شیرویی:
میزان شرکت در ورزش مشارکتی در کشورمان بسیار پایین است
یک استاد دانشگاه گفت: در کشور ما میزان شرکت در ورزش مشارکتی بسیار پایین است و اینکه علاقه ای به این ورزش وجود ندارد پارامترهای مهمی وجود دارد ،بر اساس مفهومی که در روان شناسی اجتماعی وجود دارد ما می توانیم این را بگوییم که نمی توانیم از مردمی که مشکلات معیشتی ،اقتصادی و روانی دارند و نمی توانند این مشکلات را حل کنند انتظار ورزش داشته باشیم.
اعظم شیرویی استاد دانشگاه در مورد رابطه گسترش ورزش همگانی و نشاط اجتماعی یاداشتی نوشته که در یاداشت این استاد دانشگاه آمده است: ورزش در سطح جهانی و در سه فاصله زمانی مختلف دوران باستان، دوران انقلاب صنعتی و دوران مدرن به وجود آمد بهطور طبیعی در دوران باستان، ورزش به شکل امروزی نبود و عمدتاً درگیریهای زیادی را به همراه خسارات جانی و مالی فراوانی به دنبال داشت. ویژگی مهم ورزش در دوران باستان، چه در روم و چه حتی در یونان، برجسته بودن خصلت ستیزهجویی و خشونت در آن است.
این در حالی است که در دورههای بعدی، به خصوص بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی، ورزشها کارکردهای دیگری پیدا کردند و به جای آنکه صرفاً تفریح و تفرج اقشار مرفه جامعه را به عنوان هدف خود در نظر بگیرند، برای رفع خستگی ناشی از کار برای توده مردم از جمله کارگران به کار گرفته شدند و بدین ترتیب، اسباب رضایت بیشتر طبقات پایین جامعه را مهیا میکردند .
در کشور ما میزان شرکت در ورزش مشارکتی بسیار پایین است و اینکه علاقه ای به این ورزش وجود ندارد پارامترهای مهمی وجود دارد ،بر اساس مفهومی که در روان شناسی اجتماعی وجود دارد ما می توانیم این را بگوییم که نمی توانیم از مردمی که مشکلات معیشتی ،اقتصادی و روانی دارند و نمی توانند این مشکلات را حل کنند انتظار ورزش داشته باشیم که این افراد به فکر سلامت و نشاط خودشان باشند و نکته مهم اینکه ما در ایران سیستم دوراندیشی را در افراد خراب کردیم یعنی کسی که مشکل معیشتی ، اقتصادی و روحی دارد سعی نمی کند ورزش کند و می گوید حوصله ندارم از آن طرف فکر نمی کند که با ورزش نکردن سلامتی جسمی و روحی خودش را از دست می دهد و باید برای درمان هزینه کند ورزش همگانی تیپی از سیستم دور اندیشی است ولی ما بیشتر به نزدیک و حال فکر می کنیم.
در بررسیهای شناختی شاخصهای توسعه یکی از شاخصهایی که مورد توجه قرار میگیرد شاخص شادی و نشاط اجتماعی است. نشاط هر جامعه ای موتور محرکه آن است؛ به طوری که توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی هر جامعه با میزان نشاط اجتماعی اندازه گیری می شود، نباید از نظر دور داشت که رابطه توسعه و نشاط اجتماعی یک رابطه یکسویه نبوده و نشاط و شادی صرفاً معلول وضعیت مطلوب اقتصادی نیست. این دو متغیر بیتردید بر یکدیگر رابطه کنش و واکنش داشته و بر یکدیگر مؤثرند. شادی و نشاط ماده اصلی تغییر، تحول و تکامل انسان است یکی از بهترین مسائلی که میتواند سبب نشاط اجتماعی شود، نشاطی است که از رهگذر ورزش به دست میآید.(ورزش چه در سطح قهرمانی و چه در سطح همگانی ) .
متأسفانه زمانی که صحبت از نشاط و شادی در جامعه به میان میآید، بعضی از افکار و ذهنهای پریشان مردم تعاریف اشتباهی از جمله پایکوبی برای نشاط در جامعه ارائه میکنند.
در صورتی که منظور از نشاط در جامعه آرامش فکری به دور ازهرگونه دغدغه اضافه و یا افکار پریشان در بین مردم است که آسیبهای اجتماعی و هیاهوی زندگی شهری و مشکلات اقتصادی باعث شده است این نشاط به تدریج در جامعه کمتر از گذشته شود .
امروزه نشاط اجتماعی یکی از مهم ترین نیازهای جوامع بشری است. این امر در شهرهای بزرگ و در چند ساله اخیر در مناطق روستایی ما مخصوصا روستاهایی که با مشکلات خشکسالی و معیشتی همراه هستند کمتر دیده می شود ، ایجاد نشاط در جامعه با استفاده از ابزارهای مختلف بویژه ارتقای ، احداث پارک های تخصصی در سطح شهر و روستا و احداث واحدهای ورزشی، می تواند عاملی برای ایجاد روحیه نشاط و شادابی در بین اقشار مختلف مردم بویژه جوانان و زنان باشد.
جامعه ایران به لحاظ مواجه شدن با تحولات ساختاری همانند افزایش سالانه جمعیت، مسائل اقتصادی، اجتماعی و همچنین گذر از جامعه سنتی به جامعه مدرن و در آستانه ورود به عرصه دنیای تکنولوژی شاهد بروز پدیدههای مختلفی درحوزه امنیت و آسیبهای اجتماعی است که این موضوع نشاط و شادی جامعه ایران را بیشتر از گذشته تحت تأثیر قرار داده است.
متأسفانه بهرغم اهمیت موضوع نشاط در یک جامعه تا به امروز هیچ اندیشمند و کارشناسی در رابطه با میزان نشاط اجتماعی جامعه ایران فعالیت جدی نداشته و هیچ آمار دقیقی در رابطه با میزان نشاط جامعه وجود ندارد و حتی برای سنجش میزان نشاط هم شاخص تعیینکنندهای نداریم. اما موضوعی که بارها و در دفعات مختلف توسط کارشناسان اجتماعی نسبت به توجه به آن هشدار داده شده است، مربوط به کمرنگ شدن میزان نشاط در جامعه ایران به ویژه در شهرهای بزرگ و صنعتی است.
اگر بخواهیم مصداقی بحث کنیم باید گفت، شهرداریها و مراکز تعلیم و تربیت هر منطقهای ، دهیاریها در روستاها میتوانند دستبهکار شوند و با مشاورههای درمانی اختصاصی و برنامه های ورزشی برای خانواده ها (مخصوصا خانواده هایی که در آنها ورزش وجود ندارد ) برنامه ریزی کنند متاسفانه بیشتر برنامه های ما برای ورزش برای کسانی است که ورزش می کنند آموزش و آگاهی و سوق دادن مردم به ورزش برای ایجاد نشاط اجتماعی در واقع مهمترین عوامل تغییر رفتار هستند ، اما نباید دچار فهم اشتباه از آموزش شویم. آموزش در مدارس یا کلاسهای دانشگاه و نشستن پای برنامههای تلویزیون چندان مؤثر نیستند.
آموزشها بیشتر به شیوههای مصنوعی و به شکل نصیحت ارائه میشود. منظور از مصنوعی این است که آموزشها در پیوند با متن زندگی روزمره ارائه نمیشوند. اگر میخواهیم به کودکان دبستانی یاد بدهیم ورزش کنید باید لذت ورزش کردن را بصورت عملی به آنها آموخت یعنی فرد خودش باید ورزش کند و لذت ببرد افرا د وقتی از کاری لذت می برند آن کار را ادامه می دهند و دنبال می کنند .
با بردن آموزشها ورزشی به متن زندگی روزمره میتوانیم کیفیت و اثربخشی ورزش در نشاط اجتماعی را ارتقا دهیم. زمانی که میخواهیم ورزش کردن را به زندگی روزمره مردم وارد کنیم باید با آموزش در آموزش پرورش و رسانه و خانواده این کار را در دل زندگی انجام دهیم، نه روی نیمکتهای ملالآور مدرسه.
بیایم همه کسانی که ورزش را دوست دارند و از فواید بیشمار ورزش در زندگی مردم و جامعه آگاه هستند (رسانه ،مردم وکارشناسان و مسئولین ) در این مسیر سخت به عنوان بستری برای تولید و بازتولید سرمایه اجتماعی بنگریم و از این پدیده اجتماعی لذت ببریم تا روزنه امید و شادی برای مردمی که خسته تر از همیشه هستند را فراهم کنیم.
انتهای پیام/
ارسال نظر