تماشای کربلا، در قاب سرخ عشق و حماسه
یادداشت رضا اسماعیلی شاعر کشورمان، را در خصوص عاشورا میخوانید.
رضا اسماعیلی شاعر کشورمان، یادداشت خود را درباره روز عاشورا در اختیار ما قرار داده است. در اینجا یادداشت وی را بخوانید؛
عاشورا، ارتفاع یک فرهنگ است
یک حادثه نه، حماسهای خونرنگ است
پیکار علیه بدعت و تحریف است
فریاد علیه سلطه نیرنگ است
«در باب عاشورا آنچه که عرض می کنم - البته یک سطر از یک کتاب قطور است - این است که عاشورا یک حادثه تاریخىِ صرف نبود؛ عاشورا یک فرهنگ، یک جریان مستمر و یک سرمشق دائمی برای امت اسلام بود. حضرت ابیعبداللَّه (علیهالسّلام) با این حرکت - که در زمان خود دارای توجیه عقلانی و منطقی کاملاً روشنی بود - یک سرمشق را برای امت اسلامی نوشت و گذاشت. این سرمشق فقط شهید شدن هم نیست؛ یک چیزِ مرکب و پیچیده و بسیار عمیق است. سه عنصر در حرکت حضرت ابیعبداللَّه (علیهالسّلام) وجود دارد: عنصر منطق و عقل، عنصر حماسه و عزت، و عنصر عاطفه.»
(از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با روحانیان و مبلغان، 5 بهمن 1384.)
زمان شناسی در روایت «واقعه عاشورا»
طبق توصیه موکد عالمان دینی، برای حفظ شأن الهی امام حسین و یارانش، در مورد واقعه عاشورا امروز مجاز به گفتن هر مسئله ای نیستیم. حتی اگر مطلب مستند و موثق باشد و در مورد صحت و درستی آن تردیدی نداشته باشیم. به حُکم عقل، امروز و در این عصر پر تلاطم که معاندان از هر سو پرچم «اسلام ستیزی» را بلند کرده اند، مسلمان بصیر و اصیل کسی است که «زمان شناس» باشد و با لحاظ مقتضیات زمان سخن بگوید. حضرت امام راحل نیز در زمان حیات خویش بارها و بارها بر توجه به عنصر«زمان و مکان» در صدور فتاوای دینی تاکید کرده و فرموده اند:
«زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند. مسئلهای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند. بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعاً موضوع جدیدی شده است که قهراً حکم جدیدی میطلبد.»
(صحیفه امام خمینی، جلد ۲۱، صفحه ۲۸۹)
بهانه دست دشمنان اسلام ندهیم
با عنایت به تاکیدات حضرت امام، مقام معظم رهبری و همه عالمان روشن اندیش دینی، در این شرایط حساس که دشمنان دین و قرآن برای پیشبرد اهداف شیطانی خویش بر طبل نفاق و تفرقه می کوبند و در پی آنند تا با سیاست های مُزوّرانه «شیعه و سنی» را به جان هم بیندازند و از آب گل آلود ماهی مراد صید کنند، باید این بصیرت را داشته باشیم که به بهانه عزای امام حسین(ع) هر حرفی را در هر مجلسی بر زبان نیاوریم – هر چند موثق و مستند - چرا که «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد». بله، گاهی در یک مجلس غیر رسمی و خصوصی شعر یا روضه ای میخوانیم که در اینجا صریح و بی پرده سخن گفتن برای پرده برداری از یک حقیقت دینی اشکالی ندارد، ولی وقتی مجلس عمومی و رسانه ای است، باید اهل محاسبه و مراقبه باشیم و حواسمان باشد سنجیده حرف بزنیم تا بهانه به دست دشمنان قسم خورده اسلام برای برادرکشی و به راه انداختن حمام خون ندهیم. یقیناً اگر امروز امام حسین(ع) نیز در میان ما بود، ما را از توهین به مقدسات سایر ادیان و خواندن بسیاری از نوحهها و مرثیه های مکشوف و اختلاف برانگیز که باعث تحریک عصبیت های دینی می شود، منع می کرد و به شاعران و ذاکرانی که این شعرها و نوحهها را می گویند و می خوانند «کارت قرمز» می داد. از این منظر اگر قصد خدمت به دستگاه امام حسین(ع) را داریم، باید صبور و خویشتندار باشیم و در مجالس عزاداری حضرت به قصد «شور به پا کردن» کاری نکنیم که سبب رونق کفر و کسادی بازار اسلام و مسلمانی شود:
آبادی میخانه ز ویرانی ماست
جمعیت کفر، از پریشانی ماست
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هرعیب که هست، از مسلـمانی ماست
پرهیز از سرودن غزل مرثیه های «مکشوف»
تامل در این نکته از آن جهت مهم است که توصیف مو به مو و جزء به جزء حوادث روزعاشورا و نحوه شهادت اباعبدالله و یاران وفادارش و همچنین مصائب تلخی که بر اهل بیت آن حضرت وارد شده است در قالب شعر و نوحه، در بسیاری از موارد حکم «روضه مکشوف» را پیدا می کند که اگر توانایی پرداخت هنرمندانه و عزّت مدارانه آنها را در خود نمی بینیم، نگفتن آنها بهتر است. چرا که بیان این وقایع و مظالم دلخراش با لهجه الکن و بیان غیر هنری حاصلی جز تنزل شأن آن امام همام و وهن اهل بیت(ع) ندارد.
نکته دیگر این که وقتی در مورد یک مسئله دینی بین مورخان و محدثان شیعی اختلاف نظر وجود دارد - به حُکم عقل و دین - مقرون به صواب آن است که نه بر انکار آن پای بفشاریم، و نه به دنبال تبلیغ آن باشیم. بخصوص در شعر آیینی که در روز و روزگار ما یکی از بزرگ ترین و تاثیرگذارترین تریبون های معرفی شیعه است؛ مگر آن که در پرتو حجتی روشن به یقین برسیم.
تماشای کربلا، در قاب سرخ عشق و حماسه
رسالت شاعر اصیل آیینی این است که از نگاه حسین(ع) و زینب(س) کربلا را ببیند و عاشورا را همچون حضرت زینب که فرمود «ما رایت الا جمیلا» در قاب سرخ عشق و عرفان و حماسه به تماشا بگذارد. ولی متاسفانه ما در شعر آیینی گاهی به خاطر جذابیت تصویری بعضی از روایت های غیر مستند و به قصد ایجاد شور و هیجان کاذب، با واگویه و بازنشر آنها، ناخودآگاه در مسیر خواست یزید – لعنت الله علیه - حرکت میکنیم و با چشم یزید به تماشای کربلا می نشینیم و در این میدان افتخار و عزت، چیزی جز خون و آتش و تیر و سرنیزه و خنجر نمی بینیم. واقعیت این است که با بزرگ نمایی مظالم و فجایعی که در روز عاشورا به دست یزید و ابن زیاد و عمر سعد رقم خورد، تصویری سیاه، خشن و دل آزار از کربلا ارائه می دهیم که این تصویر غبار گرفته و مجعول شایسته اسلام و مسلمانی نیست. این یعنی ارائه «تصویر شکست» به جای «تصویر پیروزی» از کربلا و حماسه حسینی، یعنی شاعر در بیان واقعه فقط و فقط نقطه های منفی و سیاه را ببیند و به تصویر بکشد. صحنههایی چون سرهای برآمده بر نیزه، گودال قتلگاه، تنور، خیمه های آتش گرفته، سیلی خوردن کودکان و اسیران و ... این کربلا، پیش و بیش از آن که کربلای حسینی و زینبی باشد، کربلای یزیدی است. دقیقا همان چیزی که یزید می خواهد: «معرفی واقعه کربلا به عنوان یک شکست بزرگ»، اینجاست که با کمال تاسف باید گفت: «باعث رونق کفر است، مسلمانی ما!»
استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری نیز که حضرت امام خمینی (ره) در ستایش از شخصیت علمی ایشان فرمود: «آثارى که از او هست - آثار قلمی و زبانی - بیاستثناء همه آثارش خوب است و من کس دیگرى را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بیاستثناء آثارش خوب است»، با اعتراض به تحریف حماسه حسینی می گوید:
«چرا باید حادثه کربلا را همیشه از نظر صفحه سیاهش مطالعه کنیم و چرا باید همیشه جنایت هاى کربلا گفته شود؟ چرا همیشه باید حسین بن على از آن جنبه اى که مورد جنایت جانیان است، مورد مطالعه ما قرار بگیرد؟ چرا شعارهایى که به نام حسین بن على مى دهیم و مى نویسیم، از صفحه تاریک عاشورا گرفته شود؟ چرا ما صفحه نورانى این داستان را کمتر مطالعه مى کنیم، درحالى که جنبه حماسى این داستان صد برابر بر جنبه جنایى آن مى چربد و نورانیت این حادثه بر تاریکى آن خیلى مى چربد.»
(حماسه حسینی، استاد شهید مرتضی مطهری، ج17، ص30)
اگر ما نیز همچون استاد مطهری درد دین داشته باشیم، به حکم غیرت دینی و مرام مسلمانی هرگز به خود اجازه نخواهیم داد که از «عاشورا» - این مینیاتور باشکوه الهی - فقط صحنه های سیاه را به تماشا بگذاریم. به قول زنده یاد سید حسن حسینی «مشت در نمای درشت»! چون ما بر این اعتقاد و باوریم که قیام کربلا پیروزی حق بر باطل و خون بر شمشیر بود.
«عاشورا»، فرصتی برای بیداری
جان کلام آن که «عاشورا» پیش و بیش از آن که بهانه ای برای «عزاداری» باشد، تلنگری برای «بیداری» است. عاشورا؛ پیش و بیش از آن که یک حادثه تاریخی باشد، یک مکتب رهایی بخش و یک فرهنگ انسان ساز است. از همین رو باید در روایت شاعرانه آن به ظرایف و دقایق بسیاری توجه داشته باشیم و طبق توصیه استاد مطهری و همه عالمان روشن اندیش دینی این واقعه باشکوه و حماسی را – بی هیچ گونه دخل و تصرفی – و به همان گونه که بوده است، روایت و بازگو کنیم. برای تحقق این مهم، شایسته و بایسته است که با چشم زینب (س) کربلا و عاشورا را به تماشا بنشینیم و قیام حسینی را به عنوان یک پیروزی بزرگ معرفی کنیم. همچنان که حضرت زینب (س) فرمود: «ما رایت الا جمیلا».
به امید توفیق پیروی عملی از راه و مرام آن امام همام و حرکت در مسیر «خودشناسی» و «خداشناسی»، این نوشتار کوتاه را با فرازی از زیارت عاشورا به پایان می برم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَماتى مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».
انتهای پیام/
ارسال نظر