خاطره جالب ژاله علو از حمیده خیرآبادی
در ادامه مصاحبه خواندنی با بازیگر و دوبلور پیشکسوت سینمای ایران را میخوانید.
ژاله علو، هنرمند محبوب و توانمند در عرصههای دوبلاژ، رادیو، تلویزیون، تئاتر و سینما است که با صدایش هر مخاطبی را به رویا میبرد.
چرا در سالهای اخیر کمتر مصاحبه میکنید؟
مصاحبه اندازه دارد و اینکه باید حرف تازهای داشته باشم تا بگویم. به قول مولانا یک سخن تازه بگو! به همین دلیل باید سخن تازه گفت. من سالهاست درباره کارهایم مصاحبه کردهام. در روزگاری که مردم خیلی گرفتار هستند و بهدنبال آرامش بیشتر، بنابراین من چه بگویم!
ولی مرداد ماهیها آدمهای گرمی هستند و شما به تازگی 91 ساله شدید.
خیلی ممنون! ما از آن آدمهایی هستیم که نمیتوانیم سن مان را مخفی کنیم. بعضیها راحت اینکار را انجام میدهند. تنها کسی که سناش را میگفت خانم نادره (حمیده خیرآبادی) بود. خاطرات زیادی از او دارم. او دوست خوبی برایم بود و شبی نبود یا او به من زنگ نزد یا من. البته میدانم روحش همیشه شاد هست، چون پاکترین و زیباترین افکار را داشت. به یاد دارم سر یک فیلم سینمایی با هم همبازی بودیم. یک روز خانم نادره رفت مرغ خرید و برایمان یک غذای خوشمزه درست کرد.
شما گاهی در نمایشهای رادیویی حضور دارید، چطور بعد از این همه سال همچنان به کارتان در رادیو ادامه دادهاید؟
(با خنده) رادیو سر جهازی من است! من اولین کارم را با رادیو شروع کردم. به یاد دارم در دانشسرای مقدماتی تحصیل میکردم. خانم دکتر طوسیحائری، دبیرمان بود. او همیشه از من میخواست انشایم را سر کلاس بخوانم.هم انشاهایم را دوست داشت و هم صدایم را. به همین دلیل مرا به رادیو برد و در آنجا گوینده شدم. تا اینکه برنامه قصه شب شروع شد.
ولی هنوز هم گاهی که در رادیو هستید روی نمایشنامههای خوب کار میکنید؟
بله، بچههای دفتر رادیو نمایش بعد از این همه سال مرا میشناسند و کارهایی به من میدهند که در حد من است.من هر نمایشنامهای را کار نمیکنم. متاسفانه برخی متنها ضعیف شده است و نویسندگان انرژی لازم را نمیگذارند.ولی هر کاری به من سپرده میشود براساس شخصیتهای نمایشنامه، صداها را انتخاب میکنم. میدانم هر فردی برای چه نقشی مناسب است.
شما زمانی در واحد دوبلاژ هم خیلی فعال بودید و یکی از کارهای ماندگار شما مدیریت دوبلاژ سریال اوشین بود. درباره دوبله این سریال برایمان بگویید که با چه سختیای کار را به سرانجام رساندید.
به یاد دارم ما تا ساعت 10 شب سر دوبله سریال سالهای دور از خانه یا همان اوشین بودیم. هرگز هیچ گویندهای گلایه نمیکرد و همه با علاقه و با احساس مسئولیت کارشان را انجام میدادند. این سریال 33 گوینده داشت و دیگر مدیران دوبلاژ میدانستند که روزهای شنبه سراغ گویندگان این سریال نیایند.
با وجود اینکه سالها از دوبله این سریال گذشته، اما بهخاطر دارم کار بسیار سنگینی بود. دوبله این سریال حدود2/5سال طول کشید و در این سالها ناچار بازی در فیلم و سریالها را نمیپذیرفتم؛ چون مسئولیت اینکار را قبول کرده بودم و باید کار را به انتها میرساندم. خوشبختانه مردم هم این سریال را دیدند و کار خوبی شد.
ولی چرا الان سری به واحد دوبلاژ نمیزنید؟
بهخاطر اینکه من با صدای جوانان خیلی آشنا نیستم و اینکه دلم نمیخواهد نگاهم به کار سطحی باشد و برایم احساس مسئولیت اهمیت دارد. هنرمند باید به مخاطبش اهمیت بدهد و نباید درگیر غرور شود، چون باعث فاصله بین او و مردم میشود.
و دیگر اولویتتان در زندگی چیست؟
اینکه با احترام با هم حرف بزنیم و انسانیت برایمان مهم باشد. فرقی ندارد فرد مقابلمان در چه حرفهای مشغول بهکار است. احترام را نباید فراموش کرد.
انتهای پیام/
ارسال نظر