نیلسون:
برای پول به میدان نمی روم، میخواهم قهرمان باشم!
دروازه بان پرسپولیس گفت: «میخواهم بعداً بگویند نیلسون بود و پرسپولیس قهرمان شد. من برای پول، فوتبال بازی نمیکنم، میخواهم از این کار لذت ببرم. »
به گزارش پارس به نقل از خبر ورزشی، مصاحبه با نیلسون همیشه تازگی دارد. او یکی از افراد استثنایی در فوتبال ماست چون ادبیاتش با همه اهالی فوتبال متفاوت است و می تواند شما را با حرف ها و رفتارهایش سورپرایز کند. او فوق العاده است، یک بازیکن حرفه ای، یک انسان قابل احترام. نیلسون با مدیر برنامه هایش به دفتر روزنامه آمد و ما بیش از ۲ ساعت با او گپ زدیم، اما همه بحث ها از اینجا شروع شد: از عینک نیلسون!
* تیپ جدیدی که می زنی، برای همه جالب است ؛ نیلسون با عینک!
- خوش تان می آید؟ ! من می خواستم همه را سورپرایز کنم و این چهره جدید من است. البته خیلی هم جدید نیست.
* حتماً می خواهی آن را به زودی تغییر دهی و مثلاً کلاه بگذاری!
- (می خندد) شاید… شاید. یک کلاه شیک و باکلاس!
* تو آدم جالبی هستی، مثلاً وقتی همه می گفتند تیم قهرمان می شود، تو می گفتی پرسپولیس را دست کم نگیرید.
- هنوز هم همین را می گویم. ما قهرمان خواهیم شد.
* این یک وعده است؟
- این یک امیدواری است. من امیدوارم و اطمینان دارم که می توانیم قهرمان شویم.
* اما هیچ کس به اندازه تو به این موضوع فکر نمی کرد و شاید نمی کند!
- من برای قهرمانی به پرسپولیس آمده ام. من آمده ام به این تیم که قهرمان شوم و تاریخ ساز باشم. کار دیگری به غیر از کسب قهرمانی ندارم، چطور بگویم؟ می خواهم بعداً بگویند نیلسون بود و پرسپولیس قهرمان شد. اینها بهترین ایده در مورد حضور من در ایران است. من برای پول، فوتبال بازی نمی کنم، می خواهم از این کار لذت ببرم. می خواهم نشان بدهم چقدر رشته کاری ام را دوست دارم. شاید این تفاوت من با بقیه باشد.
* می توانیم نتیجه بگیریم که تو خیلی حرفه ای هستی و بازیکنان ایرانی، تفکرات آماتور دارند که با یک باخت، خودشان را می بازند؟
- نه، من دوست ندارم حرف هایم در مورد دیگران تعبیر و تعریف شود. در مورد خودم حرف می زنم، فقط خودم. نه جایگاه خاصی دارم و نه موقعیت عجیبی که بخواهم راجع به دیگران حرف بزنم و بگویم بازیکنان ایرانی آماتور هستند. من با این نتیجه گیری مخالفم. ما در پرسپولیس مربی بزرگی به نام علی دایی داریم که به تنهایی و با حرف هایش به تیم روحیه می دهد. او روحیه ای فوق العاده دارد و فکر می کنم این علی دایی است که در پرسپولیس با بقیه فرق دارد. اوست که به دنبال قهرمانی می رود. دایی همیشه تلاش می کند تا تیم رو به جلو باشد. حتی پاداش تهیه می کند، ما را به اردو می برد، به بازیکنان با حرف هایش روحیه می دهد و تفکراتش به درد قهرمانی می خورد. با حرف های دایی است که روحیه می گیریم و حالا به سمت قهرمانی می رویم.
* آیا علی دایی بیرون از زمین فوتبال هم چنین تفکری را دنبال می کند؟
- بله، او همیشه در مورد قهرمانی با ما حرف می زند و حرف هایش واقعاً به ما انرژی مثبت می دهد و بر روی عملکردمان تأثیر دارد.
* با این حال اما علی دایی منتقدان زیادی هم دارد که می گویند او از لحاظ فنی چندان قدرتمند نیست. تو این موضوع را قبول داری؟
- چه کسی و کجا چنین حرفی را زده است؟ افرادی که این طور در مورد دایی قضاوت می کنند، از فوتبال سر در می آورند؟ بگذارید این طور بگویم که علی دایی یک مربی بزرگ است نه یک تمرین دهنده. او مربیگری را مثل یک پکیج کامل در اختیار دارد و توانایی هایش را همیشه نشان می دهد. دوست ندارم فکر کنید چون در تیمش بازیکن فیکس هستم، چنین حرف هایی را می زنم. خودتان می دانید هر کس که سرمربی شد، به من بازی داد و در این مورد مشکلی نداشتم. ولی به هر حال نمی توانم چنین انتقاداتی را در مورد دایی بشنوم و سکوت کنم.
* معیار قضاوت در مورد هر مربی، کارنامه اش است. علی دایی هم در تیم ملی و سال های قبل در پرسپولیس نتوانست به اندازه کافی موفق باشد.
- ببینید من کلاً با نظر شما و نوع نگاه تان به موضوع مشکل دارم. ببینید چه چیزی به مربی می دهید و بعد بگویید چه می خواهید. می خواهم بگویم ریشه مشکلات پرسپولیس را از جای دیگری بررسی کنید. دایی مربی مهربانی است. باشگاه پرسپولیس با همه باشگاه های جهان تفاوت دارد، هیچ جا این طور نیست که با بازیکنان قرارداد ببندند و بعد همه بروند پی کارشان. اینجا هیچ کس پاسخگوی ما نیست و علی دایی با اینکه هیچ مسئولیتی در مورد قراردادهایمان ندارد اما به درد دل بازیکنان گوش می دهد و سعی می کند مشکلات را مرتفع کند. به ما پول و پاداش می دهد، به دنبال ماجرای مالیات مان می افتد و… این در حال حاضر شرایط پرسپولیس است. ما وضعیتی اسفناک داریم، در حالی که باید برای رسیدن به نتیجه، برنامه ریزی داشته باشید. بگذارید یک مثال بزنم در مورد مربیگری. فصل قبل وقتی مانوئل ژوزه سرمربی پرسپولیس شد، خیلی ها گفتند او مربی بدی است و به همین خاطر اخراجش کردند اما مانوئل واقعاً مربی خوبی بود. او فقط ۱۰ روز قبل از شروع لیگ به پرسپولیس آمد و تیم را تحویل گرفت، تنها بازیکنی که با خودش به پرسپولیس آورد، من بودم. نه بازیکنان را می شناخت و نه با فضای کار در ایران آشنا بود. به لحاظ سازمانی نیز هیچ چیز سر جای خودش نبود. معلوم است که چنین مربی ای نمی تواند کاری از پیش ببرد. همچنین آن همه منتقد هم داشت. مربیگری با آنچه که فکرش را می کنید یا تصوری از آن دارید، کاملاً متفاوت است.
* گویا تو منظور ما را متوجه نشده ای؛ مثلاً استقلالی ها به این می نازند که با امیر قلعه نویی بارها قهرمان شده اند اما پرسپولیسی ها نمی توانند چنین احساسی در مورد علی دایی داشته باشند. ما می گوییم مربی خوب باید جام بیاورد، قبول داری؟
- من در مورد امروز حرف می زنم، همین حالا استقلالی ها واقعاً بهتر از ما هستند. آنها بیشتر پول گرفته اند و به نظر می رسد سازمان یافتگی بهتری هم دارند. در ضمن از فصل قبل تا به حال ببینید چند بازیکن از آنها عوض شده و چند بازیکن از ما. پرسپولیس نسبت به فصل قبل، تقریباً اکثر بازیکنانش را از دست داد و آنها ثبات بیشتری نسبت به ما دارند.
* بگذریم، تو وقتی به برزیل سفر کردی، برخی از رسانه های برزیلی به تو حمله کردند و گفتند چرا در کشوری مثل ایران فوتبال بازی می کنی اما تو جواب همه شان را دادی. جریان چه بود؟
- بله، آنها انتقاداتی داشتند و من نیز در مورد ایران تعریف و تمجید کردم. البته دنبال این نبودم که خودم را شیرین کنم و بگویم من خوب هستم، بلکه فقط حقیقت را گفتم. به آنها گفتم پرسپولیس هنوز جزو ۳ تیم برتر آسیاست، شاید چند سالی می شود که افت کرده ولی این موضوع از کیفیت تاریخی باشگاه کم نمی کند.
* از پرسپولیس گلایه هم داری. انتقادی داری از این باشگاه؟
- برای من مسائل مالی در باشگاه پرسپولیس اصلاً قابل فهم نیست. این وضعیت در فوتبال ایران فقط برای استقلال و پرسپولیس وجود دارد و معمایی است که هنوز نتوانسته ام آن را حل کنم. به سؤال من جواب دهید، چرا ذوب آهن، فولاد، سپاهان، مس کرمان و… موفق هستند؟ چرا گسترش فولاد و استقلال صنعتی اهواز که از لیگ یک آمده اند، تا این حد پیشرفت مالی دارند؟ من در این تیم ها دوستانی دارم که به من می گویند وضعیت مالی باشگاه شان خیلی خوب است. آنها برنامه ریزی و سازماندهی درستی دارند. حالا به من بگویید چرا؟ چرا و چرا استقلال و پرسپولیس در چنین شرایطی هستند که بازیکنان شان باید همیشه دنبال پول باشند؟ به من بگویید چرا فقط استقلال و پرسپولیس چنین شرایط بدی دارند؟
* فکر می کنی مشکل از کجاست؟ شاید تو بتوانی این مشکل را حل کنی!
- وقتی مدیریت درستی نباشد، سازمانی هم وجود ندارد و بحث بی فایده می شود. مدیریت یا سازمان مدیریتی فقط به مسائل مالی مرتبط نمی شود. من ۱۷ سال داشتم و دیدا گلر آث. میلان ۱۹ سال داشت. ما کنار هم تمرین می کردیم در باشگاه ویتوریای برزیل. او دروازه بان اول بود و من همیشه از این موضوع ابراز ناراحتی می کردم تا اینکه کارمان بالا گرفت و شاید دعوای مان شد. به هر حال سن و سال کمی داشتیم و هر دو می خواستیم بازی کنیم. مدیر باشگاه ما دو نفر را کناری کشید و گفت: بیرون از این باشگاه می توانید با هم هر رفتاری که می خواهید، داشته باشید، حتی می توانید رفاقت تان را تعطیل کنید اما این شرایط در داخل تیم نباید وجود داشته باشد. اینجا باید با هم رفیق باشید و به فوتبال فکر کنید. من در ایران فقط احترام می خواهم و دوست دارم فوتبال به من و همه فوتبالیست ها احترام بگذارد اما وقتی سیستم خوبی نمی بینم و وقتی مدیریت درستی وجود ندارد، قبول کنید که من هم دچار سرخوردگی می شوم. در ویتوریا آن قدر همه چیز خوب بود که حتی در اوج اختلافات مان طوری تمرین می کردیم که همه فکر کنند بهترین دوستان فوتبالی در ویتوریای برزیل جمع شده اند! ولی در پرسپولیس شما چنین چیزی را نمی بینید چون سازمان و سیستم و مدیریت ایراد دارد. باشگاه دچار ایراد است.
* یعنی در داخل تیم بازیکنان با هم اختلاف دارند؟
- بله اختلاف که وجود دارد و کسی نیست که این را نداند اما منظور من، کلی تر از این حرف هاست؛ مثلاً یک روز سر تمرین، رضا نورمحمدی به من ضربه بدی زد. من هم صدایم را بلند کردم تا اعتراضم را نشان دهم. داشت دعوای مان می شد اما هر دو نفرمان را جدا کردند. بعد از تمرین، یکدیگر را در آغوش گرفتیم و از هم عذرخواهی کردیم اما تا ۷ روز، همه روزنامه ها نوشتند این دو نفر یکدیگر را کتک زدند و هنوز با هم قهر هستند! منظورم از رفاقت درون تیم، به طور کلی سیستم مدیریتی است وگرنه مشکلی در جمع بازیکنان وجود ندارد.
* یعنی امروز هیچ مشکلی با علیرضا نورمحمدی نداری؟
- نه، هیچ مشکلی. هر چه بود تمام شد و ما آن قضیه را به طور کلی فراموش کرده ایم. رضا یکی از دوستان خوب من است و در یک ساختمان با هم و در کنار هم زندگی می کنیم.
* حقیقتش را بگو، با علیرضا حقیقی چطور؟ با او مشکلی داری؟
- ذهن من از این مسائل و حواشی به طور کلی آزاد است. صادقانه بگویم من نه تنها با حقیقی بلکه با هیچ بازیکن دیگری مشکل ندارم و همه چیز از نظر من عادی جلو می رود. فصل قبل هم مثل این فصل گلر یک پرسپولیس بودم و با شهاب گردان هم مشکلی نداشتم. حالا با رضا محمدی و امیر عابدزاده هم رفیق صمیمی هستم و هیچ مشکلی با هم نداریم. شاید او با من دچار مشکل شده بود، به هر حال گلر جوانی به نظر می رسید و انگیزه های زیادی داشت تا بازی کند اما من با ۳۸ سال سن نمی آیم خودم را با کسی که ۱۵ سال از خودم کوچک تر است وارد بحران و مشکل کنم. هر کس جایگاه و اصولی دارد. اصول زندگی من می گوید باید شخصیتم را حفظ کنم و خوب نیست با کسی درگیر شوم که ۱۵ سال از من کوچک تر است. شما شاید در مورد او چیزی ندانید اما…
* اما چی؟
- الان علیرضا حقیقی در لیگ یک پرتغال بازی می کند. وقتی قرار بود آن باشگاه حقیقی را جذب کند، به خاطر سابقه طولانی ای که من در لیگ پرتغال دارم، مسئولان باشگاه با من تماس گرفتند تا در مورد این بازیکن از من سؤالاتی بپرسند. خب! برای من خیلی راحت بود که بگویم حقیقی را جذب نکنید. اگر مشکلی با این دروازه بان داشتم، چنین حرفی می زدم ولی آنچه حقیقت داشت را به گوش دوستانم رساندم، مثلاً بگویم حقیقی اینجا حریف تمرینی برای من بود و با اینکه تمرینات سختی انجام می داد اما در نهایت من بازی می کردم چون بهتر از او بودم. حالا نه اینکه حقیقی را فقط به خاطر حرف های من جذب کرده باشند ولی منظورم این بود که وقتی مشکلی ندارم، در مورد کسی صحبتی نمی کنم.
* قبل از اینکه حقیقی از پرسپولیس برود، مصاحبه ای از قول او خواندیم که (نقل به مضمون) گفته بود اگر پرسپولیس کم گل می خورد، به خاطر حضور مدافعان قدرتمند در این تیم است نه گلر خوب!
- در یک کلام به شما بگویم، نظر بازیکنانی مثل حقیقی اصلاً برایم اهمیتی ندارد. چنین حرف هایی را اصلاً جدی نمی گیرم چون آدم های مهمی آن را به زبان نمی آورند. من گلر یک پرسپولیس هستم و در این فصل و فصل قبل هم جایگاهم تغییری نکرد. البته چنین مسئله ای را یک افتخار بزرگ برای خودم می دانم ولی حتماً بهتر از حقیقی بودم که او نیمکت نشین شد و من بازی کردم. ۶ ماه کنار من بود و تمرین می کرد ولی در تمام این مدت فقط من به میدان می رفتم. همین موضوع در دل خود، حرف های زیادی دارد. چرا باید جواب چنین بازیکنانی را بدهم؟ کسانی که حتی نمی توانند به لحاظ فنی در سطح من باشند. البته به غیر از این حرف ها، اتفاقات دیگری هم رخ داد.
* مثلاً چه اتفاقی؟ درگیری های دیگری در میان بود؟
- من شنیدم که برخی از رسانه ها در آن زمان، از حقیقی دفاع کردند. باز هم برایم اهمیتی نداشت، من بازی خودم را انجام می دادم و کاری به آن حواشی نداشتم ولی این را بدانید که وقتی یک نفر به لحاظ فنی دچار ضعف شدید است و نمی تواند جایی در ترکیب تیم داشته باشد، وقتی بازیکنی نتواند خودش را در تمرینات ثابت کند و نتواند هم پستی خود را روی نیمکت بکشاند، طبیعی است که حرف های عجیبی بزند و شاید راه های نادرستی برود. شاید به خاطر سن و سال کم و تفکرات غیرحرفه ای اش بود که برخی از حرف ها و رفتارها را از خود بروز می داد. من از رسانه ها خرده می گیرم که چرا چنین کردند؟ البته از خبر ورزشی ممنونم که همواره حقیقت را نوشت و از من به عنوان گلر اول پرسپولیس حمایت کرد اما چرا باید با من آن گونه رفتار می شد؟ مگر من گلر بدی برای پرسپولیس بودم؟ نمی فهمم و نمی دانم چرا باید آن طور شود ولی حدس می زنم راه های نادرستی بود که در آن زمان طی شد. خود من وقتی در کنار دیدا بازی می کردم، نمی توانستم نیمکت نشینی را تحمل کنم اما هرگز راه نادرست نرفتم، در حالی که می توانستم از طریق رسانه ها، داد و بیداد به راه بیندازم تا دیدا را به زمین بزنم اما این کار را نکردم و حرفه ای بودم.
* به غیر از اینها، چند درگیری دیگری هم برای تو وجود داشت، مثلاً درگیری هایت با سیدجلال حسینی و محسن بنگر که در برخی از بازی ها به شدت ملموس بود و حتی از طریق تلویزیون هم می توانستیم آن را تشخیص دهیم!
- (مکث) ببینید من یادم نمی آید که شما از کدام درگیری صحبت می کنید اما باید بدانید ما در حال صحبت راجع به فوتبال هستیم و همه چیز باید فنی و فوتبالی باشد. من نمی دانم در ایران به گلرها چطور آموزش داده می شود ولی من طوری آموزش دیده ام که به عنوان آخرین نفر، خودم را مسئول چیدن خط دفاعی تیمم بدانم. در داخل زمین باید با مدافعان صحبت کنیم، به سیدجلال باید بگویم پشت سرت خالی است، حواست به تیر یک باشد، ضربه سر را تو بزن و… باید با فریاد، اینها را به گوش مدافع مقابلم برسانم. در فوتبال و در آن حساسیت ها، نمی توانید به آرامی با دیگران صحبت کنید (نیلسون حالا پانتومیم اجرا می کند و می گوید: Mr. NILSON please save the ball! ) فوتبال این نیست، ما باید با هم در آن فشارها با صدای بلند حرف بزنیم و حتی به خاطر منافع تیم، سر هم داد بکشیم ولی چنین موضوعاتی باعث از دست رفتن رفاقت مان نمی شود. خارج از زمین دوستیم و در زمین بازی، فقط می جنگیم.
* صادقانه بگو، برایت عجیب نبود که پرسپولیسی ها در این فصل بهترین بازیکن شان یعنی علی کریمی را از دست دادند؟
- قبل از هر چیز باید بگویم به من هیچ ربطی ندارد که علی کریمی چرا رفت، دلیل رفتنش چه بود، با چه کسانی مشکل داشت یا چه کسانی می خواستند کریمی را کنار بگذارند، فقط در جواب سؤال شما می گویم بله! سورپرایز شدم، تعجب کردم که چرا علی کریمی از جمع ما جدا شد. او بزرگ ترین فوتبالیست ایران است و بهترین بازیکن لیگ برتر. شخصیت بزرگ و قابل احترامی دارد و البته هواداران پرسپولیس و حتی تمام اهالی فوتبال ایران، کریمی را دوست دارند. او با این شخصیت، می تواند در پرسپولیس بماند و به کارش ادامه دهد اما تأکید می کنم که جدایی او و مسائلی که به همراه داشت، به من اصلاً مربوط نیست.
* هنوز با کریمی در ارتباط هستی؟
- فقط در زمان بازی هایمان او را می بینم. گاهی در فرودگاه، گاهی در هتل ها و گاهی هنگام بازی ها. برایش همیشه آ رزوی موفقیت دارم و باید بگویم رابطه مان همیشه گرم و خوب است.
* به نظرت علی کریمی می تواند در جام جهانی به تیم ملی ایران کمک کند؟ آیا می توانیم این حق را برایش قائل باشیم که برود جام جهانی؟
- من نمی توانم تصور کنم مربی ای وجود داشته باشد که قابلیت فنی کریمی را بداند اما این بازیکن را نخواهد اما جواب سؤال شما را به یک شرط می دهم.
* چه شرطی؟
- اگر قول بدهید که فردا از قول من تیتر نزنید نیلسون از کارلوس کروش درخواست کرد کریمی را به تیم ملی برگرداند. من می گویم نظر شخصی ام این است که کریمی می تواند در جام جهانی ۲۰۱۴، یکی از مؤثرترین مهره های تیم ملی لقب بگیرد و با توجه به کاریزما و تجربه اش، به ایران در آن گروه سخت کمک کند.
* بازی هایش در این فصل را دیده ای؟ به نظرت کریمی به اندازه کافی برای حضور در ترکیب تیم ملی در جام جهانی آماده است؟
- بله من معتقدم شرایط فیزیکی خوبی دارد. همین حالا و در همین فصل، ببینید چقدر توانست به تراکتور کمک کند. او ستاره اول تیمش بود و این علی کریمی بود که تراکتورسازی را قهرمان جام حذفی کرد. حالا از اینها گذشته، شما اول از کریمی بپرسید آیا خودش می خواهد به تیم ملی در جام جهانی ۲۰۱۴ کمک کند یا نه!
* تو در این مدت دو فصلی که در ایران هستی، محبوبیت قابل توجهی به دست آورده ای، محبوبیتی در حد علی کریمی، مهدی مهدوی کیا، کریم باقری، احمدرضا عابدزاده و… چه راهی را برای رسیدن به این نقطه طی کردی؟
- کار خاصی انجام ندادم، فقط وظیفه ای که بر عهده ام بود را به درستی انجام دادم. مردم به من لطف دارند، آنها بهترین داور و قاضی هستند و می فهمند فوتبال باید در ذات یک فوتبالیست باشد وگرنه قد بلند یا بدن قدرتمند نیاز اصلی یک گلر نیست. دروازه بان ها هم باید به صورت ذاتی کارشان را بلد باشند. در داخل زمین، وظایفی که داشتم را مد نظر قرار دادم و برای رسیدن به آن تلاش کردم، بیرون زمین هم سعی کردم با همه مردم رفتار خوبی داشته باشم تا کسی از دستم ناراحت نشود. حتی با استقلالی ها عکس یادگاری گرفتم و برخورد خوبی از طرف مردم با من شد. همیشه لبخند به لب داشتم و سعی کردم جواب مهمان نوازی ایرانی ها را با لبخند بدهم.
* آیا در پرتغال هم چنین محبوبیتی داشتی؟
- بعد از ۸ سال حضور پشت سر هم در باشگاه بزرگی چون گیمارش، مشخص است که محبوبیتی به دست آورده باشم. طبیعی است. من هر رفتاری که می بینم، به آن واکنش مثبت نشان می دهم. حالا هم در پرتغال آپارتمان دارم، به آنجا سر می زنم، می روم با دوستانم و با مردم پرتغال خوش می گذرانم و برمی گردم. همه چیز عالی بود و حالا هم همه چیز عالی است.
ارسال نظر