در سالیان گذشته با وجود تاکید بسیار زیاد مسئولان چه سیاسی و چه ورزشی بر لزوم توجه به ورزش همگانی و دل نگرانی‌ها از ورزش نکردن منظم مردم، اما تاکنون حرکت قابل توجهی که بتواند به معنای واقعی مردم را به این احساس و ضرورت برساند که ورزش را در سبد روزانه خود قرار دهند صورت نگرفته و توجه جدی به توسعه ورزش همگانی بیشتر در شعار مسئولان بوده تا در عمل آنها.

رهبر معظم انقلاب سیاستهای کلی نظام در بخش سلامت را به دستگاههای مربوطه ابلاغ فرمودند که در یکی از این بندها تاکید کردند: "استفاده عموم مردم از امکانات ورزش همگانی، تضمین کننده سلامتی توام با شادابی و تندرستی آنان خواهد بود.

با آغاز فعالیت محمود گودرزی در راس ورزش ایران و از آنجا که او از بدنه ورزش دانشگاهی بوده و در این زمینه دارای تجارب فراوانی است، این امیدواری بوجود آمد که دیگر زمان توجه صرف به ورزش قهرمانی به پایان رسیده و ورزش همگانی از حالت انفعال خارج خواهد شد اما این جدیت در فدراسیون ورزش همگانی دیده نمی‌شود.

اخیرا مجمع انتخاباتی فدراسیون ورزش های همگانی برگزار شد تا اعضای مجمع بار دیگر علی مجدآرا را بر کرسی ریاست این فدراسیون برای چهار سال دیگر بنشانند. این انتظار می‌رفت رئیس فدراسیون همگانی اصلاحاتی در برنامه‌های خود داشته باشد و تحولی در ورزش همگانی ایجاد کند اما این اتفاق تاکنون رخ نداده است.

در شرایطی که کم تحرکی مردم به جای خطرناکی رسیده و تبعات بسیاری را متوجه جامعه ایرانی در سنین مختلف کرده است یکی از مهمترین اقدامات فدراسیون ورزش های همگانی به عنوان متولی توسعه ورزش همگانی در طول چند سال گذشته برگزاری همایش های پیاده روی در شهرهای مختلف با تعیین جایزه خودروی پراید بوده است! سیاستی که با وجود انتقاد بسیار کارشناسان همچنان در اولویت رییس این فدراسیون قرار دارد.

بسیاری از متخصصان دانشگاهی که جایشان در کنار مسئولان فدراسیون خالی است، برگزاری همایشهای پیاده روی به این شکل و سیاق را صرفا یک نمایش از سوی فدراسیون ورزشهای همگانی می‌دانند و اینکه در صفحه تلویزیون نشان دهند توانسته اند با برنامه ها و اقدامات خود مردم بسیاری را به سمت انجام فعالیت های ورزشی سوق دهند.

این همایش‌ها با وجود جایزه پراید همواره با استقبال مردم مواجه شده و با پخش این مراسم از صدا وسیما شوی خوبی برای سرپوش گذاشتن بر نواقص و نبود نگاه علمی بوده است. اما آیا این اقدامات توانسته مردم را به سمت انجام فعالیت‌های ورزشی به صورت منظم سوق دهد؟ مطمئنا به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اینگونه نیست که اگر اینچنین بود وضعیت بسیار متفاوت تر از وضعیت کنونی بود.

همزمان با برگزاری این همایش ها مردم در شهرهای مختلف عموما با پوشش های رسمی که هیچ شباهتی به لباس ورزشی ندارد اقدام به ورزش می‌کنند. اما آیا این استقبال به علت شوق به ورزش بوده یا انگیزه بیشتر آنان آزمایش بختشان برای رسیدن به "پراید" است!

آیا برگزاری این چنین همایشهای سراسری درمان مناسبی برای کم تحرکی این درد بدتر از سرطان در جامعه محسوب میشود؟ آیا لازم نیست متولیان ورزش همگانی در این بخش برنامه ریزی علمی و کارامد در جهت توسعه ورزش همگانی در کشور صورت دهند و گام های جدی تری را با استفاده از نظرات اهل فن و متخصصان دانشگاهی بردارند؟ آیا بهتر نیست معاونت همگانی وزارت ورزش و جوانان نظارت جدی تری بر زیرمجموعه خود داشته باشد؟

بحث بی اشتیاقی عموم مردم به انجام فعالیت های ورزشی و فاصله بسیار زیاد انجام فعالیتهای ورزشی در ایران نسبت به سایر کشورها کاملا آشکار است اما در این میان بانوان ایرانی به مراتب وضع بدتری دارند و زنگ خطر برای سلامت نسل‌های آینده نیز خیلی وقت است که به صدا در آمده و بدون شک با برگزاری چنین همایش‌های صوری راه به جایی نخواهیم برد.

بی اشتیاقی جامعه ایرانی به فعالیتهای ورزشی تابحال تبعات بسیار خطرناکی در زمینه سلامت مردم داشته و مطمئنا با ادامه این روند در آینده نیز شاهد عواقب خطرناکتری نیز خواهیم بود. موید این مطلب افزایش بی رویه چاقی در جامعه و به دنبال آن رشد روز افزون انواع بیماریهای قلبی و عروقی،دیابت و همچنین انواع بیماریهای روانی در جامعه است.