محمد مایلی کهن در مصاحبه‌ای اعلام کرد که اگر رحمتی، خلعتبری و عقیلی بودند تیم ملی به دور دوم جام جهانی صعود می‌کرد.

صرف نظر از اینکه این حرف آیا متر و پارامتر معین و مشخصی دارد یا نه باید از محمد مایلی کهن، مدیر فنی فعلی تیم فوتبال امید کشورمان سوال کنیم که آیا معیارهای اخلاقی و سلیقه مربی و تاکتیک‌های او ر اباید در نظر گرفت یا نه؟

اگر نباید در نظر گرفت، چرا خود مایلی کهن در سال ۱۹۹۷ علی دایی را از تیم ملی کنار گذاشته بود و به هیچ وجه هم کوتاه نمی‌آمد که او را به تیم ملی برگرداند در حالی‌که هیچکس متوجه نشد اصل اختلاف دایی با مایلی‌کهن چه بوده است؟

در واقع می‌توان به سادگی گفت اگر فلانی بود ممکن بود به مرحله بعدی مسابقات صعود کنیم چون این حرف سند اثبات کردن ندارد اما خود مایلی کهن مربی بود که پایبند نظم و اخلاق بود و هر کس حتی علی دایی هم اگر از قاعده خارج می‌شد حاضر نبود او را به تیم ملی برگرداند، رحمتی و عقیلی و خلعتبری که جای خود دارند.

محمد مایلی کهن نباید در میان اختلاف نظرش با کی‌روش حتی کارهای شایسته خودش را هم زیر سوال ببرد و آنها را وتو کند. در مورد کی‌روش و بازیکنان ذکر شده هم ماجرای انضباط صدق می‌کند پس کاش مایلی کهن از این زاویه وارد ماجرا نمی‌شد.

در ماجرای اختلاف با دایی، مایلی کهن بعد از بیست سال همچنان بر عقیده خود استوار بود تا جایی که کارش به زندان هم کشید اما کی روش باید کوتاه بیاید و نظم بر هم زنندگانش را با خود به جام جهانی ببرد؟