خاطره شهادت زورو در جبهههای دفاع مقدس
عبدالرحیم سعیدیراد ضمن اشاره به خاطراتش در کتاب «جشن پتو» از شهادت رزمندهای با لقب زورو در جبهه گفت که شبانه لباس رزمندگان را میشست.
عبدالرحیم سعیدیراد شاعر و نویسنده ادبیات دفاع مقدس، در یکی از برنامههای مربوط به هفته دفاع مقدس در رادیو گفتگو، با اشاره به کتابش «جشن پتو» که خاطراتش از جنگ را در بر میگیرد، گفت: دوست رزمندهای داشتیم که بین بچههای جبهه به زورو معروف شده بود و به طور شبانه و مخفی لباسهای کثیف رزمندگان را میشست.
وی افزود: جنگ تحمیلی رد پایی از خود بر جای گذاشت که برآمده از ایثار و مقاومت جوانه هایی بود که در آن روزها جان گرفت.
سعیدیراد در ادامه گفت: کسی به ما یادآور نشده بود که در آن شرایط باید چه کنیم ولی همه این وقایع خود به خود اتفاق می افتاد. خاطرم هست دزفول فاصله اندکی با جبهه داشت و رزمندگان با همان لباس نظامی و اسلحه یک شب در منازل خود استراحت میکردند و مجدد باز میگشتند. در کتاب جشن پتو خاطرات طنز دفاع مقدس را گردآوری کردهام. در آن کتاب درباره زورو نوشتهام و اشاره کردهام که یک نفر شبانه لباسهای خاکی همسنگران را میشست. خودش میگفت کار زورو است و این اسم را سر زبان ها انداخته بود.
این نویسنده برتر جشنواره فجر و دفاع مقدس در پایان گفت: در یک عملیات این دوست رزمنده به شهادت رسید. بعد از مدتی دیگر خبری از شستن لباس ها و بشکه های ۲۰ لیتری آب دم در سنگرها نبود. فهمیده بودیم زورو همین دوست بوده است.
همچنین محمدرضا موحدی، عضو پژوهشگاه علوم انسانی گفت: امروز نمیتوان رمانهای خوب را در ۳۰ ساله اخیر شماره کرد؛ البته داستان و ادبیات ضعیف و نازل نیز وجود دارد.
وی گفت: به واقع داشتن چنین ذخایر غنی ادبی، مرهون هشت سال جنگ تحمیلی است و همانطور که بسیاری ادعا کردهاند، اگر دهههای دیگر نیز بیاید، همچنان این حوادث و خاطرات انقدر ظرفیت دارد که فیلمها از آن ساخته شود، شعرها سروده و رمان ها نوشته شود. جنگ برای ما سفرهای پرنعمت به نام ادبیات پایداری و دفاع مقدس فراهم آورد و گسترانید و نباید فراموش کنیم کشورها و ملتهای دیگر با ذخیره یکی دو ساله تاکنون توانسته اند درباره جنگ سخن بگویند.
ارسال نظر