صفاریان: سیستم موجود، ازنظر خودش آدمی موجهتر از محسن چاوشی دارد؟!
آهنگساز و تنظیمکننده موسیقی پاپ گفت: سیستم موجود، ازنظر خودش آدمی موجهتر از محسن چاوشی دارد؟! کسی که هم در 20:30 جا داشته باشد، هم در موسسه اوج، هم آدمهای بدنه سیستم دوستش داشته باشند و هم مردم عادی، خب! این یعنی اوج موجه بودن یک خواننده!
اگرچه بیش از یک هفته و چند روز از انتشار آلبوم «ابراهیم» محسن چاوشی میگذرد اما بهواسطه حواشیاش که تاکنون نیز پاسخی برایشان یافت نشده است، میتوان همچنان در موردش حرف زد.
آلبومی که بهواسطه ایرادات شورای شعر و ترانه به اشعار حسین صفا که پیشتر در کتاب «منجنیق» منتشرشده بود، حداقل 9 ماه منتظر دریافت مجوز از دفتر موسیقی ماند و سرانجام با تهدید خوانندهاش به انتشار بدون مجوز در فضای مجازی و با پادرمیانی علی ترابی (مدیرکل دفتر موسیقی)، توانست با شش قطعه روانه بازار شود اما چاوشی دو قطعه مجوز نگرفتهاش را هم با انتشار در تلگرام به گوش علاقهمندانش رساند تا این سؤال بیجواب باقی بماند که اگر او پیه انتشار بدون مجوز را به تن مالیده بود، 9 ماه انتظار برای دریافت مجوز چه منطقی داشت؟!
اینها بازی تبلیغاتی است
بهروز صفاریان (آهنگساز و تنظیمکننده موسیقی پاپ) که سابقه فعالیتش در عرصه موسیقی به سال 76 برمیگردد، در این مورد گفت: مطالبی که به هم پیوندشان دادید خیلی سال است که مطرح میشوند؛ از زمانی که ما کار درزمینهٔ موسیقی پاپ را شروع کردیم، ازنظر خودمان، این مشکلات را داشتیم و تا همین الآن هم صحبتش هست اما به نظر من این صحبتها، دیگر قدیمیاند و اکنون عملاً چنین مشکلاتی در دفتر موسیقی وجود ندارد! یعنی من فکر نمیکنم کارهایی که نامشان را سخیف میگذارند، یا سیاسی یا اجتماعی یا هر نوعی که گمان کنیم سیستم با آنها مشکل دارد، بخواهند مجوز بگیرند و نتوانند. نمونههایی از هرکدام از این دستهها که نام بردم در بازار هست و میبینیم که مجوز گرفتهاند و روی استیج هم اجرا میشوند؛ یعنی بهنوعی میتوان گفت دیگر ممیزی در مرکز موسیقی ارشاد وجود ندارد و فقط یک کنترل کیفی است که البته آنهم بحث جدایی است که ترجیح میدهم کمی کارشناسانهتر در یک مصاحبه دیگر در موردش صحبت کنم. چون آنهم در مکانیسمش اشتباهات و مشکلاتی هست؛ چه در ممیزی موسیقاییاش و چه در ممیزی ترانه و شعرش ولی اینکه آثاری بخواهند به خاطر نوع ساختارشان بی مجوز بمانند، گمان نمیکنم که حقیقت داشته باشد.
او تصریح کرد: من فکر میکنم اینها یک بازی تبلیغاتی است.
شاید میخواسته در این 9 ماه به دنیا بیاید!
صفاریان که سابقه همکاری با خوانندگان متعددی چون احسان خواجهامیری، شادمهر عقیلی، روزبه بمانی، قاسم افشار، فریدون آسرایی، محمد اصفهانی، خشایار اعتمادی، علی لهراسبی و... را در کارنامه دارد، استدلالش را اینگونه ادامه داد: من از شما سؤال میکنم. سیستم موجود، ازنظر خودش آدمی موجهتر از محسن چاوشی دارد؟! کسی که هم در 20:30 جا داشته باشد، هم در موسسه اوج، هم آدمهای بدنه سیستم دوستش داشته باشند و هم مردم عادی، خب! این یعنی اوج موجه بودن یک خواننده!
او افزود: از سوی دیگر چاوشی یکدفعه به سراغ شعری عجیبوغریب مثلاً به سبک شاهین نجفی نرفته است و همان فرمی را ادامه داده که قبلاً هم انجام میداده است و همه اینها باعث میشود من فکر کنم اینیک اتفاق تبلیغاتی بوده مثلاً از طرف تهیهکننده که فکر کرده است اینطور باشد بهتر است. وگرنه من فکر نمیکنم کسی به آدمی مثل حسین صفا گیر بدهد که کارت ایراد ادبی دارد، محتوایش هم که مشابهش در بازار هست و محسن چاوشی هم آدم غیرموجهی نیست که به او مجوز ندهند. پس اینجا یک حلقه مفقوده هست که ما نمیدانیم چیست.
او در جواب اینکه حداقل 9 ماه در انتظار مجوز ماندن «ابراهیم» چه معنایی دارد، گفت: شاید میخواستهاند به دنیا بیاید!
صفاریان در پاسخ به اینکه حلقه مفقودهای که به آن اشاره میکند، چیست؟ هم پرسید: تبلیغ؟!
ماجرای استعفای محمدعلی بهمنی؛ واکنشی به مجوز گرفتن «ابراهیم» یا آنچه ما نمیدانیم؟
حدوداً یک هفته پیش بود که محمدعلی بهمنی (رئیس شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی) با انتشار متنی در صفحه اینستاگرام استعفای خود را از این شورا اعلام کرد و نوشت: من با آگاهی ِاشتباهم از قبول (ریاست شورای ترانه) -نه به دلیل اینکه شش ماه است کارشناسانش هم حقوقی دریافت نکردهاند- فقط به این دلیل که دیگر مزاحم ترانههای ضعیف نباشم، باشرم خداحافظی میکنم.» اتفاقی که بسیاری با قرار دادن آن در کنار این اظهارنظر علی ترابی (مدیرکل دفتر موسیقی) در مورد «ابراهیم» که در حاشیه نشست خبری سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر مطرح شد؛ «من بر اساس مسئولیت خودم سه قطعهای را که اصلاحیه خورده مجوز دادم و دو قطعه دیگر نیز اصلاحاتی دارند که باید درباره آن اقدامات لازم انجام شود.»، خداحافظی شرمناک بهمنی را بیارتباط با «ابراهیم» ندانستند.
صفاریان در این مورد نیز گفت: ایشان که حی و حاضرند و در این مورد باید با خودشان صحبت کنید ولی من با توجه به شناخت دورادوری که از آقای بهمنی دارم، گمان میکنم این اتفاق به خاطر مجموعه مسائلی است از قدیم با یک عقبه طولانی از کل کارهایی که ایشان در سالهای مختلف امضا کرده و نکرده است که حالا یکجا سرباز کردهاند و ربطی به اثر خاصی ندارد.
او در جواب این اظهارنظر که محمدعلی بهمنی متوجه تسویهحساب شخصی شاعران در اشعارشان با یکدیگر شده است هم گفت: آقای بهمنی باهوش است و اگر چنین چیزی بوده باشد حتماً متوجه شده است. البته که اینگونه تسویهحسابها در شعر کاری است که بهعنوانمثال رپرهای آمریکایی در گَنگهایشان انجام میدهند و در شان ادبیات ما نیست. شاید هم از چنین چیزهایی ناراحت شده باشند ولی درهرصورت باید از خودشان بپرسید و من نمیدانم.
وقتی شعری در قالب کتاب مجوز میگیرد اما در قالب آلبوم نه!
تنظیمکننده قطعات «مادر»، «همخواب»، «بهرسم یادگار»، «دل مغموم»، «دل من» و «چنگیز» با صدای محسن چاوشی، در مورد اینکه آیا مجوز گرفتن اشعار حسین صفا در قالب کتاب «منجنیق» و مجوز نگرفتنش در قالب آلبوم «ابراهیم» قابل توجیه است یا خیر، گفت: این نکته را میتوان پذیرفت چراکه گاهی اوقات میتوان شیطنتهایی در موسیقی کرد بهگونهای که معانی دریافتی از ترانه متفاوت شود؛ یعنی میتوان با لحنهای مختلف به یککلام واحد، معانی متفاوت داد و غیرقابلقبول نیست که ترانه جدا ازآنچه روی کاغذ است برای وارد شدن به آلبوم موسیقی، مجدداً بررسی شود.
او در جواب اینکه میتوان اینگونه توجیه کرد که شعر مخاطبان کمتری دارد و موسیقی تعداد مخاطبانش بیشتر است پس باید سختگیرانِ با آن برخورد کرد، هم گفت: من کاری به تعداد مخاطب ندارم ولی ترانه وقتی از روی کاغذ به درون آلبوم میرود، میتواند در تعامل با موسیقی و در تلفیق با آن تأثیرگذاری متفاوتی داشته باشد.
از درِ دروازه تو نمیروند اما از سوراخ سوزن رد میشوند
صفاریان ضمن تأکید بر این نکته که اگر بخواهیم نقدی هم بر دفتر موسیقی و وزارت ارشاد داشته باشیم، گفت: آن سیستم را هم من به شخصاً بههیچوجه موجه و درست نمیدانم چراکه در سالهای گذشته ثابت کردهاند که خیلی درست عمل نمیکنند و ازجمله همینالان که از در دروازه تو نمیروند اما از سوراخ سوزن رد میشوند یعنی یکدفعه به خوانندگانی مجوز میدهند که آدم از شنیدن ترانههایشان خجالت میکشد و از آنطرف در آثار ما به مسائل ریزی گیر میدهند که ابداً ایراد محسوب نمیشود و سلیقه شخصی است. اینها مسائلی است که از قدیم بوده و هست و احتمالاً خواهد بود. من روی عملکرد آنطرف هم صحه نمیگذارم و انتقاداتی دارم ولی از اینطرف همفکر نمیکنم کسی بخواهد به آدمهایی مثل محسن چاوشی و حسین صفا که بِرَند هستند، گیر بدهد و 9 ماه پشت در نگهشان دارد.
شورای فنی آری، شورای سلیقه فنی نه!
او در جواب اینکه در کنار شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی، نظارت بر خود موسیقی را هم درست میداند یا خیر هم گفت: ما فقط به یک شورای فنی نیاز داریم. موسیقی بهتنهایی و بدون کلام نمیتواند مبتذل باشد چون اتفاق خاصی درش نمیافتد و ما فقط به لحاظ بُعد فنی، به یک شورا نیازمندیم که موسیقیمان به لحاظ ساختار سطح پایین نباشد و فالشی و اینطور چیزها درش وجود نداشته باشد.
صفاریان افزود: من با شورای فنی مخالف نیستم ولی با شورای سلیقهای یا شورای سلیقه فنی مخالفم؛ تأکید من روی چیزی است بههیچعنوان سلیقه درش لحاظ نشده باشد و اثر را به لحاظ چهارچوبهای فنی بررسی کند با این نیت که اثر ایرادی نداشته باشد و از سطح استاندارد و خوبی برخوردار باشد که خب، اگر از چنین فیلتری رد شود میتواند سطح موسیقیمان را هم قدری بالا ببرد و کسانی که میخواهند کارشان را ارائه دهند، بدانند که همیشه باید به یک استاندارد و خط کیفیتی توجه کنند چون یک شورای فنی آثارشان را بررسی میکند. البته آدمهایی هم که میخواهند آنجا بنشینند باید آدمهای مناسبی باشند و من الآن چنین کسانی را در دفتر موسیقی سراغ ندارم.
او با اشاره به آلبوم «عشق یعنی» با صدای فریدون آسرایی گفت: آلبوم «عشق یعنی» که سال 93 با فریدون آسرایی ریلیز کردیم در جشن «موسیقی ما» عنوان بهترین آلبوم پاپ را از نگاه کارشناسان کسب کرد و در جشنواره فجر هم جایزه بهترین آلبوم را گرفت و اینها همه به لحاظ کارشناسی بود و نه انتخابهای مردمی. از آنطرف، این آلبومی بود که در سال 92 که برای گرفتن مجوز به دفتر موسیقی وزارت ارشاد ارائه شد، به پنج مورد از تنظیمهایش که توسط من انجامشده بود، ایراد گرفتند و خواستار اصلاحشان شدند! این ایراد نه به شعرها بود، نه به چیزی دیگر و فقط گفتند تنظیمها ضعیف است و ردشان کردند و گفتند باید درست شود و این آلبوم همان آلبومی بود که وقتی منتشر شد در جشنوارههای مختلف از نگاه کارشناسان جوایز متعددی گرفت!
از ترابری ترمینال هم تشکر کرده است اما از من نه!
بهروز صفاریان در پایان در مورد آلبوم «ابراهیم» هم گفت: در آلبوم «ابراهیم» که دیروز موفق شدم بشنومش متوجه شدم باوجودآنکه دریکی، دو قطعه به محسن چاوشی کمک کردهام و اُوِرتور کارها و سکشن سازهای زهی را نوشتهام ولی هیچ نامی از من نیست و برایم عجیب بود که محسن از ترابری ترمینال هم تشکر کرده بود اما از من نه! این از محسن چاوشی عجیب بود چون او آدمی است اینطور چیزها را خیلی مدنظر میگیرد.
انتهای پیام/
ارسال نظر