ملیکا بُرون:امروز خانم گُل کانوپولوی ایران و آسیا هستم
امروز دختران جوان کانوپولوی ما، مثال بارز این مساله هستند، اغراق نکردهایم اگر بگوییم این دختران با بهدست آوردن قهرمانی آسیا یک امر غیرممکن را ممکن ساختهاند، حال همراه گفتوگوی ما با «خانم گُل» این دوره از رقابتها،ملیکا بُرون باشید.
به گزارش از پارس به نقل از جام جم ورزشی ،یک اصطلاح عامیانه میگوید: «هر کسی به اندازه دلش نان میخورد» و این همان بزرگ فکر کردن است. اگر به جای تمرکز بر مسائل و مشکلات، فراتر از آنها بیندیشیم یا اینکه کارهای خود را در ابعاد بزرگتری به اجرا درآوریم، سهم بیشتری از موفقیت خواهیم داشت.
من ملیکا 17 سال دارم
من سال 76 در شهر زیبا و فرهنگی اصفهان به دنیا آمدم، اما در حال حاضر ساکن اراک هستم. میشود گفت از همان کودکی از طریق مادرم که مربی آمادگی جسمانی و شنا بود با کلمه ورزش آشنا شدم و شاید هم عشق به بازی در آب از همان جا در من بوجود آمد.
فرزند ارشد خانواده هستم و یک خواهر کوچکتر از خود دارم که در جهت مخالف من در رشته
کیک بوکسینگ فعالیت دارد.
دیدن قایقرانها مرا به وجد آورد
تقریبا شش سال قبل برای شنا به مجموعهای ورزشی رفته بودم که بهصورت خیلی اتفاقی چند نفر را در حال قایق سواری دیدم، نوع تمرین آنها مرا بهوجد آورد.
این شد که برای پرس و جو رفتم و ازآن به بعد تصمیم گرفتم وارد رشته کانوپولو شده و این رشته را بهصورت حرفهای ادامه بدهم. خوشحالم که تمام زحماتم به بار نشست و امروز خانم گُل کانوپولوی ایران و آسیا هستم.
طلسم اعزام نشدنم را شکستم
نزدیک به سه سال است که به تیم ملی دعوت میشوم، آخرین دورهای که در تیم ملی بزرگسالان بودم با وجود اینکه تا آخرین لحظه در کنار هم تیمیها در اردو حضور داشتم.
متاسفانه بهدلیل سن کمی که دارم نتوانستم با تیم اعزام شوم که این موضوع برای من سخت و ناراحتکننده بود، اما خدا را شاکرم که امسال تیم جوانان را اعزام کردند و من توانستم طلسم اعزام نشدنم را بشکنم.
اُردوهایمان چَنگی به دل نمیزند
متاسفانه به نسبت عملکرد خوبی که در تورنمنت آسیایی داشتیم، اردوهای ضعیفی از نظر آمادگی برایمان در نظر گرفته بودند.
ما سه ماه از چهار ماه اردو را در فریدونکنار و در شرایطی بسیار سخت چه از نظر غذا، محل تمرین و نوع قایقها سپری کردیم.
اماخوشبختانه ماه آخر ما را برای تمرین در دریاچه آزادی به تهران آوردند و زیرنظر آقای قزلباش، مدیر تیمهای ملی کانوپولو به تمرین پرداختیم.
از مسئولان اراک انتظار داریم
حدود 15ـ14 سال است که استان اراک تیم قایقرانی دارد، اما در این سالها حتی یک بانو نتوانسته به تورنمنتهای بینالمللی اعزام شود و امسال تنها سالی بود که من و خانم شیرزادی این موفقیت را کسب کردیم.
با این حال نه مسئولان تربیت بدنی و نه هیات اراک حتی برای تبریک گفتن سراغی از ما نگرفتند و بیشتر مورد استقبال خانواده و مربی خود قرار گرفتیم.
المپیکی نبودن کار را سخت میکند
متاسفانه چون کانوپولو جزو رشتههای المپیک نیست، زیاد مورد توجه قرار نمیگیرد که این موضوع آینده این رشته را به خطر میاندازد
زیرا بالاترین افتخار برای کانوپولو مقام آوردن در سطح جهانی است که این موضوع هم با توجه به سطح بالای دیگر تیمها برای ایران بدون حمایت مسئولان سخت خواهد بود.
البته گفتنی است، در حالی که آقایان در رتبه 18 جهان قرار گرفتهاند، بانوان ما در رتبه هشتم جهانی هستند و مطمئنا با حمایت بیشتر، کسب قهرمانی دور از دسترس نخواهد بود.
در خشکیها تمرین میکردم
خانم گُل شدن من زحمات تکتک بچههای تیم و مربیانم بود که به بار نشست. هیچوقت تمرین را کنار نگذاشتم.
حتی زمانی که از اردو برمیگشتیم بهدلیل نداشتن محل تمرین در اراک و امکانات کم با مربی خود به خشکی رفته و شوت زدن را تمرین میکردم، به همین دلیل گرفتن این مقام و این لقب برایم بسیار ارزشمند است.
ورزش اراک مدیون برادران هاشمینژاد است
اغراق نکردهام اگر بگویم نهتنها ما ورزشکاران اراک بلکه کانوپولوی اراک هر چه دارد بابت زحمات بیوقفه آقای هاشمینژاد است، خود من شاید اگر حمایتها و کمک این پیشکسوتان نبود نمیتوانستم تا این مرحله قد بکشم.
از همینجا میخواهم هم از آقایان هاشمینژاد وهم از آقای قزلباش که میدانم برای ایشان اعزام جوانان به تورنمنت آسیایی خیلی سخت بود، اما بهدلیل استعداد جوانانمان این کار را هر طور شده انجام دادند.
تشکر کنم و امیدوارم از این به بعد کمی بیشتر به ورزشکاران کانوپولو توجه کنند زیرا ورزشکاران ما ثابت کردند که لیاقت حمایت را دارند.
ارسال نظر