علی کفاشیان حدود 8 سالی می شود که بر مسند فدراسیون فوتبال ایران تکیه زده و به فعالیت مشغول است. او از زمانی که وارد دنیای فوتبال شد، با انواع و اقسام مشکلات ریز و درشت دست و پنجه نرم کرد و می کوشید تا نگاه ها را نسبت به خود تغییر دهد. او یک دونده درست و حسابی و نامدار بود، یک قهرمان ملی که البته تفکرات سیاسی اش باعث شد همراه امام خمینی (ره) در بهمن 57 باشد و در تصاویر قدیمی و عکس های آن روزها، به وضوح می تواند او را یافت. کفاشیان پس از آن که دنیای دو و میدانی را بوسید و کنار گذاشت، به سمت مدیریت کلان کشور رفت.

او یک تحصیل کرده اروپایی است و همین قضیه کمک کرد تا به زبان انگلیسی مسلط شود. پله های ترقی را یکی، یکی طی کرد تا به معاونت سازمان تربیت بدنی و ریاست کمیته ملی المپیک رسید. فقط یک گام مانده بود تا ریاست سازمان تربیت بدنی که به یکباره با حکمی عجیب، به سمت ریاست بر فدراسیون پرحاشیه فوتبال سوق داده شد. حضور در جمع خانواده پرحاشیه فوتبال، کفاشیان را وارد بازی های جدیدی کرد. او از همان روزهای ابتدایی کارش، زیر ذره بین فوتبالی ها و انتقادات سرسختانه آنها قرار گرفت که چطور ممکن است یک دو و میدانی کار به میدان فوتبال برسد و در انتخابات آن نیز صاحب بیشتری رای ممکن شود.

کفاشیان اما همیشه با خنده از کنار تمام انتقادات عبور کرد و اجازه نداد کسی او را دست کم بگیرد. اما ناکامی های فدراسیون فوتبال تقریبا از همان زمان شروع شد؛ شکست به عربستان در تهران، اخراج «سیاسی-ورزشی» علی دایی، ناکامی در کسب سهمیه حضور در جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی، انتخاب دوباره افشین قطبی به عنوان سرمربی تیم ملی، ناکامی در جام ملت های آسیا و حذف در مرحله یک هشتم نهایی، اخراج افشین قطبی، شروع تغییرات در مدیریت فدراسیون فوتبال، افزایش انتقادات جامعه فوتبال از مدیریت کلان فدراسیون و... تا اینکه کارلوس کروش آمد و بخشی از این ناکامی ها را یک تنه سر و سامان داد. او تیم را به جام جهانی برد و تیم ملی را به یکی از محبوب ترین تیم ملی های سال های اخیر بدل کرد. کفاشیان نیز زیر سایه گسترده کروش پناه برد و خود را پنهان کرد اما از آن به بعد، شکل دیگری از حواشی و دردسرها برایش آغاز شد: ماجرای سربازهایی که با کارت پایان خدمت جعلی بازی می کردند، فساد مالی در فدراسیون، تغییرات غیرقانونی در اساسنامه، تغییر تقویم فوتبال کشور نسبت به فیفا، لابی های پشت پرده برای رسیدن به مسئولیت های جدید در فدراسیون، رقم خوردن نتایج سوال برانگیز، اخراج یکباره مدیران ارشد فدراسیون، درگیری با مسئولان وزارت ورزش و... اینها فقط نیمی از اتفاقاتی بود که در دوران مدیریتی کفاشیان بر سر فوتبال ایران آمد. البته به لحاظ مالی، اوضاع واقعا بد بود. فوتبال گران شد، بازیکنان مدعی شدند، استعدادها از بین رفت، مربیان استعدادیاب که مورد حمایت قرار نگرفتند، محو شدند، پول شد اولین و آخرین مساله در فوتبال، حتی به خاطر پول نتایج برخی بازی ها به وضوح تغییر کرد، مربیان منشوری زیاد شدند، بحث خرید داوری ها به وجود آمد و... هر چه فضاحت که فکرش را کنید در فوتبال به بار آمد. این همه فساد، حالا کار را به جایی رسانده که شاید فدراسیون فوتبال در بدنه خود یک تغییر اساسی را حس کند، تغییر آقای رئیس. با این حال، کفاشیان، مرد با روحیه و همیشه خندان فدراسیون اعتقاد به ماندن دارد. او حتی در حاشیه جلسه هیات رئیسه فدراسیون برای حضور در انتخابات اسفندماه ریاست فدراسیون فوتبال اعلام آمادگی کرد و گفت که می خواهد برای خودش تبلیغ کند، رای بیاورد و در فدراسیون بماند. هیچ کس هم نمی تواند او را اخراج کند زیرا با اخراج کفاشیان، فدراسیون جهانی فوتبال فیفا می تواند فوتبال کشورمان را به علت دخالت های سیاسی در فدراسیونش تعلیق کند.

کفاشیان مثل همه دونده ها، دوست دارد تا رسیدن به خط پایان بدود و اهل کنار کشیدن نیست اما با این همه فشار، ماندن او باز هم به فوتبال ایران کمک می کند؟!