به گزارش پارس به نقل از فرهنگ نیوز، هفدهم تیرماه سال ۱۳۴۶ یک تیتر فوتبال ایران را در شوک فرو برد؛ پروانه باشگاه شاهین لغو شد! یک روز پس از این که تیم شاهین با هت تریک ناظم گنجاپور مقابل تهران جوان با نتیجه ۳ بر یک به پیروزی رسید این باشگاه منحل شد. البته قبل از این نیز پروانه باشگاه شاهین لغو شده بود ولی با بخشش مجددا شروع به کار کرده بود ولی این بار قطعی بود و بدون بخشش!

 


گفته می شود خرداد ماه سال ۱۳۲۱ عباس شیرخدا یا همان عباس اکرامی، بنیانگذار باشگاه شاهین دیوان حافظ را باز کرد و این شعر را دید: « در هوا چند معلق زنی و جلوه کنی / ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد» . از این رو نام باشگاهی را که با کمک جوانان دانشجو بنیان گذاشته بود شاهین نهاد. آن زمانی که باشگاه های تاج و دارایی وابستگی زیادی به رژیم داشتند شاهین نمادی از همراهی با مردم بود. پرویز دهداری، امیرمسعود برومند، امیر عراقی، امیر آقاحسینی، حمید شیرزادگان، همایون بهزادی، جعفر کاشانی، حسین کلانی، بیوک وطنخواه، رضا وطنخواه، هادی طاووسی، نصراله عبدالهی و سایر بزرگان ایران دست پرورده این باشگاه بودند. اما شاهین تنها نام یک باشگاه نبوده بلکه بیشتر از آن به عنوان « مکتب شاهین» نام برده می شود. مکتب همان گمشده این روز های فوتبال ایرانی است. هیچ کدام از باشگاه های ایران در حال حاضر صاحب مکتب نیستند. یکی از دلایل مهمی که نام باشگاه شاهین تا کنون پا برجا مانده به خاطر مکتبی بودنش است.
* ورود به شاهین

وارد شدن به تیم شاهین به راحتی امکانپذیر نبود. یعنی این که مدیریت این باشگاه هر بازیکنی را در اختیار نمی گرفته و شرایط خاصی مد نظر داشتند. معمولاً با تماشای بازی های محلات و مدارس بازیکنان مستعد به شاهین دعوت می شدند. هیچ چیزی بیشتر از دعوت به این باشگاه نمی توانست بازیکنی را شاد کند.

* اخلاق
شعار شاهین، « اول اخلاق، دوم درس، سوم ورزش» بود. اخلاق مداری و احترام به بزرگتر و پیشکسوت نخستین درسی بود که به بازیکنان شاهین آموخته می شد درسی که بازیکنان خیلی خوب آن را از بر کردند و جامه عمل به آن پوشاندند. بازیکن تکنیکی ولی بدون اخلاق جایی در مکتب شاهین نداشت.

* درس
دکتر عباس اکرامی در دانشسرای عالی و علمیه در دهه ۱۰ درس می خواند و در همین زمان فوتبال را آغاز کرد. در سال ۱۳۱۸ کار تعلیم در مدارس را آغاز کرد و معلم دبیرستان های البرز و فیروزبهرام شد و جالب آن که بدانید نسل اول باشگاه شاهین، همه دانش آموزان او در این دو مدرسه بودند. نسلی که آینده فوتبال ما را ساختند. دکتر برومند، امیر عراقی، نادر افشار، مهدیقلی مسعود انصاری، محمود شکیبی! دکتر اکرامی توجه خاصی به درس اعضای تیم داشت به همین منظور چندین بار طی فصل جویای نمرات درسی آنها شده و می خواست تا کارنامه شان را به او ارائه کنند. از سیلی سرخ تا جوائزی چون فرهنگ لغت و دیکشنری نیز جایزه می داد! همایون بهزادی می گوید نخستین باری که به تمرینات شاهین رفتم، به خاطر رفتن به مدرسه دیر رسیده بودم. فردای آن روز زودتر از مدرسه آمدم، اکرامی در مواجهه با من سیلی محکمی به گوشم نواخت و فریاد زد: چه کسی به تو گفت مدرسه ات را ر ها کنی؟ !

* باشگاه های وابسته

شاهین در اکثر شهر های کشور باشگاه هایی راه اندازی کرد. در آن سال ها شاهین از نظر وسعت اداری تنها به اتاقکی در ورزشگاه امجدیه تهران محدود می شد اما به لطف تلاش های دکتر عباس اکرامی و بقیه دوستانش که عمدتاً دانشجو هایی جوان بودند ۴۰۲ تیم جوانان را در شهر های مختلف کشور اداره می کرد که بدون شک کار طاقت فرسا و البته خدمتی بزرگ به فوتبال و ورزش ایران عزیز بوده است. از همین تیم های شهرستانی بازیکنانی به تهران آمدند که بعد ها از نام آوران شدند. دهداری، برمکی و جاسمیان را شاهین آبادان به پایتخت فرستاد. از شاهین اصفهان، محمود حریری و محمود یاوری به تهران آمدند و عباس حجری از کرمان به جمع ستارگان شاهین پیوست.

* الگویی مناسب
باشگاه شاهین را می توان بهترین الگو برای باشگاه های کشور معرفی کرد. باشگاه هایی که دولتی هستند و میلیارد ها تومان از کیسه بیت المال به فوتبال می آورند بدون آن که دستاوردی داشته باشد. در حال حاضر باشگاه های کشور کار فرهنگی را در آرام کردن جو سکو ها و عدم شعار دادن علیه داور، بازیکنان حریف و گا ها مربی و مدیرعامل باشگاه خودی می دانند اما اگر مکتب شاهین را ملاک قرار دهند قطعاً بدنبال کار های فرهنگی خواهند بود که در رشد فوتبال مؤثر است. دلیل ماندگاری نام شاهین و داشتن بازیکنان بزرگ و بالفعل کردن استعداد های بالقوه نیز همین است اول اخلاق سپس علم مقدم بر فوتبال! طبعا فوتبالیستی که دانش و سواد بیشتری داشته باشد مسائل فوتبال اعم از تکنیک و تاکنیک را به خوبی فرا می گیرد.