گفتوگو با جلال چراغپور، عضو سابق كانون مربيان:
كيروش يك فرد نيست بلكه يك سيستم است/ بهترين گزينه براي جانشيني كيروش كدام مربي داخلي است؟

تيمملي در جامجهاني نمايش قابل قبولي داشت و توانست مقابل آرژانتين عملكرد مطلوبي داشته باشد و نظر همه كارشناسان را به خود جذب كند اما پس از باخت به بوسني و پايان جامجهاني و حذف تيمملي از مرحله گروهي موضع برخي از كارشناسان به يكباره 180 درجه تغيير كرد و عملكرد كيروش را مورد انتقاد قرار دادند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سعيد جمشيديان- در همين راستا كانون مربيان ايران نيز با انتشار بيانيهيي آشكارا عملكرد سرمربي تيمملي را مورد انتقاد قرار داد. حالا جلال چراغپور، نايبرييس كانون مربيان كه نامش در اين بيانيه وجود دارد مدعي است كه از اين بيانيه بيخبر است و خيلي وقت بوده كه از اين سمت استعفا داده است. با چراغپور در خصوص اين بيانيه و عملكرد كيروش به گفتوگو نشستيم.
كانون مربيان بيانيهيي عليه كارلوس كيروش صادر كرده كه طي آن تيم تحت رهبري كيروش به اجراي فوتبال ضعيف متهم شده است. در اين بيانيه سبك، سياق و تاكتيكهاي تيمملي كشورمان با 24 سال قبل يكي خوانده شده است. نظرتان درباره اين بيانيه كه نام شما نيز در آن وجود دارد چيست؟
در درجه اول بايد بگويم كه من ديگر نايبرييس كانون مربيان نيستم و پس از آنكه از تراكتورسازي جدا شدم، از كانون مربيان نيز استعفا دادم و سمتي در كانون مربيان ندارم. من از اين اطلاعيه بيخبر هستم و نظر شخصي من 180 درجه با اين اطلاعيه متفاوت است. من اين موضوع را تكذيب ميكنم و به هيچوجه اين بيانيه را قبول ندارم.
نظر شخصي شما درباره اين بيانيه چيست؟
رفتن يا ماندن كيروش يك مبحث بسيار گسترده است. ما ابتدا بايد يك سمينار به عنوان عيارسنجي فوتبال ايران در جامجهاني برگزار كنيم. كميتهيي در رابطه با استايل فوتبال ايران در دفاع، در ميانه و در حمله تشكيل دهند؛ همچنين ارزيابي فني، آناليز و آماري با تيمهاي ديگر در جامجهاني مقايسه شود، سپس نتيجه نهايي را به فدراسيون بدهند. در آنجا فدراسيون با دو موضوع مواجه ميشود. ابتدا اينكه بگويد شكل فوتبال براي ما بسيار مهم است و ايران بايد فوتبال زيبا بازي و به هيچوجه نتيجه به دست آمده مهم نيست مانند تيم استراليا كه نشان داد فوتبال زيبا را دوست دارد. دوم اينكه بگويد نتايج محوريت دارد و بايد نتيجه بگيريم. مانند همين سياستي كه در ليگ ما حكمفرما است. در ليگ ايران اگر زيباترين فوتبال را بازي كنيد اما اگر نتيجه نگيريد اخراج ميشويد. در فوتبال ايران زيبايي در پيروزي است همانند عربها كه ميگويند تمام دقايق وقتكشي كنيد اما برنده شويد و ما به آن ميگوييم فوتبال زيبا بازي كرديد. ما بايد كيروش را در يكي از اين دو موضوع قرار دهيم. به طور حتم تيم كيروش فوتبال زيبا بازي نميكند اما در فوتبال دفاعي و منظم صاحب سبك است و استراتژي خوبي دارد.
تعدادي از اعضاي كانون همانند شما از اين بيانيه بيخبر هستند اما اسم آنها نيز در اين بيانيه وجود دارد. دليل سوءاستفاده از نامها چيست؟
اين بيانيه نظر يك نفر است ولي چون ميخواهد وزن بيانيه را بالا ببرد نظرش را باندپيچي ميكند و با نام كانون آن را بيرون ميدهد. البته از اين افراد زياد شدهاند، مثلا فردي دارد بازي گزارش ميكند در هنگام بازي ميگويد به اعتقاد كارشناسان فلان تعويض خوب است. نظر خودش را با كارشناسان جمع ميبندد. يكي نيست به اين گزارشگر بگويد در هنگام بازي با كدام كارشناس تماس گرفتيد؟ كانون مربيان نيز همين موضوع است و يك نفر به جاي همه تصميم گرفته است.
در شرايطي كه همه مردم و جامعه خواستار ماندن كيروش در تيمملي هستند، دليل انتشار اين بيانيه چه چيزي ميتواند باشد؟
انتشار اين بيانيه دليل دارد. نوع صحبت كفاشيان درباره كيروش، كمبود بودجه و غيره نشان ميدهد كه بوي مربي داخلي به جاي كيروش ميآيد. گفته ميشود كه كيروش نميماند و قرار است يك مربي داخلي جايگزين او شود، پس بنابراين بازار لابي و خود مطرح كردن داغ ميشود و در آينده بازهم شاهد اينگونه رفتارها خواهيم بود.
تعدادي از اعضاي كانون مربيان در مصاحبههاي خود مدعي بودند كه كيروش از تمام مربيان داخلي بهتر است اما اين افراد به يكباره تغيير موضع دادند. دليل اين تغيير موضع چيست؟
دليلش اين است كه كيروش نميماند و كفاشيان خواهان مربي داخلي است. حالا كه قرار شده است مربي داخلي بر روي نيمكت بنشيند همه به دنبال مطرح كردن نام خود هستند. ميگويند اگر من باشم زير توپ نميزنم، من باشم فوتبال زيبا بازي ميكنم، من باشم ميانگين گل زده را بالا ميبرم و منهاي ديگر.
كانون مربيان مدعي است كه مربي بايد بر اساس هدفگذاري انتخاب شود و برنامهيي براي تيمملي داشته باشد. آيا كيروش بيهدف انتخاب شده و برنامهيي نداشته است؟
اول از همه كانون مربيان يك لطفي كند هدفگذاري را تعريف كند. كانون مربيان بگويد هدفي كه دنبال آن است چه چيزي بوده؟ آيا اربابي در آسياست؟ آيا قهرماني جامجهاني است؟ يا چيزهاي ديگر؟ واقعيت اين بود كه هدف فدراسيون از آوردن كيروش رفتن به جامجهاني بود. به نظرم تفكر و نگرش كيروش در درست كردن تيم يكدست، سازماندهي تيمي، ساختار حمله دو نفره، انضباط تيمي و انضباط دفاعي عضو مدرنترين تفكرات جامجهاني برزيل بود. ما اگر دقيق نگاه كنيم متوجه ميشويم كه برزيل هم از استراتژي كيروش استفاده ميكند. نيمار در پست قوچاننژاد، هالك در پست دژاگه بازي ميكند و برزيل هم همانند ايران در دفاع تيمي پرتراكم است و با پاسهاي بلند اين دو بازيكن را تغذيه ميكند. حتي فرانسه هم از چنين الگويي استفاده ميكند. الگوي بازي تيمملي مدرنترين استراتژي در جامجهاني بود و بايد بدون تعصب قبول كنيم كه هيچكدام از مربيان ايراني نميتواند چنين الگويي را بر روي تيمملي سوار كند. كيروش بعد از آنكه اين الگو را نشان داد خود را شناختيم در حالي كه كيروش از مدتها قبل اين الگو را اجرا ميكرد. ما اگر بازي با كره را در سئول به خاطر بياوريم كيروش از چنين الگويي استفاده ميكرد. آيا ما ميدانستيم كه اين روش كيروش يك الگو است؟ ما نبايد مربي با كلاس جهاني را با خودمان مقايسه كنيم. فردي كه 11 سال كنار فرگوسن نشسته است، سرمربي تيمملي پرتغال بوده، اميد پرتغال را قهرمان جهان كرده است و روي نيمكت رئال نشسته چرا بايد خود را با او مقايسه كنيم. چرا خودمان را فراموش ميكنيم.
كانون مربيان، تاثيرگذاري پكرمن را در تيمملي كلمبيا مثال زده است و مدعي شده كه تاثير پكرمن در كلمبيا خيلي بيشتر از كيروش بوده است.
تاثير كيروش هم در تيمملي بسيار زياد بوده است. در بيست و پنج سال گذشته اگر تمام بازيهاي تيمملي را بر روي هم بگذاريم به اندازه يك بازي با آرژانتين دانش در گردش دفاعي تيمملي ايران وجود نداشته است. انضباط تيمي، شرح وظايف روشن، خطوط مجزا، دفاع بدون دستپاچگي، مسووليت به مسووليت كه فشار بازي به يكديگر فشار نياورند. اين نوع دفاع كردن يكي از همان زنجيره گمشده فوتبال ما است كه اگر بتوانيم اين موضوع را دنبال كنيم يكي از زنجيرههاي گمشده فوتبال ما پيدا شده است. اگر اين عمل يعني «آشنايي با دانش دفاع» نامش تاثيرگذاري نيست پس نامش چيست؟ اين نوع دفاع يعني اينكه تيمملي پس از سالها درك استراتژيك پيدا كرد.
كانون مربيان ميگويد كه با مربي متوسط هم ميتوان در جامملتها نتيجه گرفت و به جامجهاني صعود كرد. چه مقدار اين نظر به واقعيت نزديك است؟
جام ملتهاي آسيا با جام جهاني قابل مقايسه نيست و اين دو خيلي با هم متفاوت هستند. ميتوان جامملتهاي آسيا را با مربي متوسط خارجي طي كرد اما نميشود با مربي داخلي طي كرد به دليل اينكه اگر ميشد با مربي داخلي در جامملتها نتيجه بگيريم حداقل يكي از تيمهاي باشگاهي ايران ميتوانست قهرمان جام باشگاههاي آسيا شود. تازه در باشگاهي دستت بازتر است و ميتوانيد با خريد بازيكن خوب شرايط بهتري را داشته باشيد. اما براي رفتن به جامجهاني بايد نگرشت فراتر از جامجهاني باشد. ما حتي در جامجهاني 98 فرانسه هم با مربي خارجي صعود كرديم و اگر ايويچ نبود هرگز نميتوانستيم صعود كنيم.
بهترين گزينه براي جانشيني كيروش كدام مربي داخلي است؟
هيچ گزينه داخلي در حد كيروش در فوتبال ما وجود ندارد. كيروش بهترين گزينه است به دليل اينكه به خوبي ريز و درشت فوتبال را بررسي، ارزشيابي و نمرهگذاري كرده است. او در حال حاضر شناخت كاملا بنيادي حتي از نسل فوتبالي ما دارد. اگر با او كمي مهربان باشيم شايد تحول تيمملي باعث تحول در ليگ شود در حالي كه بايد برعكس باشد. به خاطر نظم دفاعي تفكر كيروش شاهد تحول در دفاع ليگ خواهيم بود و اين تحول نيكويي است. كيروش با فراز و نشيب مديريت فوتبال ايران آشناست و بارها در جلسات فدراسيون، وزارتخانه و مسوولان شركت كرده و همه را ميشناسد. كيروش دوستان بسيار گستردهيي در تمام دنيا براي مشاوره دارد. نبايد فراموش كنيم كه كيروش يك فرد نيست بلكه يك سيستم فوتبال است.
ارسال نظر