برانکو در پرسپولیس پیر شد!
ایوانکوویچ از زمانی که سرمربی پرسپولیس شده اتفاقات عجیب و تلخ زیادی را تجربه کرده است، از بغل گرفتن یک فرزند یتیم شده در میان ده ها هزار عزادار بگیرید تا برسید به بی سنگربان شدن تیمش!
به گزارش پارس به نقل ازمهر، آیا اگر سال گذشته بود و دوباره پرسپولیسیها دنبال برانکو میرفتند تا در ترکیه با او قرارداد امضا کنند، او باز هم این قرارداد را امضا میکرد؟ پاسخ را قطعا فقط خود برانکو میداند و ممکن است خود او هم در این زمینه به جمع بندی نرسیده باشد چرا که رشد برانکو در ایران فوق العاده بوده است اما در کنار این رشد که میتواند حتی دوباره به تیم ملی ایران ختم شود، برانکو در ایران مصائب زیادی هم داشته است، مصائبی که بخشی از آن از بدشانسی او بوده است.
صرفنظر از روزهای ابتدایی که پرسپولیس با قدرت فراوان مدام شکست میخورد و این فشار زیادی به برانکو وارد کرده بود باید دقت کرد که وی شوک عظیمی را در مواجهه با فوت ناگهانی کاپیتان تیمش تجربه کرد. وقتی دختر هادی به آغوش او رفت برانکو کم مانده بود به سبک برخی از ایرانیها بنشیند و فریاد بزند و خاک بر سر خودش بریزد.
او عزاداری را تجربه کرد که در عمرش ندیده بود، در استادیوم آزادی تازه شرایط خوب بود، برانکو قبل از اینکه خودش بفهمد چه اتفاقی رخ داده، خودش و تیمش را در بابل دید زادگاه هادی نوروزی. سبک عزاداری آنها و خیل جمعیتی که کل استان را تحت تاثیر قرارداده بود برانکو را فلج کرد، این پرفسور درونگرای یخی از آن دست آدم ها بود که مثل برخی دیگر از اروپاییها مثل ساعت کار میکرد و احساساتش را کنترل. اینبار هم البته احساساتش را کنترل کرد اما از درون انفجار بمب اتمی را تجربه کرد وقتی گریه و شیون هزاران نفر پیرامون خود را دید.
برانکو از آن حادثه به عنوان تلخترین حادثه عمر خود نام برد و واقعا نمی دانست باید با این اتفاق چه کند به ویژه آنکه فرهنگ ایرانی را هم در این ایام نمیشناخت. برانکو پس از آن واقعه تصویر هادی نوروزی را در ذهن بازیکنانش دید و از نظر روانی تیمش را جنگجوتر یافت چرا که تازه بازیکنان پرسپولیس جایگاه اجتماعی و مسئولیت خود را در مواجهه با آن همه هوادار پیدا کردند.
با این وجود انگار برخی دیگر همچنان جایگاه خود را پیدا نکردند تا دومین شوک بر پیکر برانکو وارد شود. او که بارها مقابل منتقدین دروازهبان همیشه محرومش ایستاده و از مکانی حمایت کرده بود، یکباره او را در بازداشت و زندان دید، بعد هم درست یا غلط شنید که دیگر نمیتواند از او استفاده کند، بدشانسی او زمانی بیشتر به چشم آمد که تنها چند ساعت قبل از خبر بازداشت سوشا ایمان صادقی دروازهبان دومش را هم جدا شده دیده بود.
ایوانکوویچ امسال همه چیز در پرسپولیس تجربه کرد، عزاداری و شوک وحشتناک، خالی شدن دروازهاش از دروازهبان در عرض سه ساعت، قرار گرفتن در حضیض و صعود به اوج محبوبیت. او پیش از فصل حتی یک تحصن کوچک به خاطر رد کردن جلال حسینی و محمد نوری و ... علیه خودش دید، او آلودگی هوای تهران را ناباورانه به چشم دید، او همه چیز دید حتی کسانی را دید که در خود هیات مدیره پرسپولیس علیه او بودند، رمضان دید، افطاری داد. اردوی تیمش را به دلیل مسائل غیر ورزشی کنسل شده دید و حتی روزهایی را دید که برای تمرین در ورزشگاه شماره دو آزادی پیشنهاد کردند که روزهای زوج پرسپولیس تمرین کند، روزهای فرد استقلال!
برانکو اینجا در پرسپولیس پیر شد، او چیزهایی دید که فکرش را نمیکرد در یک سال آنها را با هم ببیند، هر چه هست او کار نیمه تمامی در پرسپولیس دارد اما باید دید این کار را به اتمام میرساند
ارسال نظر