مراحل تصحیح یک کتاب
کسی که کتابی را تصحیح می کند ابتدا باید بداند چند نسخه خطی از یک کتاب وجود دارد و این نسخه ها در کجای جهان هستند.
محمد دبیرسیاقی نام آشنایی برای تمام کسانی است که در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرده اند. دانش آموخته های این رشته نام دبیرسیاقی را روی کتاب هایی دیده اند که وی تصحیح کرده بود و از منابع درسی رشته زبان و ادبیات فارسی بود.
وی مصحح دیوان افرادی چون فرخی سیستانی، دقیقی، شاهنامه فردوسی و گزیده تاریخ بیهقی است. از کتاب های دیگر دبیرسیاقی می توان به دستور زبان فارسی (راهنمای آموزشی)، جلد اول و دوم کشف الابیات شاهنامه فردوسی، فهرست الفبایی لغات فارسی با معادل عربی به ضمیمه، مقالات دهخدا، گزیده امثال و حکم، لغت نامه فارسی بخش آ اشاره کرد.
وی گردآورنده معانی و بیان تقریرات استاد بدیع الزمان فروزانفر بود. آثاری که ذکر کردم بخشی از خدمات محمد دبیرسیاقی بود که ارزش این خدمات با گذشت زمان بیش از پیش مشخص می شود.
بخشی از آنچه از دبیرسیاقی بر جای مانده تصحیح کتاب است. مصحح در هنگام تصحیح متون چه کاری انجام می دهد و چرا تا این حد این کار تحسین اهالی ادب را برمی انگیزد. تصحیح متون همانطور که از نام آن پیداست کار آسانی نیست. مصحح متنی قدیمی را بر اساس نسخه خطی برای چاپ آماده می کند.
وی در واقع نسخه های خطی متون قدیمی را برای مردم روزگارمان می خواند و آنها را با متون قدیمی کشورمان آشنا می کند. خواندن نسخه خطی کاری نیست که از عهده هر دانش آموخته ای در رشته زبان و ادبیات فارسی بربیاید و هرکسی بتواند این کار را به درستی انجام دهد.
کسی که کتابی را تصحیح می کند ابتدا باید بداند چند نسخه خطی از یک کتاب وجود دارد و این نسخه ها در کجای جهان هستند. برخی نسخه های خطی از متون قدیمی ما در ایران نگهداری نمی شود و گاه مصحح باید یک نسخه خطی را از کشور دیگری دریافت کند. پس از اینکه نسخه های خطی را دریافت کرد، باید بداند کدامیک از نسخه ها نسبت به نسخه های دیگر اعتبار بیشتری دارد. به عبارت دیگر باید بداند کدام نسخه خطی به اصل متن قدیمی نزدیک تر است و تغییرات کمتری نسبت به متن اصلی دارد. اختلافی که در نسخه های خطی مختلف از یک کتاب دیده می شود، به دلیل این است که افراد مختلفی از یک متن نوشته اند. چه بسا فردی در قرن سوم نسخه ای از یک کتاب را کتابت می کرده است؛ اما فرد دیگری در قرن پنجم نمی توانسته کلمه ای را در متن بخواند. برای همین آنچه از شکل کلمه متوجه می شد در متن خود استفاده می کرد. مثلا ممکن است فردی حرف «ک» را در یک نسخه «گ» می خوانده است یا بالعکس. این اتفاق به دلیل تغییراتی که براساس گذشت زمان در نسخه خطی به وجود می آمد، ایجاد می شد.
مصحح باید روش تصحیح خود را انتخاب کند. وی می تواند کتابی را به شیوه قیاسی، انتقادی، تصحیح بر اساس نسخه اساس، تصحیح ذوقی و التقاطی تصحیح کند. هر کدام از انواع تصحیح ارزش خاص خود را دارد. در تصحیح انتقادی متون که علمی ترین روش تصحیح متون است، مصحِّح براساس کهن ترین نسخه و با مقابله نسخ دیگر، صحیح ترین صورت واژگان را به گونه ای که به بیان و گفته مولف نزدیک باشد برمیگزیند. این روش وقتی استفاده می شود که از یک متن، نسخه های خطی قابل اعتمادی در دست باشد.
تصحیح قیاسی معمولاً وقتی استفاده می شود که از یک متن، یک نسخه خطی بیشتر در دسترس نیست. در این هنگام مصحِّح متن را با استفاده از دانش خود در زبان، تصحیح می کند. در واقع اصطلاح «تصحیح قیاسی» به این معنی است که مصحِّح، متن خود را با «زبان» مقایسه می کند و در صورتی که ضبط واژه ای را درست تشخیص داد، آن را ضبط می کند.
نسخه اساس، نسخه ای خطی از یک اثر است که اساس تصحیح قرار می گیرد. فرض کنید از یک کتاب با نام فرضی (الفبا) که تا کنون منتشر نشده است، ده نسخهٔ خطی داریم که یکی در قرن پنجم و دیگری در قرن ششم و سومی در قرن هفتم و باقی در قرون جدیدتر نوشته شده است. این نسخه ها توسط مصحِّح بررسی می شوند و معمولاً قدیمیترین و صحیح ترین آن، به عنوان «نسخه اساس» قرار می گیرد و سایر نسخه ها را «نسخه بدل» می نامند. پس از آنکه از روی یک نسخه نوشته شد دوباره آن را با نسخه بدل مقایسه و موارد اختلاف را در پاورقی متن درج میکنند.
از مصححان خوب کشورمان علاوه بر محمد دبیرسیاقی می توان به مجتبی مینوی، محمد قزوینی، غلامحسین یوسفی، محمدرضا شفیعی کدکنی، جلال خالقی مطلق و نجیب مایل هروی اشاره کرد.
انتهای پیام/
ارسال نظر