تفسیرآیاتی از سوره انفال
تفسیرآیات ۵۴-۶۰ سوره انفال را میخوانید.
انفال معنى بهرهها و غنائم جنگ و ثروت هاى عمومى است. نام دیگر سوره انفال، «فاضحه» است.
انفال نام هشتمین سوره قرآن مجید که از آیه اوّل این سوره گرفته شده است. بعضى موضوعات مطرح شده در این سوره عبارتند از: انفال و غنائم، صفات مؤمنان واقعى، داستان جنگ بدر، واقعه تاریخى شب هجرت رسول خدا (ص) از مکّه به مدینه، حکم اسیران جنگى، احکام جهاد، حکم خمس، خرافات مشرکان و راه شناخت منافقان و مبارزه با آنان. این سوره ۷۵ آیه دارد و در مدینه نازل شده است.
در فضیلت این سوره از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: هر کس سورههای «انفال» و «توبه» را قرائت نماید من شفاعت کننده و گواهی دهنده برای او، در روز قیامت خواهم بود، مبنی بر اینکه او از نفاق به دور است و به تعداد همه مردان و زنان منافق در دنیا، به او ده حسنه داده میشود و ده گناه از او پاک میشود و ده درجه بالا برده میشود و عرش و حاملان آن در ایام زندگی او در دنیا بر او درود میفرستند.
امام جعفر صادق علیه السلام: هر کس سورههای «انفال» و «توبه» را قرائت کند هرگز نفاق وارد قلب او نمیشود و در زمره شیعیان از امر حسابرسی فراغت یابند.
وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النّاسِ وَ إِنِّی جارٌ لَکُمْ فَلَمّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَکَصَ عَلی عَقِبَیْهِ وَ قالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکُمْ إِنِّی أَری ما لا تَرَوْنَ إِنِّی أَخافُ اللّهَ وَ اللّهُ شَدِیدُ الْعِقابِ «۴۸»
و (به یادآور) زمانی که شیطان، کارهای آنان (مشرکان) را در نظرشان زیبا جلوه داد و گفت: امروز هیچ کس از مردم، بر شما غالب نخواهد شد و من یاور شمایم. امّا همین که دو لشکر با هم درآویختند (و فرشتگان به یاری سپاه اسلام آمدند) شیطان به عقب برگشت و گفت:هر آینه من از شما بیزارم، من چیزی را میبینم که شما نمیبینید، همانا من از خدا بیم دارم و خداوند سخت عقوبت است.
کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذَّبُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَکْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ کُلٌّ کانُوا ظالِمِینَ «۵۴»
(ای پیامبر! روحیّهی مردمِ زمان تو) همچون خوی و روش فرعونیان و کسانی است که پیش از آنان بودند، آیات پروردگارشان را تکذیب کردند، پس ما نیز به سزای گناهانشان، هلاکشان ساختیم و فرعونیان را غرق کردیم، و همگی (فرعونیان و کفّار قریش) ستمگر بودند.
نکته ها:
* تعبیر «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ» در دو آیهی قبل نیز آمده بود، امّا این تکرار منافاتی با بلاغت ندارد، چون موقعیّتها متفاوت است. آنجا سخن از کیفر الهی نسبت به ظالم بود، اینجا تغییر نعمت براساس تغییر حالات مردم است. البتّه ممکن است در آیهی قبل، عذاب اخروی منظور باشد و اینجا عذاب دنیوی.
پیام ها:
۱-از سرنوشت گذشتگان درس بگیریم. «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ»
۲-تکذیب آیات الهی، زمینهی هلاکت انسان است. «کَذَّبُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَکْناهُمْ»
۳-انسان، دارای اختیار است و سرنوشت او در گرو عملکرد خودش میباشد.
«کَذَّبُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَکْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ»
۴-ظلم و گناه، عامل قهر الهی است، چه ظلم به خویش، چه به مردم و چه به انبیا و مکتب. فَأَهْلَکْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ ... کانُوا ظالِمِینَ
۵-بعضی از سختی ها، حوادث و اتّفاقات دنیوی و زوال نعمت ها، پیامد گناهان انسان میباشد. «فَأَهْلَکْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ»
۶-تکذیب آیات الهی و گناه، ظلم است. کَذَّبُوا ... کانُوا ظالِمِینَ
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللّهِ الَّذِینَ کَفَرُوا فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ «۵۵»
قطعاً بدترین جنبندگان نزد خداوند، آنانند که کافر شدند، پس آنان ایمان نمیآورند.
نکته ها:
* آیهی ۲۲، «شَرَّ الدَّوَابِّ» را کسانی دانست که نمیاندیشند، این آیه آنان را کسانی میداند که ایمان نمیآورند وکفر میورزند. پس ریشهی کفر، عدم تعقّل صحیح است. قرآن، ارزش انسان را در گرو عقل و ایمان میداند که اگر تعقّل نکند، یا کفر ورزد، از مدار انسانیّت خارج میشود. انسان واقعی، کسی است که عاقل و مؤمن باشد.
آری، کافری که حقّ رامی فهمید؛ امّا ایمان نمیآورد، نزد مردم عنوانی داشته باشد، ولی نزد خداوند بدترین جنبنده است.
اَلَّذِینَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کُلِّ مَرَّهٍ وَ هُمْ لا یَتَّقُونَ «۵۶»
(بدترین جنبندگان نزد خداوند) آنانند که از ایشان پیمان گرفته ای، سپس پیمان خود را در هر بار میشکنند و (در وفاداری وحفظ پیمان) اهل تقوا و پروا نیستند.
نکته ها:
* پیمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با یهودیان این بود که به مشرکان کمک نکنند و در صدد آزار مسلمانان برنیایند، ولی یهودیان پیمان را شکستند و در جنگ خندق به مشرکان اسلحه فروخته و آنان را یاری کردند.
* در روایات آمده است: «کسی که وفادار نباشد و پیمان شکنی کند، منافق است، هرچند نماز بخواند و روزه بگیرد».
پیام ها:
۱-رهبر مسلمانان میتواند با کفّار پیمان ببندد. «عاهَدْتَ مِنْهُمْ» چنانکه پیامبر صلی الله علیه و آله پیمانهای متعدّدی با کفّار میبست، هرچند بعضی از آنان متعهّد نباشند.
«یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کُلِّ مَرَّهٍ»
۲-پیمان شکنی دلیل بر پیمان نبستن مجدّد نیست. «یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کُلِّ مَرَّهٍ»
۳-پیمان شکنی، با انسانیّت سازگار نیست. شَرَّ الدَّوَابِّ ... یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ
۴-کفر، زمینهی پیمان شکنی است. اَلَّذِینَ کَفَرُوا ... یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ
۵-پیمان شکنی، بی تقوایی است. یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ ... وَ هُمْ لا یَتَّقُونَ
۶-بیشترین خطر از سوی کسانی است که پیمان شکنی شیوه و خصلت آنان شده
و از آن پروایی ندارند. یَنْقُضُونَ ... فِی کُلِّ مَرَّهٍ ... لا یَتَّقُونَ
فَإِمّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ «۵۷»
پس (ای پیامبر!) هرگاه در جنگ به آنان دست یافتی، (با برخوردهای قاطع) افراد پشت جبههی آنان را به وحشت افکنده و متفرّق ساز، باشد که پند گیرند (و دست از توطئه بردارند).
نکته ها:
* «تَثْقَفَنَّهُمْ» از «ثقف»، به معنای درک چیزی است از روی دقّت و سرعت. یعنی در برخورد با کفّار، کاملاً هوشیار باشید تا غافلگیر نشوید.
* «تشرید»، به معنای ایجاد ناامنی و اضطراب و متفرّق ساختن است. یعنی چنان به دشمن حمله کنید و برنامه ریزی جنگی داشته باشید که حامیان پشت پرده و نیروهای پشت جبههی آنان، به وحشت افتاده و به فکر حمله و پشتیبانی نباشند.
پیام ها:
۱-برخورد شما با دشمنان، باید غافلگیر کننده، سریع، دقیق وکوبنده باشد و این از اصول نظامی است. تَثْقَفَنَّهُمْ ... فَشَرِّدْ بِهِمْ
۲-آگاهی و دید رهبر مسلمانان باید به قدری باشد که وسعت و دنبالهی توطئه و توطئه گران را بشناسد وبر علیه آنان تصمیم درست وقاطع بگیرد. «فَشَرِّدْ بِهِمْ»
۳-به دفاعهای روز مرّه و خط اوّل بسنده نکنیم و از عقبههای دشمن و طرّاحان صحنه غافل نشویم. «مَنْ خَلْفَهُمْ» چنانکه در رانندگی نباید تنها به جلو خیره شد، بلکه باید به فراتر و دورتر نیز چشم دوخت.
۴-کیفر پیمان شکنانی که امنیّت و ثبات جامعه را به هم میزنند، آن است که آنان را وحشت زده و مضطرب سازیم. «فَشَرِّدْ بِهِمْ»
۵-با آنکه اسلام، دین رأفت ورحمت است، ولی خیانت وپیمان شکنی و بهم زننده نظم و امنیّت را تحمّل نمیکند. «فَشَرِّدْ بِهِمْ»
۶-جامعهی اسلامی باید هیبت و شوکت داشته باشد. «فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ»
۷-از کفّار، زهر چشم بگیریم تا از فکر حملهی مجدّد به ما صرف نظر کنند.
«فَشَرِّدْ بِهِمْ»
۸-اسلام در کنار تبلیغ و موعظه، دینِ اعمال قدرت و برخورد با پیمان شکنان و اخلال گران نیز هست. «فَشَرِّدْ بِهِمْ» و باید با خط مقدّم آنان طوری رفتار شود که مایهی عبرت دیگران شود. «مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ»
وَ إِمّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَهً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلی سَواءٍ إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنِینَ «۵۸»
و اگر خوف آن داشتی که گروهی (در پیمان) خیانت کنند، تو نیز عهدشان را به سوی آنان بیانداز (و آن را لغو کن، یا به آنان اعلام کن که همانند خودشان عمل خواهی کرد.) همانا خداوند خائنان را دوست ندارد.
وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لا یُعْجِزُونَ «۵۹»
وآنان که کفرورزیده اند گمان نکنند که پیش افتاده اند (واز قلمرو ما بیرون رفته اند)، زیرا آنها نمیتوانند (ما را) ناتوان کنند.
نکته ها:
* «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ» از «نَبَذَ»، به معنای افکندن است. مراد از افکندنِ پیمان به طرف دشمن، این است که قبلاً به آنان اعلام و سپس پیمان را لغو کنید تا غافلگیر نشوند و شما هم ناجوانمردی نکرده باشید.
* «عَلی سَواءٍ»، یا به معنای مقابله به مثل است، یعنی همان گونه که آنان در فکر توطئه و پیمان شکنی اند، شما هم پیمان را لغو کنید. یا به معنای رفتار عادلانه با دشمن است.
* آیه در موردی است که شواهد وقرائنی بر توطئه و خیانت دشمن وجود دارد، که برای پیشگیری باید در لغو پیمان پیش دستی کرد.
پیام ها:
۱-در مسائل مهم نظامی و اجتماعی، منتظر وقوع خیانت نباشید، بلکه باید با احتمال عقلایی نسبت به خیانت نیز اقدام کرد. وَ إِمّا تَخافَنَّ ... خِیانَهً
۲-اسلام به قراردادها و معاهدات خود پایبند است و تا احتمال خیانتی نیست، وفا لازم است. وَ إِمّا تَخافَنَّ ... خِیانَهً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ
۳-تشخیص شواهد و قرائن خیانت و تصمیم بر باطل کردن قراردادها و بی اعتباری تعهّدات، از اختیارات رهبر جامعه اسلامی است. «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ» (مخاطب شخص پیامبر است، نه امّت اسلامی)
۴-پایبندی به معاهدات، تا زمانی است که احتمال توطئه نباشد، وگرنه اعلام انصراف میشود. «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ»
۵-اگر از خیانت دشمن نگران هستید، ناجوانمردی نکنید و لغو پیمان را اعلام کنید. «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ»
۶-با دشمن هم عدل وانصاف داشته باشید. «عَلی سَواءٍ»، یعنی بالعدل.
۷-لغو قرار داد از روی مقابله به مثل، عادلانه است. «عَلی سَواءٍ»
۸-خیانت از هرکه باشد حرام و زشت است، چه کافر و چه مسلمان. «إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنِینَ»
۹-جنگ، با کسانی که سابقهی پیمان داشته ایم، خیانت است. فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ ... إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنِینَ
۱۰-از سنّتهای الهی نمیتوان پیشی گرفت. وَ لا یَحْسَبَنَّ ... سَبَقُوا
۱۱-چنان ابتکار عمل را به دست گیرید که کفار خیال نکنند بر شما پیشی گرفته اند. «لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَبَقُوا»
۱۲-کافران، با خیانت به جایی نمیرسند. «لا یُعْجِزُونَ»
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ «۶۰»
و برای (آمادگی مقابله با) دشمنان، هرچه میتوانید از نیرو و از اسبان سواری فراهم کنید تا دشمن خدا و دشمن خودتان و نیز (دشمنانی) غیر از اینان را که شما آنان را نمیشناسید، ولی خداوند آنها را میشناسد، به وسیله آن بترسانید، و در راه خدا (و تقویت بنیهی دفاعی اسلام) هرچه انفاق کنید، پاداش کامل آن به شما میرسد و به شما ستم نخواهد شد.
نکته ها:
* این آیه دستور آماده باش همه جانبهی مسلمانان در برابر دشمنان و تهیه هر نوع سلاح، امکانات، وسایل و شیوههای تبلیغی حتّی شعار و سرود را میدهد که رعایت این دستورات، سبب هراس کفّار از نیروی رزمی مسلمانان میشود.
* پیامبر صلی الله علیه و آله وقتی با خبر شد که در یمن اسلحهی جدیدی ساخته شده، شخصی را برای تهیهی آن به یمن فرستاد. از آن حضرت نقل شده که با یک تیر، سه نفر به بهشت میروند:
«سازندهی آن، آماده کننده و تیرانداز».
* در اسلام، مسابقات تیراندازی و اسب سواری و برد و باخت در آنها جایز شمرده شده تا آمادگی رزمی ایجاد شود.
* ضمیر «لَهُمْ»، به کفّار و کسانی که در آیهی قبل مطرح بودند و بیم خیانتشان میرفت، برمی گردد. یعنی در برابر دشمن که همواره احتمال خیانت او حتّی در صورت عهد و پیمان میرود، آماده باشید.
پیام ها:
۱-مسلمانان باید آمادگی رزمی کامل، از نظر تجهیزات، نفرات و... داشته باشند و آمادهی مقابله با خیانت و حمله دشمن باشند. «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ»
۲-هدف از آمادگی نظامی، حفظ مکتب و وطن مسلمانان است، نه غارت و استعمار و. وَ أَعِدُّوا لَهُمْ ...
۳-دولت باید حدّاکثر توان خود را برای تأمین بودجه دفاع از نظام اسلامی و ترساندن دشمنان خدا اختصاص دهد. «مَا اسْتَطَعْتُمْ»
۴-تمام مسلمانان باید آمادهی رویارویی با توطئههای دشمن باشند و دورههای رزمی را دیده باشند. [۱۳۹]«مَا اسْتَطَعْتُمْ»
۵-همه جا گفتگو و مذاکره کارساز و کافی نیست، گاهی هم باید توان و قدرت به میدان آید. «مِنْ قُوَّهٍ»
۶-در هر زمان، پیشرفتهترین امکانات رزمی را برای دفاع آماده کنید و از هیچ چیز فروگذار نکنید، چه قدرت سیاسی و نظامی، چه امکانات تبلیغی و تدارکاتی. «مِنْ قُوَّهٍ»
۷-ایجاد رعب در دل دشمن با هر وسیلهای حتّی با ظاهرسازی لازم است. «مِنْ قُوَّهٍ» در حدیث آمده است:با خضاب کردن موی صورت، دشمن را بترسانید، تا نگویند ارتش اسلام پیر است
۸-برای ارعاب و ترساندن دشمنان، آموزش نظامی برای زنان هم لازم است.
مِنْ قُوَّهٍ ... تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ
۹-به امکانات امروز قانع نباشید و تجهیزات نظامی و دفاعی را تا مرز تهدید دشمنان گسترش دهید. مِنْ قُوَّهٍ ... تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ
۱۰-وحدت و یکپارچگی هم نوعی قدرت است، چون با تفرقه، نمیتوان دشمن را ترساند. مِنْ قُوَّهٍ ... تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ
۱۱-در اسلام، همهی مسلمانان سربازند و بسیج مردمی ضروری است. أَعِدُّوا، تُرْهِبُونَ، تُنْفِقُوا و...
۱۲-اسبهای جنگی، آن روز و ابزار نظامی امروز، باید به حال آماده باش نگهداری و تغذیه شود. «رِباطِ الْخَیْلِ»
۱۳-هم آمادگی نیروها لازم است، هم تجهیزات. «مِنْ قُوَّهٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ»
۱۴-اسلام، باید نظام و حکومت داشته باشد، چون بدون آن، دشمنان هراسی ندارند. «تُرْهِبُونَ بِهِ»
۱۵-باید بُنیه دفاعی مسلمانان در زمینههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، عقیدتی و... چنان قوی باشد که دشمن از هر جهت بترسد و توطئه هایش خنثی شود. («تُرْهِبُونَ بِهِ»، به طور مطلق بیان شده است)
۱۶-هم ارزشهای الهی باید حفظ شود و هم حقوق انسانی. «عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ»
۱۷-در اسلام، مکتب و کرامت انسانی مطرح است، نه اغراض شخصی، نژادی و قومی. «عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ»
۱۸-همهی دشمنان، شناخته شده نیستند. «لا تَعْلَمُونَهُمُ» شاید مراد منافقان باشند، چون همین تعبیر دربارهی آنان هم آمده است. «لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ»
۱۹-تنها برای دشمنان شناخته شده برنامه ریزی نکنید، بلکه پیش بینی لازم حتّی برای دشمنان ناشناختهی حال و آینده هم داشته باشید. «لا تَعْلَمُونَهُمُ»
۲۰-تأمین قدرت دفاعی، بودجه لازم دارد، موعظه و شعار کافی نیست. «تُنْفِقُوا»
۲۱-مردم باید در بودجهی جنگ و تأمین جبهه، مشارکت کنند و این تنها مخصوص زمان جنگ نیست. وَ ما تُنْفِقُوا ... (آیه مطلق است و میرساند که مسلمانان باید همواره برای آمادگی، پول خرج کنند.)
۲۲-اسلحه و نفرات کافی نیست، پشتیبانیهای مالی هم لازم است. «وَ ما تُنْفِقُوا»
۲۳-کمک به جبهه، از هر راهی؛ مالی، جانی، آبرو، اطلاعات، قلم و... لازم است.
«مِنْ شَیْءٍ»
۲۴-هرگونه تلاش وانفاق وبکارگیری امکانات برای تقویت بنیه نظامی حکومت اسلامی، از مصادیق انفاق در راه خداست. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللّهِ»
۲۵-به شرطی خیر و برکت انفاق به شما برمی گردد که در راه خدا باشد، نه از روی ریا، سُمعه، خودنمایی و روابط و ملاحظات. «فِی سَبِیلِ اللّهِ»
۲۶-کمکهای مالی، سبب قدرت امّت میشود و نتیجهی آن به خود مردم و وضع اقتصادی جامعه و عزّت مسلمانان برمی گردد. «یُوَفَّ إِلَیْکُمْ»
۲۷-تضییع حقوق دیگران و پرداخت نکردن مزد و پاداش کارها به طور کامل، ظلم است. «یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ»
انتهای پیام/
ارسال نظر