«نون خ» روایت«نان و خاک» قوم کرد ایرانی
سریال نوروزی «نون خ» روایت درست و دقیق قوم کرد ایرانی با تکیه بر نان بازو و خاک وطن برای معرفی بیشتر به ایرانیان است و نماد حقیقی یک خانواده اصیل کرد ایرانی است که توانسته با نوع گریم، پوشش، لهجه آداب و سنت ها، راستی و یکرنگی و عشق به خانواده را به دیگر اقوام بیشتر بشناساند.
سعید آقاخانی نوروز امسال بار دیگر در مقام کارگردان همچون گذشته ساعاتی شاد و واقعی را برای مخاطبان خلق کرد. همه او را با دیالوگ ماندگار “خان دایی جون” با بازی در ساعت خوش از سال ۷۳ میشناسیم و پس از آن در آثار متعددی در سینما و تلویزیون علاوه بر بازیگری، در جایگاه نویسنده و کارگردان نیز ظاهر شد. شب عید، زن بابا، دزد و پلیس و متهم گریخت نمونه هایی از آثار به یاد ماندنی اوست.
آقاخانی در سریال نوروز ۹۸ دوربین را از کادر تهران و منازل آپارتمانی گذرانده و به بیجار استان کردستان محل تولد خود برده است.
یکی از محلهای فیلمبرداری روستای کوهستانی و پربرف «کیگا» با مناظری طبیعی زنده، متنوع و نو است که با حضور هنرمندان با تجربه و بازیگران جوان از تهران، کرمانشاه و کردستان به تصویر کشیده است.
امیر وفایی با قلم خود در سریال «نون خ» قصه زندگی مردی به نام نورالدین خانزاده را نوشته است؛ مردی از روستای کیگا که با صادرات تخمه موظف به پرداخت هزینه محصول کشاورزان سرمایهگذار روستا میشود و رویدادهای تازهای برای او رقم میخورد که زندگی اعضای خانواده و اهالی روستا را تحت تاثیر قرار میدهد.
کارگردان و نویسنده با ایجاد قصهای پرکشش، لهجه و پوشش کردی، راستی، یکرنگی و رکگویی، شادابی، الفت و همبستگی در خانواده، فضایی برای مخاطبان ایجاد کردهاند که با تکیه بر اهمیت دادن به حفظ ارزشها و خانواده، لحظاتی خنده دار و گاهی غمدار را خلق کردهاند. نویسنده با هوشمندی خود و حمایت و تجربههای کارگردان، به خوبی و براساس فرهنگ این قوم از واژههای کردی میان دیالوگ های فارسی بهره برده است. سعید آقاخانی نقش نورالدین را بر عهده داشته و توانسته عشق و الفت و مهربانی با دیگران، به خصوص خانواده خود و پر کردن جای خالی همسرش را به خوبی به تصویر بکشد. دوری از خودنمایی و پرهیز نورالدین از سوءاستفاده از سابقه حضور در جبهه در سکانسی که نیاز شدید به دریافت وکالتنامه داشت نمایی از برجستگیهای شخصیتی نقش اول قصه بود. نقش مقتدر و عاطفی مهلقا با بازی فریده سپاه منصور در جایگاه مادربزرگ و نقش خلیل با بازی حمیدرضا آذرنگ در نمای یک همخون خاکستری رنگ و فرصتطلب، از بازیهایی است که مخاطب تشویق به دنبال کردن داستان می شود.بازی ساده لوحانه پاشا جمالی در نقش مهیار در قصه به گونهای از ابتدا به نمایش در آمده که نبود او در سکانسهای میانی داستان کاملا مشهود و احساس می شود. نمایش نماهای جذاب، خواستنی و درخور ارزش ها از چهره آقای افشه در جایگاه یک روحانی با بازی هومن حاجی عبداللهی از دیگر گرههایی است که امیر وفایی برای دلبستگی بیشتر مخاطب به سریال ایجاد کرده است. حاجی عبداللهی در این سریال با شخصیت منعطفی که از خود نشان داده به خوبی توانسته از تلنگرهای اطرافیان نهیبی بر وجدان خود بسازد و درصدد اصلاح اشتباهات خود برآید. خلوص نیت یک روحانی غریبه بدون هیچ چشمداشتی در سکانسی که خانواده خانزاده را به قصد سرپناه دادن در غربت دعوت به منزلش کرد در مقابل رندبازی سیروس، داماد خانزاده با بازی علی صادقی نکتهای تحسین برانگیز است که از چشم مخاطب پنهان نمیماند. بهره از موسیقی و تیتراژ ترکیبی کردی و فارسی از دیگر مولفهها برای معرفی دقیقتر قوم کرد به ایران و ایرانیان و همسبتگی با دیگر اقوام ایرانی است.
ارسال نظر