بیوگرافی شهید حمید مفرحی
در ادامه شرح کوتاه زندگی شهید حمید مفرحی یکی از شهدای ترور را میخوانید.
حماسه دفاع مقدس روز به روز بالندهتر شد و جوانان ما چونان کوهی استوار در برابر تهاجم دشمن ایستادند. مقدسترین و با ارزشترین استقامت، دفاع از عقیده است و بدون شک دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از افتخارات بزرگ و بینظیر ایران اسلامی است. شهادت زندگانی جاودانه یافتن است؛ اوج و عروج تعالی است.
شهادت تکامل ایمان و نهایت خلوص قلبهاست. شهادت مردن تحمیلی نیست بلکه انتخاب آزادانه و آگاهانه و خلوت عاشق و معشوق است.
شما میتوانید در ادامه شرح کوتاه زندگی شهید حمید مفرحی یکی از شهدای ترور را بخوانید:
زندگینامه
شهید حمید مفرحی در سال ۱۳۳۸ در خانوادهای مذهبی و متدین دیده بهجهان گشود و در زمره همان کودکانی بود که حضرت امام در سال ۱۳۴۲ در موردشان فرمودند: «یاران من یا در کوچه بازی میکنند و یا در گهواره شیر میخورند.» اشاره حضرت امام به نسلی بود که میبایست در سپاه نهضتاسلامیایران بساط جابرانه سلطنت ۲۵۰۰ ساله طاغوت را درهم بپیچند و سنت امام حسین(ع) را زنده گردانند.
حمید در خانواده ای متدین پرورش یافت و تحصیلات ابتدایی را با موفقیت بهاتمام رساند و پا به دبیرستان نهاد و تحصیلاتش را تا سال آخر دبیرستان ادامه داد. سالهای آخر دبیرستان مصادف با اوجگیری نهضتمقدساسلامی بود و حمید نیز چون دیگر نوجوانان و جوانان متعهد خیابانها را به صحنه مبارزهای افتخارآمیز علیه عمال رژیم شاه تدبیل کرد و در پناه توجهات حضرت حق توانست در کنار امت حزبالله پیروزی را شاهد شود.
پس از پیروزی انقلاب و با تشکیل کمیته های انقلاباسلامی به این نهاد جوشیده از دل امت شهید پرور پیوست و هم زمان به تحصیلاتش نیز ادامه داد و موفق به اخذ دپیلم متوسطه گردید.
پس از شروع جنگ تحمیلی و تجاوز کفار بعثی با جانودل و داوطلبانه عازم جبهههای ایثار گردید و در دیار عاشقان آنجا که جان را میدهند و از شرف اسلامیشان حفاظت میکنند، آنجا که همه چیز بوی شهادت میدهد، بهخدمات خود به اسلامومسلمین ادامه داد .
در طول جنگ، حمید سرباز داوطلبانه عازم خط مقدم جبهههای نبرد حقعلیهباطل گردید و هربار با چهرهای نورانیتر و ایمانی مستحکمتر بازگشت. آخرین بار که عازم جبهه بود به مادرش گفت: «مادر اگر من برنگشتم و شهادت نصیبم شد، برادرهایم راه مرا ادامه دهند.»
شهادتنامه
حمید شهادت را در جبهه خارجی و در نبرد با کفار بعثی و در راه آزادی قدس میجست، اما مقدر که در جبهه داخلی و به دست ستونپنجم کفاربعثی به این سعادت دستیابد. در روز ۵ مهر۱۳۶۰ به دنبال اغتشاش مسلحانه تروریستهای منافق در برخی از خیابانهای تهران، شهید حمید مفرحی که در آن زمان در کمیته کلانتری منطقه ۱۷ به خدمت مشغول بود، جهت مقابله با این دسیسه جنایتکارانه بهمحل واقعه اعزام میشود.
حمید سینهاش را سپر گلولههای منافقین میسازد تا به مردم مسلمان آسیبی نرسد و در همین راه نیز بهدست منافقین آمریکایی بهشهادت میرسد و به آرزوی دیرینهاش دست مییابد. او ۸ روز با بدنی مجروح در بیمارستان بستری بود، اما سرانجام جانبهجان آفرین تسلیم کرد و در جوار رحمت حق جای گرفت.
انتهای پیام/
ارسال نظر