پسران و دختران در سالن تاریک سینما چه میکنند؟
کوچک که بودم همیشه دوست داشتم بزرگ بشوم تا بتوانم چراغ سینما را هنگام نمایش فیلم روشن بگذارم.
طنز روز / رضا ساکی / کوچک که بودم همیشه دوست داشتم بزرگ بشوم تا بتوانم چراغ سینما را هنگام نمایش فیلم روشن بگذارم.
این آرزوی کودکی من بود. یعنی آن زمان که همکلاسیهایم دوست داشتند دکتر و مهندس و خلبان بشوند من آرزو داشتم متصدی سینما بشوم تا چراغها را خاموش نکنم.
همیشه از خودم میپرسیدم چرا موقع نمایش فیلم چراغ سالن را خاموش میکنند؟ یادم هست برای اولینبار که سینما رفتم یک پسر و دختر روبهروی ما در کنار هم نشستند. من ۴ سال داشتم و همان موقع باور نمیکردم آنها آمده باشند فیلم ببینید.
یادم هست وقتی سالن تاریک شد دائم سعی میکردم ببینم آنها دارند در آن ظلمات چه کار میکنند؟
متاسفانه سالن تاریک سینماها در سراسر کشور زیر نظر مسئولان ما نیست. ما که حالا حتی در مرتفعترین پیستهای اسکی کشور هم مسئولانی داریم که با اسکی کردن مردم را زیر نظر دارند در تاریکی سینماها کاری از دستمان برنمیآید و مردم را نمیبینیم.
یادم هست خودم همیشه از فرصت تاریکی استفاده میکردم و پفکی را که مادرم برای فردا خریده بود به همراه پفکی که برای دیدن فیلم خریده بود میخوردم.
متاسفانه سالنهای سینماها جایی است که جوانها به آن نفوذ کردهاند و در آن تاریکی کاری از دست مسئولان برنمیآید.
من خودم بارها دیدهام که چراغهای سالن بعد از یک فیلم ترسناک روشن شده اما چهره پسران و دختران در سالن شاد بوده است.
این به چه معناست؟ آیا ما باید بگذاریم پسران و دخترانمان بروند توی سالن تاریک سینما؟
آیا میدانید که در نمایش فیلم چه اتفاقاتی رخ میدهد؟
من پیشنهاد میکنم مثل برخی دانشگاههای کشور هنگام نمایش فیلم چراغ سالن را روشن نگه داریم تا جوانان وطن که دست به سینه در دو سوی سالن تفکیک شدهاند به پرده سفیده سینما نگاه کنند و از تماشای فیلم لذت ببرند.
پیشنهاد میکنم اگر در دانشگاهها نمیتوانیم سالن را روشن نگه داریم حتما از فیلمهای کوتاه استفاده کنیم و یا فیلمهایی را پخش کنیم که بیشتر در روز و خارجی فیلمبرداری شده باشند.
باقی بقایتان
انتهای پیام/
ارسال نظر