رفتن بیت‌المال.