به گزارش پارس به نقل از خبرآنلاین جواد محتشمیان ؛ این نام را حتما بارها شنیده اید. گزارشگر سرشناس والیبال که امسال برای انتقادهایش از کواچ ، منتقدانی بسیار داشت. او این بار در کافه خبر ، به این منتقدان پاسخ داد . پاسخ هایی که عینا برای شما منتشر می شود تا قضاوت کنید:

از شما دعوت کردیم تا خیلی صریح بپرسیم که شما چرا منتقد تیم ملی والیبال و آقای کواچ هستید؟

اولا من منتقد نیستم. اگر این بحث ها پیش می آید و ما یک مقدار راجع به مقابله صحبت می کنیم، چیزهایی که من می گویم راجع به مستندات است و خدا را شاهد می گیرم هیچ وقت هیچ دشمنی با کسی نداشتم و هدفم بهبود این راه است. وقتی اینها را می بینم احساس می کنم اگر نگویم خودم به خودم باختم. دوستانی که الان در فدراسیون هستند آقای افشاردوست و دیگران، در دوره هایی زمانی که والیبال بازی می کردند، با هم کار کردیم. زمانی که من در پیکان بودم با آقای افشاردوست کار می کردم.

به عنوان مربی؟

بله من سه سال مربی بدنساز پیکان بودم. مدتی هم مربی تیم ملی بودم. بعضی از دوستان را از آنجا می شناسم. پس اصلا بحث انتقاد نیست، بحث این است که من یک چیزی می بینم و به آن می پردازم. همانطور که زمانی هم که تیم ما برده اگر چیزی را دیدم گفتم؛ اصلا بحث انتقاد نیست، بحث همراهی است. الان کنار هر تیم یک فرد نمی نشیند، یک تیم می نشیند. به این دلیل که دنیا رسیده به این که با یک فکر نمی شود کاری انجام داد به خصوص برای یک تیم که متشکل از 20-30نفر است. پس باید از فکرهای دیگر هم استفاده کرد و کمک کرد و الان شما هر تیم دیگری را می بینید از این شیوه استفاده می کند. به عنوان مثال زمانی که آنتیگا به عنوان مربی لهستان انتخاب شد، خودش هنوز بازیکن بود و فکر کنم در تیم **** بازی می کرد. آناستازی را برداشتند و او را گذاشتند. او هم بلافاصله رفت و سرمربی تیم ملی فرانسه که مربی خودش بود را به عنوان کمک آورد. آیا به ضرر خودش بود که یک آدم بزرگ را آورد یا به نفعش بود؟ معلوم است که به نفعش بود. چون این احساس به وجود می آید که تیم لهستان با مربی گری آنتیگا امتیاز به دست آورده. من هم اگر چیزی می گویم اصلا به دنبال انتقاد نیستم، یک کاستی هایی را می بینم و می خواهم کمک کنم و قطعا اگر در سکوی المپیک این تیم قرار بگیرد به نام آقایان ثبت می شود و من هم به عنوان جزئی از مجموعه خوشحال می شوم. اما بعضی از صحبت ها را در گوشه و کنار می شنوم و می دانم بعضی از دوستان دنبال چی هستند. ولی من واقعا می گویم هیچ وقت سعی نکردم انتقاد کنم. سعی کردم همراهی کنم و اگر در این راه چیزی را دیدم که به نفع تیم است می گویم.

چند سال است در سازمان گزارش می کنید؟

من از سال62

یعنی 32سال .

بله.

کارمند سازمان هستید؟

کارمند سازمان بودم و بازنشسته شدم. من دانشکده صدا و سیما بودم.یعنی اول دانشگاه صنعتی شریف بودم و بعد منتقل شدم دانشکده صدا و سیما و بعد بازنشست شدم.

تا چه مقطعی خواندید؟

لیسانس تربیت بدنی. من زمانی که در دانشگاه سراسری لیسانس ها استاد می شدند هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف شدم.

در لیگ جهانی مردم شاید انتظارش را نداشتند که از همان بازی اول هم شما و هم آقای کرده از همان ابتدا از بدی تیم بگویید.

ما اصلا درباره بدی تیم نمی گوییم. شما یک وسیله ای دارید همه چیز آن خوب است، وقتی شما به صورت معمول با آن رفت و آمد می کنید هیچ مشکلی برای شما ایجاد نمی کند، ولی وقتی با همان موتور نو، لاستیک نو و ... در کوران مسابقات قرار می گیرید درصد تصادفت هم بالاست، چون در کورس شرکت کردی و طبیعی است که درصد صدمات را باید پیش بینی کنید. این چیزی نیست که اتفاقی باشد و جزئی از ورزش است. من به عنوان یک گوشه کنار والیبال می گویم پیش بینی کنید تا اگر اتفاقی افتاد آنجا حرف برای گفتن داشته باشید. چون نیرویش را دارید. اگر نداشتید، می گفتید خب ندارید. ولی الان دارید! آقای کواچ می گذارد تا اتفاق بیفتد، بعد تغییر می دهد. آقای کواچ یک صحبتی بعد از بازی داشت. ایشان یک حرف جالبی که زد این بود که انگیزه بازیکنانم پایین است. من با شبکه ورزش  و روز قبل از آن با روزنامه ایران مصاحبه داشتم، همین را گفتم. گفتم ببینید واقعیت این است که چهار آیتم داریم؛ آمادگی جسمانی، فن و تکنیک، نقشه و تاکتیک، مسائل روانی. اینها را نمی توانید از هم تفکیک کنید. مثلا بگویید اگر آمادگی نباشد، مساله ای نیست! نه اگر بدنت آماده نباشد نمی توانی بدوی، اگر فن بلد نباشی نمی توانی پوئن بزنی و از همه مهمتر اگر انگیزه نداشته باشی، نمی توانی از این پتانسیل ها استفاده کنی. من در شبکه ورزش هم گفتم. تیم ما اگر پارسال فرض کنید هفت متر پریده و قهرمان شده و یک رکوردی زده، به اعتقاد من امسال هفت متر و نیم پریده. دیگر از این تایید بهتر می خواهید؟ خیلی خوب است پس عملکرد عالی بوده! ولی در کنارش این را می گویم شما اذعان دارید که اینها انسان هستند و مسائل روحی روانی....

ولی جمع بندی شما همین بود که بچه ها عالی بودند ولی درباره کواچ یک فکری کنید.

من توضیح می دهم اگر شما را قانع نکردم مشکل از من است.

به هر حال اینها نظرات مردم است و ما برای همین اینجا هستیم که شما پاسخ آنهایی که فکر می کنند با تیم مشکل دارید را بدهید. مساله این است که وقتی شما می گویید خود تیم خیلی خوب است، به نظر می رسد یک نگاه ناسیونالیستی دارید.

ببینید تیم ما شب اول جلوی روس ها با انگیزه و توان بالا حرکتش را انجام داد و بازی را هم برد. همان شب اتفاقی افتاد که چه بخواهیم چه نخواهیم روی بچه ها اثر روانی گذاشت و انگیزه بچه ها کاهش پیدا کرد.  من سوال می کنم من باید این انگیزه را دوباره بالا ببرم، شما، مردم یا آقای کواچ؟

شما مربی تیم ملی هم بودید؟

سال 71مربی تیم ملی بودم و به استرالیا رفتم .

سرمربی بودید؟

نه آقای حیدرخان بود من کمک بودم و مربی تیم ملی جوانان هم بودم.

وقتی یک تیم حذف شده، مربی چطور روحیه را بالا ببرد؟

حرف من همین است. اینجا وقتی شما می گویید آقای خاص، چرا می گویید؟ چرا این استثنا می شود؟  ولاسکو زمانی که بازیکن خراب کرده بود و از زمین بیرون می آمد، نگاهش نمی کرد. ولی دستش را روی شانه اش می گذاشت و با دستش بازیکن را احیا می کرد و بعد می گفت ایرادی ندارد، طوری نشده. من این را می دیدم. من هم یاد می گیرم. من خوشحالم که در این جامعه زندگی می کنم و یاد می گیرم. ولاسکو خودش این اتوریته را داشت که این الان یک پوئن، دو پوئن را خراب کرده و داغونه داغون است و حالت دفاعی دارد. ولی وقتی دستش  را روی شانه بازیکن می گذاشت، در حقیقت به او کمک می کرد.

ولی همین ولاسکو هم نتوانست، استرالیا....

خیلی مشکلات را حل کرد. اما یک اشکال در استرالیا بود و تیم ملی یک اشتباه کرد، من هم سریع گفتم باید انگیزه را بالا می بردند، چون آنها تصمیم گیرنده هستند. من قبل از بازی دوم با روسیه اعلام کردم که این مشکل وجود دارد و وقتی این را می گویم یعنی دوستان کمک کنید این مشکل را حل کنید. شما که می دانستی انگیزه بازیکن ها پایین آمده، سه بازیکنت را عوض می کردی. بازیکنی که برای اولین بار جلوی این تماشاچی بازی می کند، می خواهد بگوید من وجود دارم، پس با انگیزه صد در صد بازی می کند. اگر هم تیم می باخت شما توجیه می کردی و حرف برا ی گفتن داشتی. می گفتی این بازی برای ما مهم نبود، بچه ها هم انگیزه شان را از دست داده بودند، برای این که در جام جهانی بدانم این جوان چقدر کارایی دارد و ضمنا اینجا آبدیده شود، اینجا به کارش گرفتم. چه کسی می توانست انتقاد کند؟ من می دانم که چی می گذرد ولی متاسفم که وقتی کار می شود حرص می خورند .

شما هم نوا با یک گروهی می شوید...

متاسفانه من این حرف را می زنم و دوستان دیگری پا جای پای من می گذارند و می آیند که خودشان را نشان دهند. ولی خدا را شاهد می گیرم هیچ کدام در تحلیل چیزی برای ارائه ندارند. حرف من مستند است ، آقای ظریف پارسال خداحافظی کرد. آقای داورزنی در پخش مستقیم شبکه سه گفت ما می خواهیم ایشان را برگردانیم. یعنی آقای علیزاده به درد تیم نمی خورد یا در حد تیم نیست؟ که رفتند با آقای ظریف صحبت کردند و ایشان را برگرداندند و خدایی خیلی کمک کرد. ظریف پارسال خداحافظی کرده او را آوردید، خیلی هم خوب بوده، اما حالا ظریف صدمه می خورد، نمی تواند به شما کمک کند، شما شبانه یک لیبرو از تهران می برید و جای او می گذارید؟ من مخالف کسی نیستم، ولی می بینم شما لیبرو از تهران می برید و فیکس می گذارید. اگر این به درد می خورد چرا به عنوان لیبروی دوم با خودتان نبردید؟

الان حرف شما این است اگر ظریف نیست باید از علیزاده استفاده می کردید؟

این یعنی در انتخاب ها یک مساله وجود دارد. من می گویم اگر مرندی خوب بود چرا به عنوان لیبروی دوم او را نبردید و اگر بد بود چرا از تهران او را بردید و علیزاده باز نفر دوم مرندی شد، این حرف بدی است؟

علیزاده یک حسن دارد؛ آن هم این است که روی نیمکت می نشیند و صدایش درنمی آید.

فدراسیون جهانی در یک تورنمنت به شما اجازه می دهد 14بازیکن اعلام کنید. اگر شما 14نفر اعلام کرده بودید، مجبور بودید از علیزاده استفاده کنید، پس به لهستان می باختید. ولی چون دست شما باز بود، مرندی را بردید و هیچ کس هم چیزی نگفت. ولی من فهمیدم و این را گفتم. دوستان هر کدام چیزی می گویند بعد از صحبت های من است، به دلیل این که من مستند می گویم دوستان برای این که جا نمانند... من از کسی اسم نمی برم ولی خودم می دانم.

یک روزی ظریف در دو سه ساله اخیر چهره اول والیبال بوده و زمانی از خانواده اش زده و به کمک تیم آمده. به نظر شما  بعد از این که این افت کرده آیا تیم ملی دینش را به ظریف ادا کرده؟

اجازه بدهید من در این مورد حرفی نزنم، چون تقابل پیش می آید و من قصد این کار را ندارم و هر چه هم می گویم بحثم همراهی با اینهاست و اصلا بحث انتقادی ندارم و اینها هم که می گویم مستند است. ولی باید تیم ملی به ظریف ارج می گذاشت و او را این گونه کنار نمی گذاشت که البته اتفاقات دیگری در کار بوده که نه ظریف در مورد آن چیزی گفته، نه دیگران، پس من هم نمی گویم. اما حرف شما دقیقا درست است. اگر بعد از خداحافظی با خواست شما یک بازیکن آمد و دوباره کمک کرد، با این باید جور دیگری برخورد می کردید. این قابل قبول است.

شما الان می گویید من سفر نمی خواستم بروم، این را می پذیریم چون دیدیم. اما آن آدم ها، آن روزی که کواچ می آمده یک سری از منتقدها داشتیم که یک سری در صدا و سیما بودند که می گفتند آناستازی باید بیاید. به نظر می رسد آناستازی اینجا مدیر برنامه ای داشته. مردم این انتقادها را می خوانند و حس می کنند که نکند منافعی بوده...

من همان موقع هم از هیچکس نه حمایت کردم و نه نقد کردم. آقای کواچ که آمد در یکی دو بازی گفتم آقای کواچ خواب است، چون مثلا هشت پوئن تیم مقابل گرفته و او نیست. اگر این را دوستان می بینند و می گویند جواد محتشمیان انتقاد کرده، پس ما هم می گوییم شما بیاید تیم برزیل، آمریکا، روسیه، لهستان و تیم های خوب دنیا را تحلیل کنید. می بینید در هر بازی با دو سه تغییر بازی ها را دنبال می کنند. اصلا  FIVB می گوید در لیگ جهانی از 22بازیکن استفاده کن چون می  داند تخریب دارد. ضمنا من خوشحالم که از پارسال تا حالا می گویم لیگ جهانی تدارکاتی است، امسال دیدم در فدراسیون هم دوستان می گویند بله تدارکاتی است و ما به عنوان تدارکاتی به آن نگاه می کنیم. اما شما با 8بازیکن گازش را گرفتید، همه را تخریب کردید که در لیگ جهانی مطرح شوید. اگر می گویید تدارکاتی است، دست شما هم درد نکند و بارک الله که به این باور رسیدید! پس چرا از آن 6نفر دوم استفاده نمی کنید. الان آقای معروف یک ستاره است، به قول آلکنو گفته بود فوق ستاره است. این بازیکن تاپ ترین پاسور ایران است، اما می پذیرید که صدمه و مسائل روحی روانی جزئی از انسان است؟ 5-6سال است مهدوی پاسور دوم است. فقط یک بازی به من بگویید از اول تا آخر او بازی کرده باشد. من می گویم یک جوانی را بیاورید که جایی که تفاوتی نمی کند بازی کند و فردا معروف دوم شود. مهدوی امتحانش را پس داده، اگر می خواست تاپ بشود، شده بود و اگر هم هست چرا از او استفاده نمی کنید؟

در مورد این هم کواچ و هم داورزنی صحبت کرده اند.  آنها خیلی فوتبالی نگاه می کنند. خیلی روشن آقای داورزنی گفتند نکته این است که مهدوی پذیرفته پاسور دوم باشد و در چلنج نمی افتد.

خب این آقا که اینجا نشسته هم دوست دارد پاسور دوم باشد شما که استفاده نمی کنید این را ببرید. من آینده را می بینم و می گویم اگر امروز دو جوان را بردید، دو تا سفر رفت و یک بار به زمین رفت، استرسش ریخت، فردا می شود معروف دوم. حرفم این است. امروز تیمی که به نام تیم ملی ایران بازی می کند دست پرورده یک نفر و دو نفر و سه نفر و فدراسیون نیست. اینها الگوهای گذشته والیبال هستند که هر کدام آمدند از بازیکن قبلی یک چیزی گرفتند، بخش بدش را کنار گذاشتند و خوب را تقویت کردند، شدند محمد موسوی یا فرهاد قائمی. الان این بازیکن هم خودش الگو شده و یک جوان به او نگاه می کند. به او هم پر و بال بدهید. ما اگر در بازی دوم با روسیه یک پاسور جوان به زمین می آوردیم چهار تا هم خراب می کرد، اشکالی نداشت. فقط یک تعویض آقای کواچ انجام داد که من نمی دانم خودم را اداره می کردم که چیزی نگویم. 5پوئن روس ها جلو بودند او صنوبر را به جای غلامی به زمین فرستاد. تیم کاملا در سرازیری بود، یک جوان که هنوز بازی نکرده بود را گذاشت. اگر این  یک توپ به اوت می انداخت و بلافاصله عوضش می کردی این دیگر از والیبال می رفت.

ولی آمد و 4-5امتیاز هم گرفت.

دقیقا همین! باید عکس این را هم ببینید. اگر می خواهی این را تعویض هم کنی اختیاری بگو نه اجباری. اول ست بگو می روی به زمین؟ اگر دو سه پوئن هم خراب کرد به او امیدواری بده تا خودش را پیدا کند.

شما از رفتارش انتقاد کردید. اما در همان بازی با لهستان با فریادی که سر این بچه زد این جون گرفت.

یک چیزهایی هست که باید هم از نظر روانشناسی به آن بپردازید، هم از نظر اتفاقی که در جمع می افتد. من احساسم این است که شما وقتی می خواهی یک تیم را رهبری کنی، به تمام جوانب حتی جامعه شناسی هم باید اشراف داشته باشی. در بازی ها وقتی به آقای کواچ نگاه می کنی خود ایشان دهانش خشک است، یعنی اضطرابش بالاست. اگر تیم تحت فشار قرار بگیرد فشارش بیشتر می شود. روس ها مشکلاتی که داشتند اصلا نمی توانستد خوب بازی کنند. یک شب از راه رسیدند بعد از دو سال آقای موزرسکی را در یک پستی با پاسور و بغل دستی های متفاوت گذاشتند. شب اول آمد و فقط راه رفت شب دوم یک مقدار تکان خورد و بازی را بردند. اگر اینها 5بازی با موزرسکی کرده بودند یا مشکلات داخلی نداشتند، این جور می باختند؟ نه! من می گویم این پتانسیل که ما داریم را حفظ کنیم. تیم آمریکا از بازی های اول یک بازی دیوید لی را در زمین نگذاشت. اما رفت لهستان و از اول بازی با این بازیکن شروع کرد. چون می دانست برد و باخت آنجا برایش اهمیت ندارد، گفت این هم بازی کند. تمام بازی ها را با اسمیت و هلد جلو رفت. من می گویم شما آقای معنوی نژاد را آوردید، حمزه زرینی را برگرداندید، این هم بازی کند فوقش بازی را می بازید، توجیه دارید که من می خواهم برای مسابقات جام جهانی از اینها استفاده کنم. مثلا برای بازی با روسیه ، شما 7تا جوان را بگذار. اولا با تمام قوا می آید ولی اگر هم باخت شما استدلال داری که من می خواهم به بچه ها استراحت بدهم، هیچ کس نمی تواند ایراد بگیرد. من می گویم ما این پتانسیل را داریم، از آنها استفاده کنیم. من منتقد کسی نیستم اگر چیزی می گویم می خواهم بدانند، این هم هست. آقای کواچ من خوشحالم که بعد از بازی با روسیه  گفتی انگیزه نداشتند.

یک نکته جالب گفت در مورد دریافت کننده ها گفت.

بحث سر میرزاجانپور است. طبیعی است که یک بازیکن همه ویژگی ها را در سطح تاپ نداشته باشد. شما می توانی زمانی که در حمله است یک بار در هر ست یک جایگزین برایش بگذاری، اتفاقی هم نمی افتد . شما تا به فشار نیفتی و مجبور نباشی تعویضی نمی کنی آقای کواچ.

می گویید ولاسکو اختیاری تعویض می کرد؟

دقیقا آن کاری را می کرد که باید انجام می داد. یک اشتباهی که در استرالیا بود ، او آمد مباشری را آورد پشت سر رضا قرا گذاشت که هر دو در دریافت اول مشکل دارند. بعد وقتی شما در والیبال گزارش می کنید باید جوری گزارش کنید که اتفاقات را پیش بینی کنید. من اسم نمی برم در رده جوانان و نوجوانان یک مربی داشتیم یک بازی در تهران بود، ساعد نمی رسید، اصلا سرویس تیم مقابل به ساعد نمی رسید، این آمد پاسور عوض کرد. من رفتم بگویم آش شور است شما فلفل در آن می ریزید؟ اما تیم ما برد به این دلیل که همه صغر سنی بودند آنها 18ساله بودند بازیکنان ما 25ساله. اگر ما اسپکرها را هم عوض می کردیم باز ما می بردیم. ولی من حواسم بود و اصلا به این قضیه نپرداختم که این اشتباه مربی بود. چون پتانسیل بازیکن ها بالا بود. الان هم تیم ما نو است و همه چیز خوب است. تمام مربی ها بین 10-15درصد در طول مسابقات می توانند اثرگذار باشند نه بیشتر از آن؛ من می گویم این ده تا پانزده درصد را کامل استفاده کن به نفع والیبال، اشتباه می کنم؟

الان شما و آقای اینانلو برای این حرف ها خیلی مطرح شدید. حتی به خود بچه ها برخورده بود.

من راجع به بچه ها چیزی نگفتم.

شما هم مطرح بودید. در اردوی آمریکا بعد از بازی اول یادداشتی که آقای اینانلو برای ما نوشت خیلی روی بچه ها اثر داشت.

من اصلا راجع به آن بازی هیچ صحبتی نداشتم و راجع به بازیکن ها هم حرفی نزدم. همه در حد توانشان کار می کنند و با پتانسیل بالا کارشان را دنبال می کنند و کارشان عالی است. این ایرادهایی که من می گویم ایرادهای مستندی است که فکر می کنم اگر برطرف شود به نفع والیبال است. حالا گر آنها فکر می کنند من منتقد هستم به خدا نیستم؛ من همراهشان هستم. می خواهم اگر چیزی را می دانم بگویم تا کمک کرده باشم نه این که چوب لای چرخ آنها بگذارم. به قول خودتان آقای مهدوی به عنوان پاسور دوم فقط روی نیمکت می نشیند، من می گویم این امتیاز را به یک بازیکن جوان تر بدهید که اگر در این بازی دوم از او استفاده می کردید همه مردم می گفتند یک معروف دیگر پیدا شد. حمزه زرینی را با قائمی می گذاشتید خیلی مسائل تغییر می کرد. محمد موسوی الان با آمپول به زمین می رود. ذهنیت آقای کواچ این است که من صد در صد برای برد می روم چون ماندگاری در این است.

او از انتقادهای امثال شما می ترسد.

اگر استدلال داشته باشد از هیچ کس نباید بترسد.

منتقدها این فرصت را به او نمی دهند. مثلا یکی از دلایلی که امیر قلعه نویی با مخ روی زمین خورد، این بود که می گفت من به ترکیبم دست نزنم بروم برای این که ببرم، تا بتوانم دهن منتقدها را ببندم، ولی مدام باخت.

شما اگر به کارت اعتقاد داشته باشی از هیچ انتقادی نباید بترسی. یک مربی یک جراح است شما وقتی می روی پیش یک جراح می گوید تشخیص من این است، این غده باید الان برداشته شود؛ یک مربی هم همین است. آقای آلکنو سال 2012 در بازی مقابل برزیل فینال المپیک که من فقط تاسف می خورم چرا از شبکه سه پخش نشد، چون باید از شبکه سه پخش می شد ولی اتفاقاتی افتاد و از شبکه ورزش پخش شد؛ دو ست را برزیل برد، چون فقط فشار را روی سرویس خوب گذاشت  و آن روز هم روز خوبش بود. ست سوم آلکنو با کمک هایش صحبت کرد که چه کنیم دریافت هایمان نمی رسد، بلندزن هایمان هم نمی توانند کاری کنند. از طرفی هم وقتی دریافت نرسد کوتاه زن ها به کار نمی آیند. ضمن این که آن روز بهترین بازیکن شان میخایلوف هم نمی توانست توپ بزند. موزرسکی کوتاه زن بود، او را برداشت، ولکف را برداشت، موزرسکی را جای میخایلوف گذاشت، میخایلوف را به عنوان دریافت کننده در زمین گذاشت و گفت حالا هر کس هر جور می تواند بزند. یعنی تسلیم شد ولی آخرین تیر ترکش را رها کرد. گفت یا می بازم یا می برم. اگر بردم کاری کردم کارستان. وقتی ارنج را عوض کرد، بازیکن ها هنوز هماهنگ نبودند اما در 19-21 یک کاری کرد من خودم ماندم که چطور توانست اثر 15درصدی مربی را 150درصد کند. یک تایم گرفت بازیکنی به نام ولکف داشت با او صحبت کرد که تو فقط لوکاس را می گیری. لوکاس هم بیشتر توپ هایش سمت چپ است. یک بازیکن را هم وارد زمین کرد چون نمی خواست سرویس هایش خراب شود خطی*** رفت داخل زمین. فقط یک سرویس ساده زد و آن ست را برد و مدال طلا را از برزیل گرفت و به گردن خودش انداخت. به این دلیل می گوییم این مربی بزرگ است و توانمند است. ابزار را داشت، تدبیر را گذاشت کنارش و نتیجه گرفت. ما ابزار را داریم. بچه ها بهترین هستند، ستاره هستند. آماری که در دنیا وجود دارد می گوید موسوی بهترین دفاع است، شهرام محمودی از بهترین امتیازآورهاست، معروف بهترین است... حیف نیست استفاده نکنیم؟

الان چه کسی را داریم در والیبال خودمان کنار این مربی بگذاریم ؟

الان مثلا من خودم توان این کار را ندارم تستم کنید، نه این که خودم بخواهم بروم. من همیشه کنار والیبال هست.م یک مربی که الان کار می کند، را بگذارید. کمک الان او یک سال مانده چه کمکی کرده به این تیم؟ یک نفر دیگر را تست کنید. پیمان هست بهروز عطایی هست. اینها تست شوند.

شاید بسیاری بگویند در این شرایط جای ریسک نیست.

الان که من امتحانم را دادم تست شدم 15هم نگرفتم، باید بروم یک نفر دیگر که خودتان می دانید را بیاورید. سعید*** خیلی خوب است اطلاعاتش عالی است، ضمن این که یکی از ستاره هاست. الان خود فدراسیون بیاید بگویداین سه نفر در کنار این مربی باشند، اگر جواب دادند بمانند. یا الان این کمک بماند یکی دو نفر هم کنار او اضافه شوند. او آدم خود کواچ است. من احساسم این است که ما پتانسیل را داریم و رفاقت اینجا جایی ندارد. آن وقت می گویند محتشمیان می خواسته برود آمریکا! من ویزای آمریکا را دارم و نیازی ندارم کسی برایم ویزا بگیرد.  بنابراین متاسفم از این که این احساس به وجود می آید که من منتقدم.

در گزارش بازی تیکه آخر حرف هایتان که گفتید نکته های دیگری هم دارم ....

بله من خیلی حرف ها دارم. من دلم از این می سوزد که این پتانسیل وجود دارد اما این 10-15درصدی که باید کمک کند، خیلی وقت ها نمی تواند.

کواچ از نظر فنی چطور است ؟

الان تمرین یک چیزی است که در اینترنت پر است. یعنی هر کسی می تواند با توجه به فکر خودش یک اطلاعاتی بگیرد و برود تمرین بدهد. یک ماه شما کنار یک مربی بایستی، یک سری اطلاعات می گیری. حالا اگر کسی کار کرده باشد، چه بهتر. اصل کنار زمین است که شما بتوانی از پتانسیل افراد استفاده کنید.

سه تا پنج سال دیگر کواچ از نظر شما یک مربی بزرگ در دنیا می شود؟

امکان ندارد، محال است! شما **گرویچ** پاسور تیم ملی صربستان که احتمالا پاسور همین کواچ هم بوده را ببینید. یکی از بزرگان والیبال الان مربی تیم صربستان است، ببینید کمکش کیست. رفته سرمربی تیم بلغار که یک تحلیل گر بزرگ است را برای کمکش آورده. وقتی آدم اینها را می بیند می گوید چقدر این کمربند باید محکم باشد و تیم باید قوی باشد.

اینها را یعنی کارشناسان و مسئولان خودمان نمی بیند.

قطعا می بیند.

پس؟

دنبال این هستند ببینند محتشمیان چه می گوید فردا بگویند می خواست به آمریکا برود.