حسین فرکی او یکی از دوست داشتنی ترین مربیان لیگ ایران است. حسین آقا بعد از پشت سر گذاشتن سالی پر تلاطم این روزها دوباره در آستانه قهرمانی لیگ است. درخشش دوباره او با سپاهان و قرعه خوب این تیم ، احتمال قهرمانی شان را بالا برده است. حاج حسین که گزینه اصلی جانشینی کارلوس کروش بعد از جام جهانی بود در این گفت و گو از این یکسال سخت می گوید.

هر جور که نگاه می کنیم شانس قهرمانی سپاهان خیلی بالاست، خودتان اینطور فکر  نمی کنید؟

به نظر خودم  هم شانسمان بالای 60درصد است. اما این توپ گرد گاهی اوقات یک چیزهایی نشان می دهد که آدم فکرش را هم نمی کند.

5هفته پیش این شانس را برای تیمتان می دیدید؟

از بعد از بازی با صبا اصلا به ما شانس قهرمانی نمی دادند، ولی من خودم در همان شرایط هم 50درصد شانس به خودم می دادم.

بازی با صبا را باختید؟

بله. بعد از آن هم در جلسه هیئت مدیره امید همه اعضا فقط در حد کسب سهمیه بود.

لحظه ای که علیه شما شعار دادند، حس خودتان چه بود؟ به نظرتان زود نبود؟

من پیش خودم و خدای خودم همان موقع هم احساس می کردم عدالت باید رعایت شود؛ اما انتظار هوادارها از من خیلی بالا بود، در حالی که من در شرایطی این کار را قبول کردم و بعد مشکلات دیگری هم پیش آمد. مثلا سه بازیکن ما مثل محرم، شجاع و علی حمودی رفتند. من وقتی کار را پذیرفتم، روی اینها حساب کرده بودم و بعد این اتفاق افتاد. اینها هم انتظاراتشان بالاست، به هر حال سپاهان است و شاید این انتظارات خیلی هم غیرطبیعی نباشد. ولی من در مورد کار خودم فرصت و زمان همیشه برایم مهم بوده است.

بازی با تراکتور روحیه را به تیم برگرداند؟

آمدن محرم بعد از عید و بعد بازی با تراکتور و اتفاقاتی که آخر بازی افتاد و بعد هم بازی با پرسپولیس، همه اینها موثر بود. البته ما هم در این فاصله، بعد از بازی با صبا تغییر سیستم داشتیم، گرچه ابزاری که خودم دلم می خواست را مثل فولاد در اینجا نداشتم.

یک شانسی که داشتید، یک سری از ابزار قهرمانی پارسال شما اتفاقی در این تیم بودند؟

بله. منتها این تعطیلی هایی که برای تیم ملی به ما می خورد و بازیکن های ما نبودند، خیلی به ضرر ما می شد.

وقتی محرم می آید، چه اتفاقی در این تیم می افتد که تیم زیر و رو می شود؟ مثلا جوری که راجع به اصفهان حرف می زند یا بازی که می کند ،کسی نمی تواند یک درصد هم کم بگذارد؟

به هر حال محرم سال ها در سپاهان است، همه چیز را تحت کنترل دارد و شخصیت والایی هم دارد. بچه ها هم به او احترام می گذارند و در زمین هم نقش خیلی پررنگی دارد و وقتی هست کسی به خودش اجازه نمی دهد در زمین مشکلی یا حرف و حدیثی به وجود بیاورد.

 

یک جورهایی جانباز سپاهان است.

واقعا همینطور است، خیلی قابل احترام است.

از آن روزی که در تیم ملی امید مصدوم شد، دیگر با هم کار نکرده بودید؟

نه ولی همدیگر را می دیدیم و  در این چندساله من کارش را دنبال می کردم.

اگر آنجا نتوانست عصای دستتان شود، اینجا ولی خیلی خوب بود؟

آنجا هم خوب بود. من خیلی ناراحت هستم و به او هم می گویم، حیف بود. اصلا چنین بازیکن هایی نباید مصدوم شوند.

الان هم حضورش در هر تیمی می تواند آن تیم را نجات بدهد.

همینطور است. به هر حال تیم را همراهی و رهبری و هدایت می کند و قطعا حضورش خیلی موثر است.

اتفاق افتادن دومین قهرمانی لیگ برای شما الان خیلی دور از ذهن نیست، ولی خودتان در ابتدای فصل که تیم نگرفته بودید، به قهرمانی فکر می کردید؟

من اصلا نمی خواستم امسال کار کنم، به خاطر جریان پایم و ... بعد از آن جریانات تیم ملی ...

در مورد همان ها توضیح بدهید؟

آن داستان ها که پیش آمد، من مصمم شدم که به یک جایی بروم تا خودم را راحت کنم.

و شاید هم اثبات کنید؟

بله. البته آن موقع واقعا نمی دانستم قسمت و تقدیر چیست، ولی الحمدلله این اتفاق می افتد.

پارسال از اردیبهشت زمزمه های حضور شما بعد از جام جهانی در تیم ملی شنیده می شد، این درست است؟

بله خودشان اعلام کرده بودند، هم آقای آیت اللهی مصاحبه کرده بودند و هم آقای کفاشیان گفته بودند.

ولی آن زمان تکذیبش می کردند؟

چون مشخص نبود، تکذیب می کردند.

در همان زمان یک بحث هایی در مورد مربی ایرانی و خارجی و ... پیش آمد. با توجه به این که حتی در سالی که با فولاد سوم شدید هماز نظر گروه انتخاب بهترین های سازمان لیگ به عنوان مربی برتر ایران انتخاب شدید اگرچه جایزه را از شما دریغ کردند .ولی یکی از گزینه های جدی مربیگری بعد از کروش بودید، چه احساسی نسبت به واژه هایی مثل موتورگازی و ... داشتید؟ قطعا در شرایط بعد از عمل برایتان سخت بوده؟

قطعا همینطور است. شما هم می دانید من هیچ وقت مخالف مربی خارجی نبودم و هم با مربی ایرانی و هم مربی خارجی کار کردم و با هر دو هم موفق بودم. چه آن زمان که در بازی های آسیایی با آقای پورحیدری بودم و چه زمانی که در مقدماتی جام ملت ها یا در جام غرب آسیا با آقای طالبی کار کردم و با هر کدام هم که بودم، تیم موفقی داشتیم. از طرفی با مربی خارجی هم مخالف نبودم و نیستم، چون کار درستی نیست که بخواهم او را نقض کنم. در فضای آن روز هم می خواستم بی حاشیه باشم، ولی احساس می کردم به خاطر این اتفاقات، من را داخل این مسیر می کشند. این در حالی بود که من خودم اصلا دلم نمی خواست وارد این بحث ها شوم و فقط کارم را می کردم، آن زمان مربی فولاد بودم و هر چه بود از جانب خود رسانه ها بود.

شما قرار نبود در فولاد بمانید؟

نه من مدت ها قبل گفته بودم  که می روم.

چرا؟ شما آنجا موفق بودید.

عمل پایم را داشتم. الان هم یک پایم که نتوانستم جراحی کنم، واقعا درد می کند و نمی توانم سر تمرین خیلی بایستم. در فولاد که بودم، هر دو پایم اینطور بود. من واقعا تصمیم گرفته بودم بعد از فولاد، در هر حالتی پایم را جراحی کنم. اما این اتفاق ها افتاد و با قهرمانی ما و جام جهانی مصادف شد. آن زمان دیدم یک کارهایی می کنند و سعی دارند من را وارد این حاشیه ها کنند.

ولی هیچوقت مردم این حس را نسبت به شما نداشتند.

مردم همیشه به من محبت داشتند و هنوز هم دارند. چون می دانند که من همیشه صادقانه صحبت کردم. من اصلا در این فکرها نبودم و صحبت این مسائل نبود. ولی به هر حال مسائل به اینجا کشیده شد  و من هم نمی خواستم مردم در موردم قضاوت اینطور داشته باشند که یک تعدادی یا گروهی فکر کنند که من آمدم با حساب و کتاب که این کار بشود و در نتیجه...

چند ماه تلفن همراهتان خاموش بود؟

خاموش نبود. دوست نداشتم در مورد این موضوع صحبت کنم. چون همه صحبت ها براساس حدسیات و گمانه زنی بود و من هم دوست ندارم با گمانه زنی کار کنم. حقیقت و واقعیت این بود که من از فولاد با نیت عمل کردن زانویم بیرون آمدم که یکی را عمل کردم و دیگری نشد.

چرا؟

گیر این داستان ها افتادم و تصمیم گرفتم جایی مشغول شوم که تیم ملی پاک شود و این حرف و حدیث ها تمام شود که فکر نکنند من برای تیم ملی از فولاد بیرون آمدم. قبل از این که فضا اینطور شود، چند پیشنهاد هم داشتم، ولی هیچکدام را قبول نکرده بودم، چون تصمیم داشتم هر دو پایم را عمل کنم. ولی وقتی این اتفاق افتاد گفتم قبل از این که کروش بخواهد قراردادش را تمدید کند یا حرف تازه ای پیش بیاید، من از تیم ملی دور شوم.

نظر خانواده چه بود؟

مخالف صد در صد بودند. آنها هم اخبار را می خواندند و می دیدند و فکر می کردند رفتن من بعداز آقای کروش به تیم ملی فضای خوبی نیست و با روحیات من نمی خواند. چون به هر حال خانواده روحیات و روابط من با مردم، اجتماع و سابقه ای که داشتم را می شناسد، بنابراین اصلا دوست نداشتند.

در این مدت با خود کروش رو به رو شدید؟

نه.

 

ارتباط شما چطور است؟

ما همیشه با تیم ملی همکاری داشتیم. چند بار مارکار و کمک های دیگرشان سر تمرین های ما آمدند و همیشه هم برایمان آرزوی موفقیت داشتند و ابراز رضایت می کردند. دیدید که ما بازیکنانمان را به آنها دادیم رفتند، او هم در جام باشگاه ها به تیم ما کمک کرد. حتی سپاهان هم که آمدم باز مارکار به اصفهان آمد و حامل پیام کروش بود که قهرمانی ما را تبریک گفت و برای همکاری مجدد ابراز امیدواری می کرد. ما هم گفتیم هستیم، چون به هر حال سپاهان تیمی بود که زمان کرانچار با ایشان کنتاکت داشتند. من هم دیدم این وسط بچه ها متضرر شدند، گرچه یک جاهایی هم حق با کرانچار بود، چون تیمش لطمه می خورد. یک دیدار هم با همکار ایشان و آقای مارکار داشتیم، بعد از آن هم که در کش و قوس جام ملت ها بودند و ..

{حسین آقا خیلی تمایلی به ادامه بحث درباره تیم ملی ندارد و بحث مان ناخودآگاه به برانکو می رسد.}

برانکو در بد شرایطی به پرسپولیس آمد؟ خود شما هم پیشنهاد پرسپولیس داشتید و رد کردید.

من فکر می کنم جدای از همه این مسائل برانکو دوست داشت به ایران برگردد و همیشه هم این را گفته بود. شاید الان زمان را مناسب دیده و آمده. ولی خب جایی را انتخاب کرده که یک مقدار درگیر است، من فکر می کنم اگر مشکلات پرسپولیس حل شود و برانکو هم آرامش داشته باشد، بتواند موفق شود.

فصل آینده فصل سختی است هم شما بخواهید موفق شوید، هم برانکو و هم دو سه مربی جوان مثل یحیی و علی منصوریان.

خوب است؛ مهم این است که فوتبال با یک کیفیت خوب برگزار شود.