دربی ۸۰؛ بدون حساسیت به ارزشمندی یک جام!/ اختتامیهای بر فصل کابوس وار قرمز و آبی
به گزارش پارس به نقل از فارس دربی همیشه دربی است حتی اگر دو تیم در کورس قهرمانی یا کسب سهمیه نباشند. دربی همیشه دربی است حتی اگر هواداران دو تیم از تیمهای محبوبشان دلخور و ناراضی باشند. دربی همیشه دربی است؛ یک مسابقه خاص که هیچ وقت بیخاصیت نمیشود حتی اگر تیم پیروز فقط یک پله در جدول لیگ صعود کند!
برد دربی به اندازه یک جام برای هواداران دو آتشه سرخابیها ارزش دارد. آنها میتوانند با این برد ماهها دلخوش باشند و برای رقیب کری بخوانند. پرسپولیس نسبت به دربی رفت تغییرات زیادی داشته است. دیگر حمید درخشان سرمربی پرسپولیس نیست و برانکو ایوانکوویچ هدایت سرخپوشان را در دست دارد. همان سرمربی اسبق تیم ملی که امیر قلعهنویی زمانی منتقدش بود با این حال برانکو میگوید به مربی مثل قلعهنویی که قهرمانی در کارنامه دارد افتخار میکند. دربی 80 همه با همه دربیها فرق دارد حتی سرمربی پرسپولیس هم کری نمیخواند فقط میگوید حسابگر و نقشهکش نیست و برای برد تیمش را به میدان میفرستد و خوشحال است که در این جشن بزرگ فوتبالی سهمی دارد.
به راستی دربی 80 میتواند یک جشن بزرگ فوتبالی باشد یک اختتامیه زیبا برای فصل کابوسوار قرمز و آبی! وقتی دربی حساسیتی در جدول لیگ ندارد هواداران از سرمربیان دو تیم انتظار دارند که تیمشان را برای برد به میدان بفرستند و دیگر تیمشان را در پیله احتیاط محبوس نکنند. لزومی ندارد که آخرین دلخوشی هواداران را هم از آنها دریغ کرد و با یک بازی محتاطانه و کسالت آور برای نباختن بازی کرد.
امیر قلعهنویی که دربی را بازی بزرگان دانسته هم در این مسابقه بعید است که تیمش را برای نباختن به میدان بفرستد به هر حال در این بازی اگر قلعهنویی بازنده نشود هم کسی برایش هورا نخواهد کشید مگر اینکه برنده شود و شاید این مسابقه آخرین حضورش روی نیمکت استقلال باشد بنابراین قلعهنویی میخواهد خاطره خوشی را برای هواداران استقلال رقم بزند از سویی دیگر برانکو که خودش را برای فصل آینده آماده میکند خودش هم میداند شاید با تغییر مالک باشگاه او هم مجبور به جدایی از سرخپوشان شود.
پرسپولیس برای این دربی چند غایب دارد؛ خانزاده محروم شده، بنگر، علی عسگر مصدوم هستند. پیام صادقیان هم اخراج شده است. استقلال هم بعد از باخت سنگین مقابل تراکتورسازی برای دلجویی از هوادارانش میخواهد در این بازی پیروز شود.
گروهی نشسته بر توپ گرد شوتبال گوشه ای از عزلت اندر دسته سه برای خود پیدا کرده بودند و مدام شیش و چهار بر زبان می راندند!
کاپیتان شان را بانگ زده و گفتندش شیخ جان شما را چه بر سر آمده است که از تاج به هاج و از هاج به واج افتاده اید؟!
بگفتا ما یه تیم ناز بودیم _ بدور از غم همیشه ساز بودیم
شعف بودو تبسم برلبامون _ غرور اندر نگاه باز بودیم
نبودش هیچ کسی برما بتازد _ که ما خود برهمه درتاز بودیم
به ناگه آتشی قرمز برافروخت_ بزد بر ما که مثل گاز بودیم
به ما 4 شعله در 50 عطا کرد_ 2سال بعد کنتور 6 فاز بودیم
...... آنگه بود که بر ما مصلحت شد رهی دور و دراز از آتش سرخ بیابیم و چند صباحی خلوتی از دسته سه را در وحشت از پرسپولیس برگزینیم شاید که این 4 و 6 را دیگران از یاد برند و خود نیز مدام 4 و 6 بر لب برانیم که شود آویزه در گوش !؟
..... مدتها بگذشت و موی آبی ها سپید شد لاجرم فرصت را غنیمت شمرده و از تاریکی برون زدند در آن امید که دیگر چهار و شیشی بر زبانها رانده و در یادها باقی نمانده باشد! پیری را دیدند، اورا پرسیدند : عمو جان قوت جان خواهیم، بگویی ما را در کجا نان است ؟ نگاهی کرد و دندان زجیب درآورد و در دهان بنهاد و جواب داد : کدوم شاطر را بگویم؟ آنکه در سال 4 تایی شدن شاطر شد یا انکه در سال 6 تایی شدن ؟!