توضیح وینگادا توجیه بود یا تمسخر فوتبال ما!
وینگادا اما به جای عذرخواهی، به جاده خاکی میزند، منتقدان را به یک جنگ دعوت میکند و این باعث تعجب میشود.
به گزارش پارس به نقل از تسنیم، تیم ملی امید خوششانس بود که نتایج ضعیفش حدفاصل افتخارآفرینی والیبالیستها و احتمالا مدالآوری روزهای آینده کاروان ایران در اینچئون قرار گرفته تا به زودی همه فراموش کنند، تیمی متشکل از استعدادهای خوب فوتبال ایران در اوایل دهه نود شمسی قربانی بحران مدیریتی فدراسیون فوتبال شدند و برابر تیمهای درجه دو و درجه سه آسیایی شکست خوردند، حذف شدند.
شاید این از خوششانسی علی کفاشیان و مدیران فدراسیون فوتبال ایران باشد که روزهای پر کار ورزشی ایران در اواخر شهریورماه روی نتایج تیم امیدش سرپوش گذاشته است؛ اما این مانع نمیشود این حقیقت بزرگ را که تیمهای پایه فوتبال ما در این سالها با تصمیمات اشتباه هر روز وضعیت بدتری نسبت به گذشته پیدا کردهاند، فراموش کنیم.
اما اگر از اشتباهات فدراسیون فوتبال ایران در خصوص آمادهسازی تیم ملی امید بگذریم، واکنش نلو وینگادا، سرمربی پرتغالی تیم ملی به انتقادات بزرگان فوتبال ایران در این روزها هم جای تعجب فراوانی دارد. اگر شما سرمربی تیم امید ایران بودید و هفت بازیکن بزرگسال به مسابقات آسیایی اینچئون میبردید، پس از باخت به ویتنام و تساوی مقابل قرقیزستان، در کنفرانس مطبوعاتی چه میگفتید؟ آیا این نتایج را توجیه میکردید؟ آیا برای منتقدان خط و نشان میکشیدید یا سرتان را پایین میانداختید و یک عذرخواهی خشک و خالی نثار مردم ایران میکردید؟ کدام گزینه را انتخاب میکردید، اگر جای وینگادا بودید و این نتایج مفتضحانه را کسب میکردید؟ قطعا خط و نشان نمیکشیدید، حتی برای آنهایی که در تهران موضع گرفتهاند و از نمایشهای عجیبتان انتقاد میکنند.
نلو وینگادا اما نظری خلاف همه مربیان دارد. او در حالی که فوتبال ایران، 99 درصد شانس صعود را از دست داده، 99 درصد از بازیهای آسیایی حذف شده، در کنفرانس مطبوعاتی مینشیند و علیه منتقدان صحبت میکند، آنها را به یک رقابت دعوت میکند، یک رقابت حساس و به قول خودش یکطرفه! او از قهرمانیهایش میگوید و به این نکته خاص و جالب هم اشاره میکند: «قهرمانیهای من از قهرمانیهای تمام منتقدان بیشتر است!» او این را میگوید و کنفرانس را ترک میکند. به این امید که شاید منتقدان، دست از انتقاد بکشند.
پرسشی در ذهنمان شکل میگیرد که در این فوتبال، چند تن میتوانند به انتقاد از عملکرد وینگادا بپردازند. علی پروین، پورحیدری، مهدی مناجاتی، حشمت مهاجرانی، امیر قلعهنویی، حسن حبیبی و چندین و چند مربی دیگر که آمار قهرمانیهایشان در عصر جدید و قدیم سر به فلک میکشد. از نظر وینگادا شاید این بزرگان هم در حدی نباشند که از او انتقاد کنند. وینگادا این را میگوید اما به نظر میرسد، اگر ملاکش برای انتقاد، عناوین قهرمانی باشد، این چند پیشکسوت میتوانند هر دقیقه و هر ثانیه منتقد او باشند و حتی از راه رفتنش هم ایراد بگیرند که البته به دور از منطق است.
از نگاه وینگادا ملاک انتقاد، قهرمانی و کسب عنوان است؟ این میتواند یکی از دلایل باشد اما دلیل اصلی نه. وینگادا اما به جای عذرخواهی، به جاده خاکی میزند، منتقدان را به یک جنگ دعوت میکند و این باعث تعجب میشود. او که یک مربی حرفهای است، باید انتقادپذیر باشد و البته کمی سرسخت تا بتواند با تیم امید به موفقیت برسد. اگر اینطور نباشد، ای کاش همین امروز برود.
ارسال نظر