به گزارش پارس به نقل از  مهر،به نظر می‌رسد برخی حرف‌ها یا بعضی حرکات برای بخشی از ما ایرانی‌ها به صورت کدهای کامپیوتری وارد ذهن می‌شود و ما مدام آن را تکرار می‌کنیم، حتی اگر شده برای همه عمر.

یکی از این کد‌های کامپیوتری را می‌توان در فوت فوتبالیست‌های عزیز کشورمان مشاهده کرد. مرگ حق است و به قول معروف شتری است که دم خانه همه می خوابد، فوتبالیست و وزیر و وکیل و دکتر هم ندارد، با این وجود اما به شیرودی که می‌رسند، به این کلبه وحشت پیر که می رسند حرف ها مکررا تکرا می شود: هیچکس یاد فلانی نبود، خدابیامرز تنها مانده بود، باشگاه‌ها به فکر نیستند.

مثلا به همین رضا احدی فوق ستاره دوران گذشته نگاه کنید، حسن روشن، مجید نامجو مطلق، علی جباری و خیلی های دیگر مدام می گویند احدی را دق دادند و حرف هایی شبیه به این. برخی رسانه‌ها هم به شیرودی که می رسند انگار یک سری مطلب از قبل  داخل کشو نگه داشته‌اند همان‌ها را بیرون می‌آورند و فقط اسم متوفی را عوض می‌کنند.

آنها هم همین حرف‌ها را می‌نویسند که چرا باشگاه‌ها به این پیشکسوتان اهمیتی نمی‌دهند. این رسانه‌ها به خودشان نمی‌گویند که طی ده سال گذشته چند بار شماره تلفن این بازیکن را گرفته‌اند و حالی از او پرسیده‌اند؟

نکته اما اینجاست که اتفاقا فوتبال نسبت به بسیاری از مشاغل دیگر کاملا معرفت دارد. بازیکنانش مدیرانش  و رسانه‌هایش. در واقع این انتقادهایی که فوتبالی‌ها از هم می‌کنند شاید از روی محبت زیاد است وگرنه شما ببینید:

کی و کجا در مشاغل دیگر تا این حد دوستان سی سال قبل برای عیادت دور هم جمع می شوند؟ منصور پورحیدری را ببینید، اهالی فوتبال صف کشیده‌اند تا او را ببینند. از پرسپولیسی‌ها تا استقلالی‌ها همه انگار در کوچه و پس کوچه‌های خانه اش در حال چرخیدن هستند.

همین رضا احدی را ببینید، اهالی فوتبال کنار خانواده وی ایستاده اند. از مدیران تا بازیکنان و مربیان همه هستند، همه کنارش ایستاده اند. نه امروز که همیشه ایستاده بودند، برخی مثل فتح‌الله‌زاده او را مربی تیم های پایه کرد و حتی با خرید تیم عقاب او را به لیگ آورد برخی دیگر هم به دیگر پیشکسوتان رسیدگی کردند، یکی حسن روشن را آورد، دیگری علیرضا اکبرپور را، آن دیگری منصوریان را!

اجالتا ممکن نیست که همه پیشکسوتان استقلال و پرسپولیس در باشگاه پست داشته باشند اما آنها که اندکی از منظر افتخار و اخلاق بهتر از دیگران بوده اند همیشه آمده‌اند و شانس داشته اند.

سرمربی مربیان تیم را انتخاب می‌کند و اتفاقا خیلی‌ها هم آمده و رفته‌اند و اگر چه امکان ندارد باشگاهی با قدمت ۷۰ ساله استقلال یا ۵۰ ساله پرسپولیس همه بازیکنانشان را مربی کنند اما در مجموع این دو باشگاه خوب کار کرده اند و در قالب موارد از بازیکنان خود برای مربی گری استفاده کرده اند.

کمتر مدیر اداره‌ای را سراغ داریم که بر بالین کارمند بیمار خود برود اما مدیران این دو تیم همیشه چنین کرده‌اند با این وجود برخی از ما و برخی از فوتبالی‌ها همان کد‌های کامپیوتری را داریم و همان حرف‌ها را می زنیم که در ابتدای متن آمد.

البته شاید وزارت ورزش و وزارت آموزش و پرورش بتوانند پیشکسوتان فوتبال را در مدارس برای آموزش به کار بگیرند که این عالی است اما ظرفیت باشگاه‌ها فعلا پر است و با این وجود مرام معرفت آن ها هنوز مثل بخش دیگری از جامعه نمرده است.

گاهی باید ببینیم چه می‌گوییم یا می‌نویسیم؟ حتما هستند کسانی که برای عکس گرفتن خود را به شیرودی می‌رسانند اما به احترام این همه معرفت نباید به این عده معدود اشاره کرد.

فوتبال هنوز با معرفت است، حداقل نسبت به دیگر ارگان‌ها که بعضا چند ماه حتی به وقت زنده بودن حقوق کارمند خود را نمی دهند، این فوتبال و اهالی آن بسیار با معرفت هستند.