کودکانی که در اینستاگرام کار میکنند
گاهی تب لایک گرفتن و افزایش تعداد دنبالکنندگان باعث میشود که برخی از افراد برای نوزاد چند روزهشان صفحه اینستاگرامی میسازند و از همه دوستان و آشنایانشان میخواهند که این صفحه را دنبال کنند.
گاهی تب لایک گرفتن و افزایش تعداد دنبالکنندگان باعث میشود که برخی از افراد برای نوزاد چند روزهشان صفحه اینستاگرامی میسازند و از همه دوستان و آشنایانشان میخواهند که این صفحه را دنبال کنند. این صفحه لحظه به لحظه بزرگ شدن نوزاد را نشان میدهد؛ اولین خنده، اولین گریه، روز تزریق واکسن، لحظه رفتن به مهمانی، تولد یک ماهگی، دو ماهگی و یک سالگی و حتی تا سالهای بعد نیز انتشار این تصاویر و متنها ادامه دارد؛ و همه اینها در حالی است که هیچ کس به حریم خصوصی این کودکان توجهی نمیکند و به آن احترام نمیگذارد! وقتی صفحات این کودکان پربیننده میشود، پیشنهادات تبلیغاتی برای این صفحات مطرح میشود و برخی از مادران جوان به دلیل جذب تبلیغات بیشتر از کودکانشان بیشتر عکس میگیرند و او را تبدیل به یک کودک کار اینستاگرامی میکنند!
این مادران، صفحه اینستاگرام ساخته شده برای فرزندشان را با سالن مد اشتباه میگیرند و با گرفتن راحتی و آسایش کودک، عکسهایی لاکچری از لحظات او ثبت کنند تا آن را با دنبالکنندگان صفحه به اشتراک بگذراند. مثلا لباسهایی که برای عکس گرفتن از نوزاد انتخاب میشود او را اذیت میکند و گریهاش را در میآورد، گاهی نیز موهای نوزادان دختر را با گیره و کشهای مو آرایش میکنند و به موهایش آسیب میزنند و البته ژستهای عجیب و غریبی هم برایش تعیین میکنند که نوزاد را کلافه میکند. در این میان هستند کسانی که کودک دو یا سه ساله خودشان را مجبور میکنند تا در حالت و ژست آتلیهای بمانند تا بهترین عکس ثبت شود و وقتی کودک حوصلهاش از این کارها سر میرود و گریه میکند، با وعده و وعید خوراکیهای مورد علاقه و اسباب بازی او را مجاب به قبول خواسته خود میکنند و بعد از گرفتن چند عکس با ژستهای درخواستی لبخند رضایت به لبهایشان مینشیند. اما واقعا این افراد به آینده فرزندشان فکر نمیکنند؟
شهرت یا درآمدزایی با کودکان کار اینستاگرامی؟!
برخی از مادران جوان به دنبال معروف شدن و رسیدن به شهرت در فضای مجازی هستند و برخی دیگر میخواهند یک صفحه پرطرفدار داشته باشند و از این راه کسب درآمد کنند. این مادران به دلیل رسیدن به خواستههای خود، هویت کودک را قربانی کرده و برای رسیدن به آنچه که در سر دارند تلاش میکنند.
الی، خانم جوانی است که یک دختر به نام پانیذ دارد. او از زمان به دنیا آمدن پانیذ یک صفحه اینستاگرامی ساخته و عکسها و فیلمهای دخترش را در آن به اشتراک میگذارد. تعداد دنبالکنندگان این صفحه آنقدر زیاد شده و حدود ۴۵۰ هزار نفر میشود. این در حالی است که لایکهای صفحه گاهی به بیش از یک میلیون نفر هم میرسد و همه اینها یعنی این کودک ۴ ساله طرفداران زیادی دارد!
پانیذ لایک میگیرد و دنبالکنندگان صفحه اینستاگرام او، قربان صدقهاش میروند. فیلمهایش هم دست به دست میچرخد، اما به جای اینکه او به دنبال بازیهای کودکانه خود باشد در دنیای مادرش سیر میکند و ذوق لایک گرفتن و به روز کردن صفحه اینستاگرامش را دارد! همین مسائل باعث شده که پانیذ به جای اینکه طعم بچهگی را بچشد، تمام ژستها، حرکات و حتی صحبت کردن کودکانهاش را فراموش و از بزرگترها الگوبرداری کند و به قول مادرش شیرینزبان باشد!
این روزها پانیذ دیگر نه یک کودک بلکه تبدیل به یک بازیگر شده تا حرفهایی را که مادرش به آن میخندد را به زبان بیاورد! شاید هم تبدیل به یک مدل تبلیغاتی شده تا با لباسها و ژستهای مختلف عکس بگیرد و برای جذب تبلیغات بیشتر و درآمدزایی تلاش کند. اما در آینده چه بلایی بر سر آینده و هویت پانیذ خواهد آمد؟
نمیخواهم هر چشمی، دخترم را ببیند
اما هستند کسانی که به شخصیت کودکشان احترام میگذارند و نه تنها کودک را وسیلهای برای جلب توجه دیگران نکردهاند بلکه حواسشان به حریم شخصی کودکشان نیز است.
فاطمه یک خانم ۳۱ ساله است و یک دختر ۴ ساله به نام بهار دارد. او از روز اول به دنیا آمدن بهار هیچ عکسی از چهره دخترش منتشر نکرده است. فاطمه درباره علت این کار به خبرنگار «جوان آنلاین» میگوید: «مجموعهای از دلایل باعث شد تا هیچوقت نخواهم عکسی از بهار در فضای مجازی باشد. اولین دلیلم این بود که نمیخواستم هر چشمی او را ببیند! حتی از دوستان و آشنایان هم خواستم که عکسی از بهار نگیرند یا آن عکس را در فضای مجازی منتشر نکنند. دلیل دیگرم هم این است که قصد دارم به حریم شخصی دخترم احترام بگذارم. شاید یک روز او از من بپرسد چرا عکس با لباس راحتی که در خانه پوشیده بودم را در اینستاگرام گذاشتی؟ آنوقت نمیدانم چه جوابی به او بدهم!»
او ادامه میدهد: «به نظرم از همهچیز منتشر کردن تا هیچچیز منتشر نکردن تصاویر در صفحات اینستاگرام یک بازهای وجود دارد که هر کس میتواند مرزی را برای خودش انتخاب کند. اما بهتر است که این انتخاب از سر آگاهی باشد، نه صرفا گرفتن چند لایک و کامنت و دنبالکننده؛ و من هم تمام تلاشم را میکنم که اگر روزی بهار از من دلیل انتخاب این مرزی که برای ثبت عکسش در اینستاگرام را در نظر گرفتم، پرسید، جواب قانع کنندهای داشته باشم.»
بازی وسوسهانگیزی که ته ندارد
فاطمه با اشاره به اینکه حتی بیش از اینها باید از حریم خصوصی بچهها حراست کنیم، میگوید: «گاهی با اینکه عکس بهار را در اینستاگرام نمیگذارم، اما با متنهایی که درباره او مینویسم ممکن است حریم خصوصی دخترم را درنظر نگرفته باشم. مثلا همه کسانی که صفحه اینستاگرام من را دنبال میکنند میدانند که بهار جدیدا جوجه خریده است؛ و وقتی به خانه یکی از دوستانمان میرویم بدون اینکه بهار به آنها بگوید که جوجه خریده و دربارهاش توضیح دهد، آنها از بهار میپرسند حال جوجههایت چطور است؟ آن وقت بهار تعجب میکند که اینها از داخل خانه ما چطور خبر دارند؟ و به نظرم این مسئله هم آسیبهایی دارد.»
مادر بهار درباره ثبت تصاویر کودکان در اینستاگرام و انتشار چهرهشان میگوید: «اینکه حال خوب و عکس زیبای دخترت را در اینستاگرام بگذاری و لایک بگیری و همه آن را ببینند خیلی لذت دارد؛ و میتوانم بگویم یک بازی وسوسهانگیز است، اما به نظرم این بازی ته ندارد برای همین تصمیم گرفتم که وارد آن نشوم.»
نیاز به قانونگذاری در زمینه انتشار تصاویر کودکان داریم
دکتر مهدی اسماعیل تبار، روانشناس مطرح کشورمان در پاسخ به این سوال که آیا اجازه ساخت اینستاگرام برای کودک و انتشار تصاویر او را داریم یا نه؟ به خبرنگار «جوان آنلاین» میگوید: «در بسیاری از کشورها یکی از خط قرمزها کودکان هستند و در این مسئله سختگیری میشود که مبادا عکسهای نیمه برهنه از کودکانشان منتشر نشود. این در حالی است که در کشور ما نیمه برهنه بودن آدمهای بزرگ خط قرمز است، اما برای کودکان اینطور نیست.»
دکتر اسماعیل تبار با اشاره به اینکه دنیا در مورد انتشار تصاویر کودک سختگیری میکند، اما کشور ما نه، اظهار میدارد: «وقتی یک پدر یا مادری از انتشار تصاویر اندام، لباس، پوشش و معصومیت کودک خود کسب درآمد میکند، مرتکب جرم شده است. اما متاسفانه در کشور ما با این مسائل برخورد قانونی نمیشود و نیاز به قانونگذاری در این زمینه داریم.»
این روانشناس ادامه میدهد: «در اتریش یک دختر ۱۸ ساله از پدر و مادرش شکایت کرده که چرا آنها عکسهای نیمه برهنه کودکیاش را در اینترنت گذاشتهاند و این تصاویر پخش شده است. دادگاه هم به این دختر حق داده و علاوه بر جریمه والدینش، آنها را مجبور کرده تا تصاویر در اینترنت را حذف کنند.»
تا دیر نشده حواسمان به کودکی کودکانمان باشد
مهدی اسماعیل تبار با بیان این موضوع که پدر مادرهای امروز جامعه در زمان کودکی درست آموزش ندیدهاند، اظهار میدارد: «آینده این کودکان اینستاگرامی، ترسناک است. در حالی که والدین این کودکان میخواهند تا آنها را تبدیل به یک سلبریتی کنند، با رصد اخبار دنیا متوجه میشوند که تعداد زیادی از مدلهای دنیا که مطرح بودند و از طریق میلیونها دنبال کننده صفحاتشان در فضای مجازی درآمدهای هنگفتی را کسب میکردند، دچار افسردگی شده و خودکشی کردهاند!»
این روانشناس میگوید: «اگر یک مادر از طریق انتشار تصاویر کودکش درآمدزایی نکند و صرفا به دنبال جذب دنبالکنندگان بیشتر و گرفتن لایک بیشتر باشد، به دنبال جلب توجه و رفع نیاز خود کمبینی خودش است. درست مانند عمل جراحی زیبایی و استفاده از لوازم آرایش که در کشور ما رکورددار است و بسیاری از جوانان به دنبال جلب توجه از این راهها هستند. اما آن دسته از پدر و مادرانی که با صفحه اینستاگرام کودکان خود تجارت به راه انداختهاند و کسب درآمد میکنند، مرتکب جنایت بزرگی در حق فرزند خود شدهاند.»
دکتر اسماعیل تبار درباره آسیبهایی که به کودکهای اینستاگرامی وارد میشود، میگوید: «در نوجوانی عشوهگری و جلوهگری و نمایش بر اساس ظاهر و قیافه درگیر مخاطرات وحشتناکی میکند و کودکی آنها را خراب میکند. پس بهتر است تا دیر نشده حواسمان به کودکی کودکانمان باشد.»
انتهای پیام/
ارسال نظر