۴ خان جدی پیش روی امیر خان قلعه نویی!
امیر قلعه نویی این روزها تنها گزینه ی اکثریت قریب به اتفاق هواداران استقلال است. گزینه ای ناگزیز؛
به گزارش پارس به نقل از فیفا دی، او این روزها در حالی به تصمیمش برای هفتمین فصل حضور به عنوان سرمربی آبی ها فکر میکند، که با چالش های بسیاری روبروست.
البته قلعه نویی پیشتر دوبار (سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۷) در هفته های پایانی فصل به عنوان سرمربی موقت به استقلال آمد و تیم را قهرمان جام حذفی کرد.
در یک دهه ی گذشته مدیران استقلال بعد از هر فرصتی که به گزینه های جایگزین قلعه نویی دادند, به صرافت افتادند که امیر فعلا برای نیمکت آبی بهترین است و پافشاری روی مهره های دیگر به سست شدن پایه های میز مدیریت شان منجر خواهد شد.
در این میان فتح اله زاده بیشتر از بقیه مدیران دوروزه ی استقلال چنین تجربیاتی را در کیسه دارد؛ فتح اله زاده چه آن زمان که تلاش کرد از دو قطب متضاد ناصر حجازی و فیروز کریمی یک زوج (! ) در مقابل قلعه نویی بسازد یا وقتی با همین تئوری آتیلا را در کنار پرویز مظلومی قرارداد، و حتی زمانی که با محمد مایلی کهن هم برای سرمربیگری استقلال مذاکره کرد، باز هم نهایتا چاره ای جز دست به دامان قلعه نویی شدن، نیافت.
اما امیر قلعه نویی حالا که ۳ هفته تا پایان لیگ برتر باقی مانده، چالش هایی را پیش رویش می بیند که فصل بعد را حتی سخت تر از اولین روزهای سرمربیگری اش در استقلال خواهد کرد.
۱- میانگین سنی بالا
قلعه نویی فصل ۸۲ – ۸۳ دراولین حضورش به عنوان سرمربی رسمی استقلال سیاهه ای به دست دکتر قریب (مدیرعامل وقت) داد و بیش از ۷ بازیکن را مازاد اعلام کرد. او که پیش از این در تیم ملی امید هم حضور داشت, به خوبی با استعداد های دهه ی آینده ی فوتبال ایران آشنا شده بود و بدون کمترین تردیدی چهره ی استقلال را دگرگون کرد و نسل جدیدی را پایه گذار نمود. قلعه نویی برای برداشتن فشار از روی خود و بازیکنان جوانش اعلام کرد برنامه ی ۳ ساله دارد و از هواداران خواست به آنها اعتماد کنند. اعتمادی که حدود یک دهه استقلال را برای حضور مداوم در کورس های قهرمانی لیگ برتر و شخص قلعه نویی را برای
موفقیت در تیمهای مختلف بیمه کرد. استقلال در این سالها هر بار با امیر بود، با حداقل ریزش و تغییرات به انتظارات هوادارانش پاسخ می داد. و البته از این ساختار پایه ریزی شده، مربیان دیگری که به استقلال آمدند هم بر اساس هوش و توانمندی خود بهره بردند.
ولی وقت آن رسیده که استقلال بار دیگر چهره عوض کند. قلعه نویی باید یک بار دیگر قلم و کاغذ بردارد و فهرست بازیکنانی را که احساس میکنند اسم پشت پیراهن شان از نشان روی پیراهن آبی بزرگتر است، بنویسد. او اگر ده سال پیش نفراتش را از دو زمین ناهموار مرغوبکار (محل تمرینات تیم امید استقلال) و فهرست تیم ملی امید پیدا کرده بود، این بار باید از میان جوان های لیگ « استقلالی جدید» بنا کند تا هم تیمی با طراوت داشته باشد و هم تشنه ی یادگیری و موفقیت بیشتر.
۲- مشکلات مالی
فوتبالی که همه ساله قراردادهای میلیاردی روی کاغذ می بندد, دو سه سالی هست که آه در بساط ندارد. اما کسی صدایش را در نمی آورد!
همین حالا در خیلی از تیم های لیگی کلاه سرمربی نزد بازیکنانی که مطالباتشان ماه ها به تعویق افتاده پشم ندارد. تجربه ثابت کرده استقلال هم از این قاعده مستئنی نیست…
چه بسیار بازیکنانی که بعد از یکی، دو سال رفت و آمد به کمیته انضباطی و عریضه نویسی، نهایتا به توصیه متولیان فوتبال قید مطالباتشان را زده اند و فقط بخشی از آنچه در قراردادشان ثبت شده دریافت کرده اند. اما به نظر میرسد فصل بعد وضعیت برای فوتبال از این همسخت تر خواهد بود. در این شرایط اینکه قلعه نویی چطور خواهد توانست چهره ی تیمش را دگرگون کند, کار آسانی نیست.
۳- سطح بالای انتظارات
استقلال همین امسال با جدایی بسیاری از بازیکنانش که به هر دلیلی رفیق نیمه راه شدند، یکی از مدعیان اصلی قهرمانی باقی مانده و انتظارات هم از مدافع عنوان قهرمانی ذره ای کم نشده است.
برقراری تعادل میان این سطح انتظارات و در عین حال متحول کردن استقلال در فصل آینده یکی از چالش های دیگر امیر خواهد بود.
۴- هجمه های موجود
هجمه ها علیه قلعه نویی همیشه وجود داشته اند. خواه از طرف کسانی که صرفا از او خوششان نمی آید, باشد یا از طرف هواداران یک مربی یا یک بازیکن جدا شده. یا مربیان یا حتی مدیرانی که وقتی نمیتوانند موفقیتش را ببینند, غیر رسمی علیه او به این و آن خط میدهند و…
با این همه همان طور که قلعه نویی بارها در مصاحبه هایش گفته: به قطاری که در حال عبور است سنگ میزنند…
ارسال نظر